یک زندگی هیجان انگیز
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1396 ساعت 18:7 | بازدید : 2425 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

 

درست است که انسان دارای توانایی ذاتی در تفکر خلاقانه است، اما با این وجود نقش محیط در بارورسازی و بروز این توانایی نقشی کلیدی دارد.

در این‌جا به شرایط و فضای حاکم بر خانواده که می‌تواند باعث تقویت خلاقیت شود پرداخته می‌شود.
 
** تو آزادی!
غالباً کودکان خلاق در خانواده‌هایی پرورش پیدا کرده‌اند که دارای آزادی مناسبی بوده‌اند، به بیان دیگر کودکان می‌بایست به بررسی و اکتشاف محیط اطراف خود بپردازند. میزان دستوراتی که والدین به ‌منظور رعایت مقررات در خانه به فرزندان می‌دهند گاه آن‌قدر زیاد است که شاید در زندان‌ها نیز چنین نباشد. خانواده می‌تواند با تأمین آزادی مناسب و امنیت روانی برای فرد به شادکامی و تقویت تفکر خلاق بپردازد.

 
** به همدیگر احترام بگذارید
احترام در خانواده باعث افزایش خلاقیت می‌شود. والدین می‌بایست فرزندان خود را به‌عنوان انسانی منحصر به فرد بپذیرند و از مقایسه کودکان و نوجوانان با یکدیگر بپرهیزند. به یاد داشته باشید که افراد خلاق، جسور و دارای رفتارهای عجیب می‌باشند و برخی از مطالعات نشان داده که گاه ممکن است این جسارت به برخورد در خانواده بیانجامد. ایجاد جو احترام‌آمیز در خانواده بر اعتماد‌ به نفس کودکان خواهد افزود و توانایی فرد را برای انجام رفتارهای ابتکاری افزایش می‌دهد.
 
** تو یک آدم مستقلی!
استقلال از ویژگی‌های شخصیتی دانش‌آموزان خلاق می‌باشد. لذا وقتی شرایط حاکم بر خانواده به‌گونه‌ای باشد که استقلال فرد تقویت شود، خلاقیت او نیز افزایش می‌یابد. گاه دیده می‌شود که مادر دارای اضطراب است و ضمن آن‌که خود به شوهرش متکی است فرزندش را نیز به خود وابسته نموده است (در واقع مادر به فرزند وابسته است). این‌گونه مادران می‌گویند: تا زمانی‌که فرزندم در کنارم می‌باشد خیالم آسوده است در غیر این‌صورت افکار ناخوشایند ذهنم را پر می‌کنند. بدینسان زمینه‌های استقلال فردی و فکری فرزندشان را می‌کاهند و شرایط برای تقویت خلاقیت تضعیف می‌شود.

** تشویق فعالیت‌های خلاق در خانواده
اغلب دیده می‌شود که والدین فرزندانشان را به‌خاطر کارهای خوب‌شان تشویق می‌کنند و از کنار رفتارهای خلاق عبور می‌کنند. مثلاً کودکی با چوب‌های کبریت و سیب‌زمینی چیزهای عجیبی هم‌چون سفینه فضایی می‌ساخت. مادرش نه تنها این فعالیت ابتکاری را تشویق نکرده بود بلکه از روانشناس می‌خواست به او کمک نماید تا رفتارهای فرزندش ادامه پیدا نکند و به‌جای آن به کارهایی بپردازد که برای او فایده دارد. بنابراین توصیه شده است که به‌جای آن‌که تنها به ترغیب بهترین عملکرد فرد بپردازیم به تشویق فعالیت‌های خلاق و جدید اقدام کنیم.

** خانواده به‌عنوان الگوی خلاق
یکی از عوامل مهم پرورش خلاقیت در خانواده، الگوهای خلاق است. گاه دیده می‌شود که خانواده به‌خصوص والدین دچار یکنواختی در زندگی می‌باشند به‌گونه‌ای که کاملاً خسته و دل‌تنگ می‌شوند. سال‌هاست که وقتی از مادران سوال می‌شود آیا در طول سال‌های گذشته نوع و طرز پخت غذاها و نیز سایر الگوهای عادتی خود را تغییر داده‌اند پاسخ منفی می‌دهند. آن‌ها سال‌هاست که رفتارهای بدیع و نوآورانه‌ای از خود نشان نداده‌اند. این دسته از خانواده‌ها باید بدانند که اگر هر روز را به شکلی نو آغاز نمایند به نشاط و آرامش دست می‌یابند و کمک می‌کنند که اندیشه‌های نو را در خود و فرزندانشان رشد دهند.

** یکم بخندید!
در خانواده‌های افراد خلاق، شوخ‌طبعی بسیار رایج است. جو حاکم بر این خانواده‌ها شاد و دارای تفریحات سالم است، بنابراین اگر شرایط حاکم بر خانواده همراه با درگیری‌های بین فردی و افسردگی باشد ممکن است خلاقیت به‌خوبی پرورش نیابد. سال‌هاست که شاهد بوده‌ایم پدران خسته از کار باز‌ می‌گردند و نه‌ تنها دارای نشاط و روحیه‌ای شاد نیستند بلکه روحیه خسته‌شان را به اعضای خانواده منتقل می‌سازند و بدین‌سان شوخ طبعی و شادابی در خانواده به‌عنوان شرایط تقویت‌کننده خلاقیت قربانی چهره‌های عبوس و خسته می‌گردد.


موضوعات مرتبط: روانشناسی , خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


چرا روابط سرد می شود؟
چهار شنبه 24 ارديبهشت 1396 ساعت 15:2 | بازدید : 329 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

 

حتما شنیده‌اید که عشق، مانند یک گیاه نیاز به مراقبت و رسیدگی دارد و بدون آن پژمرده می‌شود. اما شاید ندانید که این رسیدگی کار چندان پیچیده‌ای نیست و تنها چند قانون طلایی دارد. اولین و مهم‌ترین آنها این است که هیچ‌گاه رابطه عاطفی و عاشقانه خود را امری مسلم و همیشگی فرض نکنید، زیرا این رابطه بسیار شکننده‌تر از چیزی است که تصور می‌کنید. به محض آنکه وجود چیزی را بدیهی بدانید و تصور کنید کسی که دوستش دارید همیشه با شما خواهد ماند و همین طور دوستتان خواهد داشت؛ یعنی که در مسیر از دست دادنش قرار گرفته‌اید.

 

رابطه‌هایی که یخ می‌زنند

 

شما پیش از ازدواج، در بهترین حالت، درمورد موضوعات مهم و کلی با همسرتان به توافق رسیده‌اید و تصور می‌کنید همه چیز را تحت کنترل دارید. اما اوضاع همیشه مطابق انتظار پیش نمی‌رود و هر قدر هم که خود را آماده کرده باشید، زندگی مشترک، شگفتی‌هایی برایتان خواهد داشت. شاید این دست اندازها حتی در دوران عقد مقابل شما قرار گیرند و کم کم شما را از زندگی مشترک دلزده کنند. بخصوص اگر این دوران برایتان طولانی شده باشد.

 

شما جزو کدام دسته‌اید؟

 

از دست دادن علاقه یا کمرنگ شدن آن، به دلایل زیادی اتفاق می‌افتد. قبل از آنکه تصمیمی بگیرید به خودتان زمان بدهید و خوب فکر کنید که مشکل دقیقا کجاست؟ آیا مسائل جانبی رابطه شما را تحت تاثیر قرارداده یا مشکل جدی‌تری وجود دارد؟ احساس کینه و خشم می‌کنید یا صرفا مشکلات معمول روزمره مثل استرس، خستگی، فشار کار، دردسرهای عروسی و رابطه با خانواده همسر و... شما را از هم دور کرده و اجازه نمی‌دهد به خودتان برسید. زوج‌های موفق کسانی هستند که خودشان را در این موقعیت جدید پیدا می‌کنند و مشکلاتشان را به‌خوبی مدیریت می‌کنند.

 

در جست‌وجوی احساس از دست رفته!

 

اگر تصور می‌کنید که عشق‌تان از بین رفته است، دو انتخاب پیش روی شماست. می‌توانید برای بازگرداندن آن بجنگید و هر طور شده حفظش کنید یا اینکه رهایش کنید و شانس خود را جای دیگری امتحان کنید. فقط به یاد داشته باشید که هر ازدواجی ارزش جنگیدن دارد و بیرون از یک رابطه همیشه چیز فوق‌العاده‌تری در انتظار شما نیست.

 

بسیاری از سرخوردگی‌های شما به شخص شما یا طرف مقابل‌تان برنمی‌گردد، بلکه در ذات زندگی مشترک یا اصولا هر رابطه عاطفی درازمدتی نهفته است. وقتی درگیر چنین رابطه‌ای هستید باید حوصله کنید. برگرداندن عشق و احساسات لطیف به زندگی، رویای دور از دسترسی نیست، فقط مثل همه چیزهای خوب و خواستنی دیگر، نیاز به تلاش و از خودگذشتگی دارد.

 

بهتر است از خودتان شروع کنید. اشتباهات خود را بپذیرید و قبول کنید در وضعی که پیش آمده شما هم بی‌تقصیر نبوده‌اید. اگر تصورتان از زندگی مشترک سراسر گل و بلبل بوده است، کار شما سخت‌تر خواهد بود، زیرا باید در دو جبهه مبارزه کنید؛ اول با انتظارات نابجای خود و پس از آن با مشکلات ریز و درشتی که سر راهتان قرار می‌گیرد.

 

هر اندازه هم که شما، تجربه خود از زندگی مشترک را شخصی و منحصر به فرد بدانید، این روابط گذرگاه‌های مشترکی دارند. دانستن این امر به شما کمک می‌کند تا درکی واقع‌بینانه از زندگی داشته باشید و انتظارات خود را به گونه‌ای تعدیل کنید که در مواجهه با این تغییرات دچار یأس و سرخوردگی نشوید

 

فانتزی‌های خود را فراموش کنید!

 

مطمئن باشید که هر رابطه‌ای هر قدر هم عاشقانه، در دراز مدت فروکش می‌کند و جزر و مدی گریزناپذیر دارد. شما نمی‌توانید برای همیشه در نقطه اوج بمانید و این احتمالا ناامیدکننده است. با این حال، باید بدانید که این روندی طبیعی بوده و به هیچ وجه به این معنا نیست که شریک زندگی‌تان شما را پس زده یا رابطه‌تان به بن بست رسیده است. قرار نیست که زندگی مشترک شبیه فانتزی‌های ما باشد؛ چیزی که در فیلم‌ها دیده‌ایم یا در کتاب‌ها خوانده‌ایم. قرار نیست که پس از گذشت مدت‌ها، رابطه ما همان هیجان و کشش روز اول را داشته باشد. هیچ رابطه عاشقانه‌ای بدون فراز و نشیب نیست و همه روابط به مرور زمان تغییر می‌کنند. این بالا و پایین‌ها، سطح پذیرش، درک متقابل، وابستگی و تعهد افراد به هم را تغییر می‌دهد.

 

هر اندازه هم که شما، تجربه خود از زندگی مشترک را شخصی و منحصر به فرد بدانید، این روابط گذرگاه‌های مشترکی دارند. دانستن این امر به شما کمک می‌کند تا درکی واقع‌بینانه از زندگی داشته باشید و انتظارات خود را به گونه‌ای تعدیل کنید که در مواجهه با این تغییرات دچار یأس و سرخوردگی نشوید. کافی است این زیر و بم‌ها را بشناسید و به آنها واکنشی منطقی نشان دهید.

 

همپای رابطه‌تان بزرگ شوید!

 

حتما روزهای اول آشنایی‌تان را به یاد می‌آورید؛ برق خاصی که در نگاهتان بود و شوقی که وجودتان را گرم می‌کرد. انگار همه دنیا زیر پاهایتان است و هیچ چیز غیرممکنی برای شما وجود ندارد. تا بخواهید راز و نیاز عاشقانه است و وعده‌های شیرینی که به فردا حواله کرده‌اید. همه چیز همسرتان از نظر شما ایده‌آل و بی‌نقص است. حرف‌هایتان تمامی ندارد و یک لحظه هم طاقت دوری هم را ندارید.

 

معلوم نیست چقدر زمان باید بگذرد اما کم کم احساس می‌کنید که اوضاع تغییر کرده است. چیزهایی که در مورد او دوست داشتید دیگر چنگی به دل نمی‌زند، خنده‌هایش آن‌قدرها که فکر می‌کردید جذاب و دلنشین نیست. با سر و صدا غذا می‌خورد، پایش بو می‌دهد، زیادی در حمام می‌ماند و... . احتمالا از این همه تغییر متعجب شده‌اید اما جای نگرانی نیست. اتفاقی که رخ داده این است: شیفتگی و تب و تاب شما فرونشسته و جای خود را به واقعیات داده است. حالا یک آدم دیگر رو به روی شماست، آدمی با نقاط ضعف و قوت خاص خود که می‌توانید انتخاب کنید دوستش داشته باشید یا نه.

 

به هر حال، وارد مرحله جدیدی از زندگی شده‌اید. کنار آمدن با همه این تضادها آسان نخواهد بود، اما مطمئنا شما را رشد می‌دهد. اگر بخواهید همواره در آن سرمستی آغاز آشنایی بمانید هیچ‌گاه چیز باشکوه‌تری را تجربه نمی‌کنید. ممکن است لحظاتی که دست هم را در دست می‌گیرید و به چشمان هم نگاه می‌کنید کمتر و کمتر شوند، اما با گذشت زمان رابطه شما عمیق‌تر می‌شود. به جای آنکه انتظار داشته باشید رابطه‌تان تازگی و طراوت روز اول را داشته باشد، قدر چیزهایی را که با گذر زمان به دست می‌آورید بدانید؛ امنیت، صمیمیت و اعتماد متقابلی که حاصل رابطه‌ای مستمر و طولانی است.


موضوعات مرتبط: روانشناسی , خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بررسی خصوصیات و ویژگی های یک مرد نمونه
سه شنبه 19 ارديبهشت 1396 ساعت 11:46 | بازدید : 331 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

برای جلب توجه و افزایش مهر و علاقه همسرتان باید برخی ویژگی های مردانه را در خود تقویت کنید ،مردان نمونه و ایده آل از نظر بانوان  مردانی احساساتی ،موفق ،شجاع ،حرف گوش کن و فعال هستند اگر این گزینه ها را در خود تقویت کنید می توانید دل همسرتان را به دست آورید .

مرد‌ها نیز مانند زن‌ها از تیپ‌های شخصیتی متفاوتی برخوردار هستند که این باعث می‌شود برخی از آن‌ها در کار وازدواج موفق‌تر ازسایرین باشند، تیپ شخصیتی هر مرد به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد و بر کیفیت زندگی او اثر می‌گذارد.

 مرد‌ها مانند هم نیستند، علاوه بر تفاوت‌های ظاهری، نژادی و قومیتی مرد‌ها دارای تیپ‌های شخصیتی مختلفی نیز هستند، پس اگر می‌خواهید در آشنایی، ازدواج و داشتن یک زندگی خانوادگی نمونه موفق باشید باید آقایان را بیشتر بشناسید.
 
مردهای بازیگوش و طرفدار هیجان و ماجراجویی
این تیپ از مردان علاقه شدیدی به انجام ماجراجویی دارند و معمولاً کوله پشتی و سایر وسایل برای گردش و هیجان را آماده در خانه دارند. این تیپ ازمردان دوران نوجوانی پرهیجانی را پشت سرگذاشته اند که حتی در برخی موارد حاوی اتفاقات نامطلوبی نیز است.
این تیپ شخصیتی از مردان از همسر خود انتظار دارند که مانند آن‌ها به گشت و گذار و ماجراجویی علاقه‌مند باشد و آن‌ها را درباره اینکه مدت زمان زیادی را خارج از خانه و دردامنه کوه‌ها و جنگل‌ها سپری می‌کنند مواخذه نکند.
این افراد معمولاً دیر ازدواج می‌کنند و خاطرات زیادی از ماجراجویی‌های خود دارند که برای همسرشان تعریف کنند.
مردان عاشق پیشه، احساساتی و هنرمند
این دسته از مردان نیز معمولاً در زمینه کارهای هنری فعال هستند یا به طور کلی احساساتی و رومانتیک هستند. آن‌ها با وجود جدی بودن در کار تخصصی خود در زمینه احساسات بسیار منعطف و با گذشت هستند و همسران آن‌ها می‌توانند از داشتن یک زندگی عاشقانه و توام با آرامش لذت ببرند.
این مردان در ابراز احساسات عاشقانه به همسران خود بسیار توانا هستند و کارهایی مانند خرید گل به مناسبت‌های مختلف را هیچ گاه فراموش نمی‌کنند.
اگر می‌خواهید با یک مرد هنرمند ازدواج کنید آگاه باشید که نمی‌توانید روحیات او را تغییر دهید و از او فردی دیگر بسازید، باید خود را با معیار‌ها و ایده آل‌های او هماهنگ کنید.
مردان هنرمند معمولاً در کسب و کار خود موفق و صاحب سبک هستند، اما برخی از آن‌ها دارای روحیاتی ویژه هستند که این می‌تواند در صورت عدم دوراندیشی به اختلاف با همسر و خانواده منجرشود.
 
مردان ثروتمند و موفق
این گروه از مردان مورد علاقه بسیاری از خانم‌ها هستند و در اکثر نقاط جهان و از تمام قومیت‌ها زنان دوست دارند با مردی موفق و به ویژه ثروتمند ازدواج کنند.
زنان این مردان را شوهرانی پولدار و دوست داشتنی و پدرانی خوب و مفید برای فرزندان خود می‌بینند.
کارشناسان هشدار می‌دهند با وجود رویایی بودن ازدواج با یک مرد ثروتمند، اما همیشه پول خوشبختی نمی‌آورد و مهم تفاهم، دوستی، عشق و علاقه بین زوجین است.
مردهای موفق و ثروتمند نیز به دسته‌های مختلفی تقسیم می‌شوند، برخی از آنها ثروت خود را به صورت ارث بدست آورده و برخی دیگر با کوشش و تلاش، آن دسته از افراد که با کوشش و تلاش به جایگاه پیروزی و موفقیت رسیده اند با وجود مهربان بودن، در برخی مواقع بسیار سخت گیر و مقرراتی هستند و کار، جزئی جدا نشدنی از زندگی آنها است و ممکن است پس از ازدواج مجبور باشید روزهای زیادی را به تنهایی سپری کنید، زیرا همسرتان در حال مسافرت یا کار بر روی یک پروژه جدید کاری است.
 
مردانی که نقش پدر را ایفا می‌کنند
این گروه ازمردان نیز به طور غریزی دارای حس کنترل، رهبری، مدیریت و مسئولیت پذیری هستند، روی آنها می‌توان حساب کرد و بسیاری از مشکلات را با کمک آنها حل کرد.
بسیاری از دختران در دنیا تمایل دارند با مردی که خصوصیات اخلاقی و حتی سنی مشابه پدرشان دارد ازدواج کنند، برخی از این دختران پدران خود را ازدست داده اند یا به یک مرد جوان نمی‌توانند برای ساخت خانواده اعتماد کنند و بیشتر تمایل دارند تا با مردی مسن ازدواج کنند.
این نوع ازدواج می‌تواند خوب یا بد باشد، اختلاف سنی زیاد با همسر در سالهای بعد می‌تواند مشکل ساز باشد بویژه اگر مرد دچاربیماری شود، همچنین حالت کنترل، نظارت، بازبینی و حتی شکاک بودن مرد می‌تواند برای زن غیر قابل تحمل باشد.
درصد کمی از ازدواج‌های زنان جوان با مردان سالمند به سالهای طولانی می‌انجامد به همین دلیل قبل از تصمیم گیری حتماً با متخصص مشاوره انجام دهید.
 
مردانی که حرف حرف خانمشان است
 این دسته از مردان نیز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند، آنها معمولاً در دفاع از خود ضعیف هستند و حتی اگر با موضوعی مخالف باشند نمی‌توانند آن را بازگو کنند.
این مردان به طور کامل مطیع همسران خود هستند و شخصیتی مهربان، فرمان پذیر و پدری دلسوز هستند، اما در پیچ و خم زندگی امکان دارد شرایطسختی برای خانواده به وجود بیاید و تحقیقات روانشناسی نشان داده است که این مردان قادر به تصمیم گیری درست نیستند مگر آنکه مورد مشاوره و راهنمایی قرار بگیرند.
اگر می‌خواهید با چنین مردی ازدواج کنید، حتماً قبل از آن مشاوره ازدواج انجام دهید، توصیه می‌شود زنانی که دارای قدرت رهبری و اعتماد به نفس بالا هستند، می‌توانند در مشکلات روی پای خود بایستند و تصمیم گیری‌های صحیح انجام دهند با این تیپ شخصیتی از مردان ازدواج کنند.
 
مردان نابغه و دانشمند
نابغه بودن همیشه به معنای داشتن شغل عالی و درآمد بالا نیست، برخی از افراد بسیارباهوش ساعت‌ها مطالعه و انجام پژوهش درآزمایشگاه را به داشتن یک شغل راحت با درآمد عالی ترجیح می‌دهند.
این افراد در ازدواج و انتخاب همسربسیار سخت گیر هستند وتوقع دارند که همسرآن‌ها نیزبه تحقیقات علمی علاقه‌مند باشد و از صحبت کردن در باره موضوعات تخصصی حتی در مهمانی و جمع‌های خانوادگی خسته نشود.
این مردان زمان زیادی را صرف کار خود می‌کنند ومعمولاً در انجام کارهای خانه به همسر خود کمک نمی‌کنند، کارشناسان توصیه می‌کنند زنانی که به مطالب علمی علاقه‌مند هستند و یا خود دراین نوع زمینه‌ها فعال هستند و برای انجام کارهای خانه و تربیت فرزند می‌توانند مستقل باشند با این نوع مردان ازدواج کنند.
همسران این مردان معمولاً نیازبه انجام حجم بالایی از فعالیت‌های خانه داری و کار و حتی سامان دهی به وسایل و ابزارهای کار همسر خود را دارند.

موضوعات مرتبط: روانشناسی , بزرگسال , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


انتظار دختران از پدران
سه شنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت 11:26 | بازدید : 461 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
از نظر روانشناسی رفتارها مناسب پدران با دختران چگونه باید باشد، علاقه و مهر و محبت پدران نسبت به دختران بسیار زیاد است، سعی کنید به مرور فرزند خود را با حجاب و عفاف و خویشتن داری آشنا کنید، آموزش این مفاهیم در آینده تاثیرات فراوانی در شکل گیری رفتارهای فرزندتان در جامعه خواهد گذاشت، محبت خود را از دخترتان دریغ نکنید؛ این موجودات حساس و ظریف و بسیار آسیب پذیر هستند.
گفتن از اثرات حجاب و مضرات بی‌حجابی از سمت شما که مرد هستید، برای دخترتان مفهوم تازه‌تری دارد. پس اجازه دهید با نگاه شما به مسئله نگاه کند و با دیدباز و منصفانه‌تر و به دور از جنجال و جوگیری ماجرا را بررسی کند. پس با آرامش با دخترتان صحبت کنید، مثال بیاورید، اثرات و مضرات را بگویید و از تجارب‌تان برایش تعریف کنید.

 «دخترها بابایی هستند»؛ شما هم این جمله را بارها شنیده‌اید. این باور اشاره دارد به اهمیتی که دخترها به پدرهایشان می‌دهند. شاید اینطور به‌نظر برسد که پدر و پسر روابط نزدیک‌تری با هم دارند چون هم‌جنس‌اند با هم راحت‌ترند.

با اینکه این مسئله را نمی‌توان انکار کرد، اما نباید میزان اهمیتی که پدران برای دخترانشان دارند را از نظر دور داشت. حتی اگر تفاوت سنی زیاد یا روابط رسمی‌تری با هم داشته باشند، باز هم نقش پدرها در زندگی دختران و شخصیت، باورها و تصورشان از جنس مخالف و یافتن هویت جنسی‌، بسیار حائز اهمیت است. یکی از موضوعاتی که پدران می‌توانند در آن نقش جدی و اصولی بازی کنند، موضوع حیا، حجاب و عفاف در میان دختران است. باحجاب بودن یک دختر به عوامل بسیاری وابسته است که نقش تربیتی خانواده یکی از پررنگ‌ترین آنهاست. پدر خانواده برای اینکه دختری باحجاب، عفیف و باحیا داشته باشد تنها وظیفه‌اش نه گفتن‌های بی‌رویه نیست. راه باحجاب شدن دختران، از کودکی یک دختر آغاز شده و تا جوانی او ادامه دارد. در ادامه به برخی رفتارهای پدرانه و اثرات آن بر حجاب دختران خواهیم پرداخت.
به انتخاب خودتان دقت کنید
قبل از هر چیز نیاز است که شما همسری را انتخاب کرده باشید که معتقد به حجاب باشد و آن را رعایت کند. انتخاب فردی که اعتقادی به این مسئله ندارد یا در رعایت آن دچار مشکل است به این امید که «درستش می‌کنم» کار عقلانی‌ای نیست. بچه‌ها اهل تقلیدند، قبل از آنکه بتوانند درباره چیزی فکر کنند و براساس عقل‌شان آن را پذیرفته و انجام دهند، نگاه کرده و تقلید می‌کنند. پس خیلی نمی‌توانید توقع داشته باشید که دختر مادری که به حجاب اعتقادی ندارد، محجبه بار بیاید.
حجب و حیا را در او تشویق کنید
دختر شما برایش مهم است که شما چه نظری درباره کارها و رفتار او دارید. اگر شاهد حساسیت و قدرشناسی شما در ارتباط با حجاب باشد، طبعا به آن علاقه‌مند خواهد شد. چه اشکالی دارد که بارها و بارها عفت، حجاب و متانت همسر و دخترتان در موقعیت‌های مختلف را با روش‌ها متنوع تشویق کنید. خریدن یک شاخه گل و با گفتن جملاتی مثل «من به تو افتخار می‌کنم»، «رفتارت را که دیدم به‌خودم بابت داشتنت بالیدم»، « از اینکه دختر/ همسری مثل تو دارم بسیار خوشحال و شاکرم» و… می‌تواند قوت قلب خلل‌‌ناپذیری به زن‌های زندگی‌تان بدهد.
صحبت کنیم
گفتن از اثرات حجاب و مضرات بی‌حجابی از سمت شما که مرد هستید، برای دخترتان مفهوم تازه‌تری دارد. پس اجازه دهید با نگاه شما به مسئله نگاه کند و با دیدباز و منصفانه‌تر و به دور از جنجال و جوگیری ماجرا را بررسی کند. پس با آرامش با دخترتان صحبت کنید، مثال بیاورید، اثرات و مضرات را بگویید و از تجارب‌تان برایش تعریف کنید.
ادب کلام را رعایت کنید
حجاب و عفاف رابطه‌ مستقیمی با ادب کلام دارد. مطمئنا یک دختر محجبه و عفیفه، حجابش تنها منحصر به پوشش‌اش نمی‌شود، یکی از بارزترین مظاهر حجاب، نوع و محتوای کلام است. بنابراین زمانی که با دخترتان به گفت‌وگو می‌نشینید و وقتی که در محیط خانواده حضور دارید، کلام‌تان باید با محل کار و در جمع دوستانتان تفاوت‌هایی داشته باشد، حتی جنس کلامی که هنگام صحبت با پسرتان دارید، با زمان گفت‌وگو با دخترتان باید فرق کند.
دخترتان را در آغوش بگیرید
شما نخستین و قدرتمندترین تکیه‌گاه برای دخترتان هستید. بسیاری از ناهنجاری‌های اخلاقی که در دخترتان بروز می‌کند ناشی از کمبود محبت و نداشتن پشتیبانی قوی و عاطفی است. شاید شما به‌عنوان یک مرد نتوانید این مسئله را به‌خوبی درک کنید اما اگر پدری مهربان، صبور، قوی و همدل باشید، نصف راه را در تربیت دخترتان رفته‌اید. بنابراین از در آغوش کشیدن دخترتان احساس شرم نکنید. او را بارها و بارها در آغوش بگیرید، ببوسید و مورد عنایت و محبت پدرانه خودتان قرار دهید.
منبع محبت باشید
یکی از علل گرایش به بی‌حجابی و داشتن آرایش‌های تند و زننده، نیاز به توجه و جلب محبت از سمت جنس مخالف است. بله، زن‌ها دوست دارند که زیبایی‌شان مورد توجه و ستایش قرار بگیرد اگر شما این توجه و محبت را به دخترتان داده باشید، نیاز او را مرتفع کرده‌اید. زیبایی‌هایش را ببینید، به زبان آورید؛ «چه موهای زیبایی داری»، «چه چشم‌های پاک و معصومی داری»، «چقدر با این لباس زیبا شده‌ای» و… این‌ محبت و تعریف‌ها اعتماد به نفس را در دخترتان تقویت می‌کنید. در گفتن این جملات سعی کنید طوری از دخترتان تعریف کنید که تنها به زیبایی ظاهری تکیه نکنید، زیبایی ظاهر و صفات عالیه او را به هم گره بزنید.
قانون پوشش در خانه
در چهاردیواری خانه و در میان خانواده، همه محرم‌اند، بنابراین قوانین حجاب، برداشته می‌شود اما این به‌معنای بی‌قانونی نیست. مطمئنا قوانین پوشش در میان همسران، خواهر و برادر، پدر و دختر، پسر و مادر، تفاوت‌ها و خط و مرزهایی دارد.. به دخترتان آموزش دهید که در میان محارم هم باید حدود و خط مرزهایی را رعایت کند. این آموزش‌ها مستلزم این است که خودتان هم اهل رعایت باشید و با این استدلال که «من که باباشم» به حریم شخصی او وارد نشوید. زمان ورود به اتاقش در بزنید و عنوان کنید که در زدن‌تان برای این بوده که مطمئن شوید او آمادگی ظاهری ورود شما را هم دارد.
آزادی در خانه
در محیط خانه و خانواده آنقدر سختگیر نباشید که دخترتان به‌دنبال راه فراری برای نفس کشیدن باشد. به هر حال نوع پوشش در خانه و در میان خانواده باید تفاوت‌هایی با بیرون از خانه داشته باشد. اگر چه رعایت حدومرزها هم اهمیت دارد. با توجه به این موضوع، اگر دخترتان به لوازم و لباس‌هایی علاقه دارد که استفاده از آنها در بیرون از خانه و در مقابل نامحرم، محل اشکال است، چه عیبی دارد که اجازه دهید از آنها در خانه استفاده کند و از زیبایی‌اش لذت برده و سرشار شود و دیگر نیازی به‌خودنمایی در بیرون از خانه نداشته باشد . حتی در خرید آنها پیشقدم شوید اما موقعیت استفاده از آنها را برایش بگویید تا متوجه حد و مرزها شود.
نگاهتان را حفظ کنید
جمله‌ «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت» شاید خیلی به گوش‌تان خورده باشد، آنقدر که دیگر چندان به آن فکر نکنید و این وابستگی جدانشدنی را نادیده بگیرید. اگر می‌خواهید جامعه‌ای با زنان عفیف و باحیا و محجبه داشته باشید، اگر آرزویتان داشتن دختری است که متانت و وقار و حجابش باعث افتخارتان باشد، باید به‌عنوان یک مرد، پدر و همسر، نگاهتان را حفظ کنید و به حجاب و حریم همه زنان جامعه به اندازه مادر، خواهر، دختر و همسر خودتان احترام بگذارید.

موضوعات مرتبط: روانشناسی , خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کودکان و بد خوابی شبانه
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 255 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

بدخوابی کودکان معمولا در سنین کودکی نیازی به درمان دارویی ندارند اما اگر دفعات آن تداوم پیدا کرد و کودک هر شب دچار بدخوابی شد نیاز است که به پزشک مراجعه کند تا با استفاده از داروها از بروز این اختلالات جلوگیری شود.

تاثیر حضور مادر در کاهش بدخوابی کودکان

حضور سریع مادر بر بالین کودکی که دچار بدخوابی شبانه شده باعث تثبیت این مشکل در او خواهد شد دکتر کتایون خوشابی در این رابطه افزود: حضور سریع ما در هنگام بدخوابی کودکان باعث تکرار این عادت توسط آن ها در شب های بعد خواهد شد.کودکان از دوسالگی قادرند تا صبح بدون اینکه از خواب بیدار شوند به راحتی بخوابند مگر اینکه بیداری بر اثر تشنگی و یا نیاز به دستشویی صورت بگیرد.

بنابراین به مادران توصیه می شود به محض شنیدن صدای کودک به سراغ او نروند بلکه ابتدا باید کمی تامل کنند.

شمارش اعداد در حین مواجه شدن با بی خوابی کودکان

به گفته ایشان، شمارش اعداد یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با کودکان بدخواب است. مثلا مادر می تواند در دفعات اول ۱۰ ثانیه صبر کرده و در دفعات بعدی این زمان را افزایش دهد. معمولا مادرها پس از مدتی متوجه می شوند زمانی که آنها مشغول شمردن هستند صدای کودک قطع می شود.

دکتر خوشابی تاکید کرد:والدین نباید هنگام بیداری کودک با او بازی کرده یا او را تغذیه کنند زیرا این کار نیز باعث می شود که این عادت برای آنها جا بیفتد.همچنین والدین باید از راه بردن کودک در این هنگام پرهیز کنند.

درمان دارویی بدخوابی کودکان

بدخوابی کودکان معمولا در سنین کودکی نیازی به درمان دارویی ندارند اما اگر دفعات آن تداوم پیدا کرد و کودک هر شب دچار بدخوابی شد نیاز است که به پزشک مراجعه تا با استفاده از داروها از بروز این اختلالات جلوگیری شود.

وی در پایان اظهار کرد: اگر فرد در سنین نوجوانی سابقه تشنج داشته و دچار بدخوابی باشد باید حتما به پزشک مراجعه کند.

موضوعات مرتبط: روانشناسی , کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


فاطمه هرگز نباید با مرد آزار گر روبه رو شود
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 549 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

 

شناسنامه ماجرا

قربانی: فاطمه/ سن: 6 سال/ فرزند طلاق دارای یک برادر/ آزارگر (متهم): فرزاد 24 ساله/ وضعیت تاهل: مجرد/ شغل: بیکار/ تحصیلات: پنجم ابتدایی
 

 خلاصه ماجرا:

بعد از آنکه پدر و مادر فاطمه از یکدیگر جدا شدند فاطمه به دلیل سن کم به مادرش سپرده شد. مادرش با او از شیراز به بوشهر آمدند و نزد پسرعمه و عمه خود ساکن شد. در این مدت هم مادر فاطمه و هم فرزاد پسرعمه او به شیشه اعتیاد داشتند. دقیقا مشخص نیست آزارها علیه فاطمه از چه تاریخی شروع شده است و نخستین بار فرزاد چگونه این دختربچه را آزار داده است. اما آنچه بر فاطمه گذشته است علاوه بر سوءتغذیه، سوزاندن، آزار و اذیت جنسی و حبس بوده است که متهم گفته برای تربیت کردن او به دلیل خیس کردن خود صورت گرفته است.
» فاطمه دیگر نباید با فردی که او را مورد آزار قرار داده ملاقات کند.» این جمله را دکتر کتایون خوشابی، فوق تخصص روانپزشکی اطفال درباره کودک شش ساله یی می گوید که در بوشهر تحت انواع کودک آزاری ها قرار گرفت و در نهایت با تهدید یکی از ساکنان خانه یی که در آن زندگی می کرد به بیمارستان منتقل و روند درمانش آغاز شد. هر چند حالاتنها یک مددکار به صورت شبانه روزی بر بالین فاطمه حاضر است و متخصص روانپزشک و اطفال به گفته همین مددکار یک روز در میان به او سر می زند، خوشابی اعتقاد دارد باید تیمی متشکل از روانپزشکان اطفال، روان شناسان بالینی کودک، مددکاران و تیم پرستاری و حتی متخصص زنان اورولوژی و کلیه فاطمه را تحت مراقبت قرار دهند. این دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی همچنین بر این نکته تاکید می کند که جنسیت تیم مراقبت کننده از فاطمه باید برخلاف جنسیت فرد آزار گر باشد.
 خوشابی که کتابی نیز تحت عنوان کودک آزاری به رشته تحریر درآورده در تحلیل ماجرای کودک آزاری بوشهر می گوید: خشم فاطمه نسبت به والدینش امری بدیهی است چرا که آنها نتوانسته اند به عنوان پدر و مادر از او به خوبی مراقبت کنند. وی ضمن انتقاد از نگرش موجود نسبت به کودکان در جامعه اعلام کرد که حاکمیت حس تملک نسبت به کودکان باعث می شود والدین آزار گر اعتراض اطرافیان در قبال رفتارشان را دخالت در کار خود تلقی کنند. همین حس باعث می شود افرادی که شاهد کودک آزاری هستند نسبت به فرد آزار گر اعتراضی نکنند.
 
 هرچند به گفته خوشابی پیشگیری در هر امری از درمان بهتر است اما گفت وگوی حاضر تاملی است بر آنچه باید بعد از این کودک آزاری دلخراش برای فاطمه انجام شود. ترمیم آلام روحی و روانی فاطمه اگر از سلامت جسم او بااهمیت تر نباشد قطعا کم اهمیت تر نخواهد بود. با دکتر خوشابی به گفت وگو نشستیم تا ببینیم بعد از این برای فاطمه چه می توان کرد تا او هم همانند بقیه همسالان خود به زندگی عادی و طبیعی خود بازگردد.

 

 ماجرای کودک آزاری بوشهر و سوزانده شدن فاطمه کوچولو توسط پسر عمه مادرش مدت هاست که بر سر زبان هاست. حالانزدیک به یک ماه و نیم از افشا شدن این کودک آزاری گذشته است اما سوال اینجاست که چه کار باید کرد تا هر چند وقت یک بار شاهد وقوع چنین کودک آزاری هایی در جامعه نباشیم؟

  ببینید از آنجایی که کودکان آسیب پذیرترین اقشار هر جامعه یی را تشکیل می دهند و برای حمایت از خود نیاز به بزرگسالان دارند بدیهی است که قوانین هر کشوری بایستی در راستای حمایت از حقوق کودکان بازبینی و تنظیم شود. به همین مناسبت کنوانسیون حقوق کودکان که کشور ایران هم جزو آن محسوب می شود طیف سنی کودکان را تا سقف 18 سال بالابرده است. به این دلیل که نشان دهد نه تنها کودکان خرد سال بلکه نوجوانان هم شامل این قشر ضعیف و آسیب پذیر هستند و باید مانند خردسالان زیر چتر حمایتی قانونی کشورها قرار بگیرند.
 
بهتر است برای مشخص شدن آنچه بر سر فاطمه دختر 6 ساله یی که در بوشهر مورد کودک آزاری قرار گرفته، آمده ابتدا به تعریفی مجمل از انواع کودک آزاری بپردازیم. انواع کودک آزاری، آزارهای جسمی، جنسی، غفلت و بی توجهی، سوءاستفاده عاطفی و نیز وادار کردن کودکان به تکدی گری و کار کردن زیر سن قانونی اشتغال را شامل می شود.
 تمامی انواع کودک آزاری ها، تبعات جبران ناپذیری بر ذهن و جسم کودکان تا آخر عمر باقی می گذارد اما وخیم ترین و مهلک ترین تبعات روانشناختی ناشی از کودک آزاری جنسی است که متاسفانه این کودک نیز علاوه بر آزارهای جسمی مورد آزار جنسی هم قرار گرفته است.

 

فاطمه از سوی مردی که با مادرش قرابت فامیلی دارد مورد آزار قرار گرفته است به حدی که بینایی چشمان او به مخاطره افتاده و تمام سطح بدنش از آثار سوختگی و گازگرفتگی پر شده است. آیا این فرضیه درست است که کودکان بیشتر از سوی آشنایان و حتی اقوام درجه یک خود مورد آزار قرار می گیرند؟

 اگر بخواهیم راجع به کودک آزاری جسمی صحبت کنیم بیشترین مرتکبان کودک آزاری فیزیکی به ترتیب والدین و سپس خواهران و برادران و اقوام و آشنایان کودک هستند چون بیشترین میزان کودک آزاری از نوزادی تا سن 10 سالگی است که در این سنین کودکان بیشترین وقت خود را در خانه و در بین اقوام درجه یک و دو خود می گذرانند.

 

 

آزار و اذیت این کودک توسط پسر عمه مادرش چه تبعات روانی را می تواند برای فاطمه در آینده پس از بهبودی جسمی به همراه داشته باشد ؟

  درباره کودک آزاری جنسی باید گفت هرچه شدت اذیت و آزار بیشتر باشد طبیعی است تبعات روانشناختی اش هم شدیدتر خواهد بود. بنابراین کودکی که مورد آزار جنسی قرار گرفته به نوعی در درجه اول هم مورد آزار جسمی قرار گرفته است که نیازمند مراقبت جدی از این کودک خواهد بود. در کنار این وقتی کودک آزاری جنسی مطرح می شود عوارض روانشناختی عدیده یی را در کودک قربانی شاهد هستیم که شاید شایع ترین عوارض این نوع کودک آزاری افزایش سطح اضطراب و ترس و نگرانی در کودک و از دست رفتن اعتماد او نسبت به اطرافیانش باشد که گاهی می تواند این از دست دادن اعتماد نسبت به اطرافیان تا بزرگسالی و آخر عمر با قربانی همراه باشد. همچنین ممکن است هرگونه مشکلات رفتاری از جمله پرخاشگری، خشم شدید نسبت به خود، خودآزاری و گاهی اوقات افسردگی و اقدام به خودکشی و شب ادراری در کودک قربانی مشاهده شود. بنابراین وقتی با کودکی روبه رو هستیم که مورد کودک آزاری جنسی قرار گرفته باید تیمی متشکل از متخصصان مختلف وضعیت جسمی و روانشناختی او را مدام مورد رسیدگی قرار دهند.

 

سازمان بهزیستی استان بوشهر از ابتدای این ماجرا برای فاطمه یک مربی مرد و یک مددکار زن در نظر گرفته تا او را مورد مراقبت قرار دهند. رییس سازمان بهزیستی استان نیز می گوید فاطمه تحت نظر تیمی از روانپزشکان متخصص و پزشک اطفال و روانشناس قرار دارد آیا لازم است تیم ویژه یی برای مراقبت از این کودک بسیج شود؟

بله، فاطمه دائما باید از لحاظ جسمی و روحی مورد رسیدگی قرار گیرد و باید تیمی شامل روانپزشکان کودک، متخصصان اطفال، روانشناسان بالینی کودک، مددکاران و تیم پرستاری مدام بر بالین کودک حضور داشته باشند و وضعیت او را کنترل کنند.

 

 

با توجه به وضعیت روحی و روانی این کودک 6ساله که با این سن کم تجربه های دردناکی را پشت سر گذاشته نخستین اقدام فوری و عاجل برای بهبود شرایط روحی او چیست؟

در مرحله نخست این تیم باید مراقب باشند که این کودک هرگز در معرض آزار مجدد قرار نگیرد پس باید کودک قربانی از فردی که او را مورد آزار قرار داده به طور کامل جدا باشد و در جای جدایی از او مراقبت و نگهداری شود.
ملاقات مجدد این فرد با کودک باید برای همیشه ممنوع شود و دیگر هرگز مواجهه یی بین کودک با فرد آزار گر پیش نیاید.
به جز این، کودک قربانی باید در بسیاری از مواقع تحت نظر متخصص زنان، اورولوژی و کلیه هم قرار بگیرد چون ممکن است در خیلی از موارد، قربانی کودک آزاری صدمات جسمی مهمی دیده باشد.
درباره عوارض روانشناختی نیز باید تحت نظر این تیم قرار بگیرد و بهتر است که جنسیت تیم مراقبت کننده از کودک بر خلاف جنسیت فرد مرتکب یا آزارگر باشد تا کودک بتواند اعتماد از دست رفته خود را بازسازی کند.
در خیلی از مواقع ممکن است کودک دچار احساس گناه شود و خود را در ماجرایی که پیش آمده مقصر تلقی کند.
این حس کودک باید در جلسات بازی درمانی و روان درمانی از بین برود و با توجیه کردن او در این باره که وی مقصر ماجرایی که پیش آمده نیست و او توسط افراد بد و کثیف مورد آزار قرار گرفته او را قانع کرد که تقصیری متوجه اش نیست. گاهی طول جلسات روان درمانی و بازی درمانی ممکن است بین 6 ماه تا یک سال هم طول بکشد تا به تدریج خشم کودک نسبت به اطرافیان و فرد مرتکب تخلیه شود.
دیده شده است که اگر کودکی توسط والدین یا اقوام نزدیکش مورد آزار قرار گرفته نسبت به والدینش خشم شدیدی احساس کند چون نتوانسته اند از او به خوبی مراقبت کنند.
بنابراین در جلسات بازی درمانی و روان درمانی هدف اصلی تخلیه خشم کودک به روش مسالمت آمیز تری است که بتواند از این طریق اضطراب خود را کاهش دهد و حس اعتماد نسبت به دنیای اطراف را در خود بازسازی کند.
 در ادامه اگر کودک علایم اضطراب شدید یا افسردگی یا رفتارهایی نظیر اقدام به خودکشی از خود بروز داد باید از درمان های دارویی استفاده شود و در صورت لزوم کودک را برای ادامه درمان بستری کرد.

 

متاسفانه فاطمه تنها نمونه کودک آزاری در جامعه ما نیست. پیش از این هم کودکانی توسط اقوام خود یا افراد غریبه مورد کودک آزاری قرار گرفتند با توجه به اینکه در چند سال اخیر اقداماتی برای پیشگیری از این پدیده شوم انجام شده چرا هنوز شاهد وقوع این دست کودک آزاری های وحشیانه هستیم؟

 متاسفانه نگرشی که بر جامعه ما نسبت به کودکان حاکم است نگرش مالکیتی است. به عنوان مثال اگر شما در خیابان شاهد نوعی از کودک آزاری باشید و به پدر و مادری که این کار را در ملاعام انجام می دهند اعتراض کنید خیلی راحت با این واکنش مواجه خواهید شد که فرزند خودم است. این نوع پاسخ ناشی از نگاه مالکیتی و ملکیتی و نگاه شیءگونه نسبت به کودکان است. در حالی که همه جامعه نسبت به کودک آزاری مسوول هستند و این مسوولیت از نوع قانونی و انسانی است که باید نسبت به ضجه ها و فریادهای کودک همسایه مان حساس باشیم. خوشبختانه در چند سال گذشته قوانین در جهت حمایت از حقوق کودکان و مراقبت از آنها پیشرفت قابل ملاحظه یی کرده است. خط اورژانس اجتماعی که توسط سازمان بهزیستی راه اندازی شد و همچنین انجمن حمایت از حقوق کودکان تحت عنوان صدای یارا از جمله اقدامات موثر سال های اخیر است. اگر در هر کجا هر کسی که با کودکان سرو کار دارد مثل مربیان مهدکودک، معلمان، پرستاران و پزشکان نسبت به مساله کودک آزاری حساس تر باشند و این فاجعه را به عنوان معضل اجتماعی بنگرند و پیگیری کنند قطعا شاهد بهبودی هایی در این زمینه خواهیم بود.
 باید این احساس وظیفه را در قبال کودکان مان داشته باشیم تا در روبه رو شدن با انواع کودک آزاری بلافاصله مراجع قضایی را درجریان موضوع قرار دهیم. همان طور که در مسائلی مانند معضلات اجتماعی و مسائل بهداشتی می گوییم پیشگیری بهتر از درمان است درباره کودک آزاری هم قطعا پیشگیری بر درمان ارجحیت دارد به این دلیل که در بسیاری از موارد با بهترین شرایط و امکانات هم برگرداندن یک کودک قربانی به زندگی عادی تا آخر عمر هم میسر نیست.

موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


کودکان در معرض خطر لوس شدن
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 384 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که بچه عزیز است اما تربیتش از خودش عزیزتر.همه ما فرزندان خود را دوست داریم و چون آنها را دوست داریم،برای تربیتشان تلاش می کنیم.تربیت کودک کار آسانی نیست و همه والدین در این امر موفق نیستند،چرا که تربیت کودک و دوست داشتن او با پاسخ دادن به همه خواسته های او متفاوت است.نه گفتن به کودک در زمان و مکان های مناسب،یکی از ارکان اساسی تربیت او و عامل پیشگیری از بروز بسیاری از رفتارهای نامناسب و ناشایست است.لوس شدن کودک،یکی از مشکلات رفتاری است که نقش والدین در بروز این رفتار بسیار پررنگ است.

کدام کودکان در معرض خطر لوس شدن هستند؟

کودکانی که به وسیله والدین به تمام خواسته های خود می رسند،بیشتر در معرض خطرند.آنها معمولا آستانه تحمل پایینی دارند،توانایی پذیرش ((نه)) را ندارند و چون تمام خواسته های آنها اجابت شده،خیلی شکننده هستند.وقتی سن این کودکان بالاتر می رود هم ممکن است این خصوصیات با آنها بماند.از 7 سالگی به بعد این کودکان بسیار خودخواه و خودشیفته می شوند و همه امکانات را در هر جا و زمانی برای خود می خواهند.آنها انتظار رفتار خاصی از طرف اولیای مهد و مدرسه دارند و معمولا توجه طلب و نیازمند توجه هستند.توانایی همراهی با سایر همسالان در این بچه کمتر است و در بسیاری از موارد خود را برتر و بالاتر از دیگران می دانند.همیشه در منزل با آنها رفتار خاصی می شود و نیازهای گوناگون آنها مقدم برتمام مسائل خانواده است.این کودکان در ظاهر اعتماد به نفس کاذبی دارند اما در لایه های عمیق شخصیتی شکننده اند و اعتماد به نفس واقعی شان پایین است.آنها دوست دارند مدام به وسیله دیگران تایید شوند چرا که همیشه از والدین خود توجه و تایید زیادی دیده اند.در تربیت این کودکان بیشتر از روش تشویق استفاده می شود و از دیگر خصوصیات آنها،کم بودن ظرفیت انتقاد پذیری و انعطاف پذیری است.

چه والدینی معمولا فرزندان لوس و نازپرورده ای تربیت می کنند؟

والدینی که شیوه های فرزند پروری شان،استفاده از روش های تربیتی سهل گیرانه است. آنها به تمام خواسته های کودکان، پاسخ بله می دهند و تمام امکانات خود را صرف تحقق خواسته های فرزندشان می کنند.توانایی نه گفتن ندارند و برآورده شدن خواسته کودک را بر هر چیزی مقدم می دانند،محبت و توجه افراطی و رفتارهای ویژه ای با فرزندخود دارند و در ارتباط با همسالان هم حتی اگر مشکل از فرزند آنها باشد،رفتار ناپسند را به دیگر همسالان کودک فرافکنی می کنند و در حقیقت روی اشتباه های فرزند خود سرپوش می گذارند و اجازه نمی دهند با عواقب رفتار خود مواجه شود و همیشه او را تحت هر شرایطی حمایت می کنند.

چه عاملی باعث بروز چنین برخوردهایی می شود؟

در بیشتر مواقع در این شیوه فرزند پروری،مشکل نه تنها از خود والدین است بلکه گاهی در روش های تربیتی به کار گرفته شده به وسیله پدر و مادر والدین است،یعنی پدر بزرگ و مادر بزرگ.در خیلی از موارد آنها مستبد،جدی و سختگیر بوده اند و به همه خواسته های آنها پاسخ ((نه)) می داده اند.اینگونه والدین همیشه انتظار فرمانبرداری مطلق و اطاعت کامل از فرزندان خود داشته اند.وقتی فرزندان این والدین در مقام والد قرار می گیرند،به دلیل رفتارهایی که قبلا با آنها شده و مورد پسندشان نبوده،به تمام خواسته های فرزندشان پاسخ مثبت می دهند.یعنی شیوه فرزند پروری سهل گیرانه را برای جبران رفتار نامطلوب والدین خود در تربیت پیش می گیرند.آنها در واقع ریاست خانواده را به فرزند لوس خود تقدیم می کنند که معمولا در سال های بعد در کنترل رفتار کودک خود دچار مشکلات اساسی می شوند.

از چه سنی باید جلوی لوس شدن فرزند خود را بگیریم؟

در یک سال اول تولد،حمایت،محبت و توجه بی دریغ والدین،به خصوص مادر به کودک ضروری،پذیرفتنی و الزامی است.از حدود یک سالگی به بعد،با توجه به رشد تفکر کودک و توانمندی که به تدریج در درک و شناخت پیدا می کند،والدین باید از به کار بردن روش های تربیتی استفاده کنند.به کار بردن روش های کنترلی و نه گفتن برای جلوگیری از رفتار اشتباه فرزند بسیار ضروری است.در هر سنی،والدین برای کنترل رفتار کودک با توجه به مقتضیات سن او باید از روش های متفاوتی چون محروم کردن،تشویق و تنبیه و... استفاده کنند.اشتباه والدین این است که این پیام را به فرزند خود می دهند که تو نباید با محیط اطراف سازگار شوی،بلکه این محیط اطراف است که با تو سازگار می شود.این راهکار شاید در منزل جواب دهد اما در دنیای بیرون از منزل کارایی نخواهد داشت.

در این صورت کودک با چه مشکلاتی مواجه خواهد بود؟

این قبیل کودکان لوس به محض ورود به اولین محیط اجتماعی مثل مهد کودک،با ناکامی های بسیاری مواجه می شوند چون خواسته های نا معقول آنها در این محیط بر آورده نمی شود.اولیای مدرسه و مهد در اجابت خواسته های آنها مقاومت می کنند و وقتی این کودکان در دراز مدت با پاسخ نه مواجه می شوند،دچار نا کامی خواهند شد و احساس ناامیدی،بی کفایتی و افسردگی سراغشان می آید.اینگونه کودکان معمولا همیشه از همه افراد و همه چیز شکایت دارند چون توقع چنین برخوردی ندارند، همیشه غرغر می کنند و از دیگران متوقع هستند.این باعث بروز مشکل ارتباطی آنها با همسالان و حتی بزرگترها می شود.

چگونه رفتارهای لوس کودک را اصلاح کنیم؟

1.بهتر است با صحبت،او را آرام کنیم و برایش توضیح دهیم همیشه به همه خواسته هایش نمی رسد.

2.با توجه سنش،محدودیت های خاصی باید برای کودک در نظر گرفت،مثلا اجازه نداد هر کاری را که دوست دارد انجام دهد.

3.می توانید چند گزینه را برایش مطرح کنید و به او بگویید که حق دارد فقط 1 یا 2 مورد را انتخاب کند.به کودک یادآوری کنید که وقتی والدین به خواسته هایش احترام می گذارند،او هم باید به نظر والدین احترام بگذارد.

4.در خانه قوانین خاصی تعیین کنید و اجازه ندهید از این قوانین سرپیچی کند.در صورت سرپیچی از قوانین،متناسب با سنش برای او تنبیه از نوع محرومیت در نظر بگیرید.به او آموزش دهید از برخی قوانین هرگز نباید سرپیچی کرد مثل بستن کمربند ایمنی در اتومبیل یا غذا خوردن در کنار خانواده.

5.خواسته های کودک با نیازهایش متفاوت است.غذا،لباس،دوست داشتن،محبت و حمایت از نیازهای همه کودکان هستند اما داشتن اسباب بازی های گران قیمت و زیاد خواسته های نابجا محسوب می شوند و نباید همیشه برآورده شوند.گاه پدر مادرها به اشتباه ابتدایی ترین نیازهای اولیه زندگی خود را نادیده می گیرند و خواسته های غیر منطقی کودکانشان را برآورده می کنند و در حالی که باید اجازه داده کودک انتخاب های آگاهانه را ببیند.

6.مراقب حمایت،ستودن و تحسین بی مورد کودک باشید زیرا با این کار زمینه لوس شدن را در او ایجاد کرده اید. زمانی کودک خود را تحسین کنید که با رنج و تلاش کاری را انجام داده است.در شرایط سخت تنهایش نگذارید اما از حمایت افراطی بپرهیزید به کودک یاد دهید که خود مسئول حل مشکلات است.مهارت های مقابله ای را به او بیاموزید و به این ترتیب اعتماد به نفس او را تقویت کنید.

7.به او بگویید هنگام بازی با دیگرهمسالان باید به حقوق آنها احترام بگذارد و در صورت بروز رفتار اشتباه،باید نتیجه اشتباهش را بپذیرد.هرگز بی دلیل از فرزند خود دفاع نکنید تا مسئولیت رفتارش را بپذیرد.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آیا می شود با کودکان راحت تر به مهمانی رفت؟
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 261 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )

مادرها ترجیح می دهند که در مهمانی ها بدون فرزند خود حضور پیدا کنند چون در این صورت هم خودشان و همسرشان بیشتر لذت میبرند و هم فرزند آنها اذیت نمی شود ولی گاهی اوقات مجبور می شوند که فرزندشان را همراه خود ببرند شاید با این مقاله بشود که با کودکان راحتتر به مهمانی رفت.

یکی از مشکلاتی که مادرها در مهمانی ها با فرزندانشان دارند این است که آنها دوست دارند به هرچیزی دست بزنند و سرک بکشند.راه حل این مشکل چیست؟

یکی از باورهای فرهنگی غلط ما، این است که فکر می کنیم باید کودک را همه جا ببریم تا عادت کند. در حالی که برخی مکان ها، مراسم و مجالس مناسب بچه ها نیست. کودکان نوپا به دلیل سن پایین و کنجکاوی ای که مقتضای سنشان است، دوست دارند به هر چه در اطرافشان می بینند، دست بزنند و آن را کشف کنند. حس کنجکاوی آنها را به انجام رفتارهایی ترغیب می کند که از نظر ما نامطلوب است. والدینی که فرزند نوپا دارند، نباید فرزندانشان را به مهمانی هایی که مناسب کودکان نوپا نیست، ببرند. کودکان در خانه و در اتاق خود آرامش بیشتری دارند و بهتر است آنها را به شخص مطمئنی سپرد. برای گسترش تعاملات اجتماعی کودک، می توان او را در مهدکودک ثبت نام کرد و به مکان های مخصوص و مناسب برد.

اگر امکان سپردن کودک به کسی نبود، چه باید کرد؟

اگر والدین مجبور شدند کودک را همراه خود ببرند، باید وسایل سرگرمی او را نیز ببرند و در مهمانی زمانی را به کودک اختصاص دهند و او را با اسباب بازی هایش سرگرم کنند. باید مراقب کودک بود و رهاکردن او درست نیست. پرت کردن حواس کودک هم می تواند موثر باشد تا کاری که خطرناک است، انجام ندهد.

می دانیم که کودکان نوپا معمولا رفتارهایی دارند که برای بزرگترها جالب و شادی آور است. وادارکردن بچه ها به انجام کارهایی نظیر شعر خواندن، رقصیدن یا ... مخصوصا اگر کودک تمایلی به انجام آنها در جمع نداشته باشد، درست نیست.

گاهی رفتارهایی با کودک می شود که به نوعی کودک آزاری است. وادارکردن کودک به اینکه در جمع کاری را انجام دهد که به نظر عده ای جالب است، او را تحت فشار روحی قرار می دهد اما این کار در واقع نوعی کودک آزاری است. متأسفانه گاهی والدین یا نزدیکان، سربه سر کودک نوپا می گذارند و وقتی کودک عصبانی می شود و عکس العمل شدید نشان می دهد (مثلا داد می زند یا گریه می کند) به او می خندند و این باعث تفریح و اسباب شادی بزرگ تر می شود! حتی گاهی بزرگ ترها حرف های بد یاد کودک می دهند در حالی که کودک اصلا معنی آنها را نمی داند، از او می خواهند لغات را در جمع تکرار کند و به او می خندند. از نظر روان شناختی تمام این رفتارها کودک آزاری محسوب می شود.

یکی دیگر از مشکلاتی که معمولا در مهمانی ها با آن مواجه هستیم، مقایسه شدن توانایی و مهارت بچه ها با یکدیگر است.

گاهی والدین یا نزدیکان، این کودکان را با سایر کودکان حاضر در مجلس مقایسه می کنند و نتیجه بسیاری از این مقایسه ها، افسردگی و اضطراب مادر است. به هر حال همیشه کودکانی وجود دارند که در مقایسه با کودک ما ویژگی های ظاهری و رفتاری شان مطلوب تر است.

در این شرایط وظیفه مادر چیست.

در این شرایط مادر باید بر خود تسلط داشته باشد تا هم بتواند احترام بزرگ ترها را نگه دارد و هم از فرزندش دفاع کند.اگر با مقایسه کردن نزدیکان مواجه شدند، باید انعطاف پذیر باشند، حرف ها را جدی نگیرند و حساسیت به خرج ندهند. این کار ساده نیست ولی اگر بدانیم تفاوت های بین فردی در هر حال وجود دارد کمک کننده است. یکی از مهارت های زندگی، درک تفاوت های بین فردی است. همه افراد روی کره زمین با هم تفاوت دارند. زیبایی طبیعت به تعدد افراد و رفتارها و شخصیت های آنهاست. مقایسه هیچ فردی با دیگری قابل قبول نیست و مشکلی را حل نمی کند. باید تفاوت های فردی را درک کرد و با ویژگی های رفتاری هر فرد کنار آمد و به جای مقایسه، مدیریت کرد.

زمانی که قوانین تربیتی به وسیله یکی از والدین یا نزدیکان در مهمانی نقض می شود،چه باید کرد؟

نزدیکان،نه تنها می تواند باعث بروز ناراحتی والدین شود بلکه اثر نامطلوب روان شناختی هم روی کودک دارد.کودک با این کار دچار گیجی و سردرگمی می شود زیرا می بیند مثلا رعایت قوانین در خانه لازم است و در جای دیگر اجرا نمی شود. او این تصور را پیدا می کند که والدین قوی و باثبات نیستند و قوانین آنها در هر زمان تغییرپذیر است.

والدین باید در اجرای قوانین قاطع باشند و حتی این مساله را به صورت غیرمستقیم به نزدیکان گوشزد کنند. اگر قانون این است که تلفن همراه به کودک شیرخوار داده نشود، باید آن را رعایت کرد البته قوانینی که در خانه گذاشته می شود ممکن است انعطاف پذیر باشند و در جاهایی بنا به ضرورت شکسته شوند مثلا اگر کودک باید در خانه ساعت ۹ شب بخوابد، در مهمانی ایرادی ندارد تا ۱۱ ۱۰ بیدار بماند اما نباید مدام قوانین را شکست زیرا در این صورت کودک به این نتیجه می رسد که قوانین در هر زمانی می توانند شکسته شوند

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


سوء استفاده جنسی از کودکان و نقش والدین در این باره
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 344 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
 
دکتر کتایون خوشابی در بیان پیامدهای جسمی و روحی آزار جنسی در کودکان گفت :« بستگی به سن کودک و تعداد دفعات آزار جنسی تبعات روانشناختی ناشی از آن هم متفاوت است ، آزار جنسی شامل لمس کردن می شود و تا یک رابطۀ کامل جنسی که با زور و اجبار از طرف یک فرد بزرگسال به منظور بهره کشی از یک کودک انجام می شود ادامه دارد.»
 
آزار جنسی تبعات روانشناختی متعددی را از خودش تا پایان عمر فرد باقی می گذارد ، معمولا  در بسیاری از مواقع آزار جنسی ممکن است در خانواده انجام بپذیرد ، در مواردی توسط والدین و خواهران و برادران انجام می پذیرد که تحت عنوان زنا با محارم از آن یاد می شود ، در موارد دیگر ممکن است توسط افراد فامیل ، بستگان و افراد غریبه این عمل انجام شود بنابراین بستگی به این دارد که توسط چه کسی با چه تداومی این آزار انجام بپذیرد ، عوارض تبعات روانشناختی ناشی از آزار جنسی به عوارض کوتاه مدت و عوارض بلند مدت تقسیم می شود و عوارضی را از خودش به جای می گذارد.
 
این متخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در خصوص عوارض کوتاه مدت و بلند مدت این اتفاق اظهار داشت :« عوارض کوتاه مدت بلافاصله بعد از انجام آزار جنسی شامل شب ادراری ، گوشه گیری ، علائم اضطراب شدید و ترس شدید می تواند باشد به طوریکه کودکی که قبلا هیچ مشکلی نداشته حالا در ارتباط با بزرگسالان به خصوص بزرگسال جنس موافق آزارگر ، دچار مشکل ارتباطی می شود از آنها ممکن است بترسد ، در حضور دیگران ممکن است احساس وحشت داشته باشد و به نوعی ممکن است این احساس به کودک دست بدهد که همه بزرگسالان آن جنس ممکن است آزارگر باشند و قصد آزار رساندن به او را داشته باشند.»
 
در مواردی اختلالات عادتی مثل ناخن جویدن ، شب ادراری ممکن است به عنوان یک عارضه  کوتاه مدت و بلافاصله بعد از آزار دیده شود . اضطراب شدید یکی از علائم قربانیان آزار است که به شدت دچار اضطراب و ترس شدید می شوند.
 
کودکی که در گذشته هیچ مشکلی با تنهایی نداشته دچار ترس از تنهایی و تاریکی می شود و یا ترس از باقی ماندن با یک فرد غریبه در جایی را ممکن است داشته باشد.
 
ترس از نزدیک شدن یعنی ترس از لمس کردن ممکن است ایجاد شود که هر نوع لمسی را کودک ممکن است تفسیر آزارگونه ازش داشته باشد و ترس از نزدیک شدن را احساس کند وقتی فرد بزرگسالی می خواهد به کودک نزدیک شود به شدت بترسد و خودش را کنار بکشد.
 
در خصوص عوارض بلند  مدت علاوه بر اختلالاتی را که ذکر کردیم در خیلی از موارد ممکن است در نوجوانی ویا در بزرگسالی فرد قربانی آزار ممکن است دچار افسردگی شود و گاهی اقدام به خود کشی بلافاصله بعد از آزار جنسی یا سالها بعد ممکن به دنبال افسردگی ناشی از این آزارگری ممکن است در فرد دیده شود  .
 
اعتماد کردن به دیگران برای آنها دچار مشکل می شود و دچار خدشه می شود ، کودک قربانی آزار ممکن است تا آخرعمر احساس اعتمادش را در ارتباط با دیگران از دست بدهد و هیچ کسی را قابل اعتماد نداند به خصوص اگر قربانی آزار توسط محارم خودش مورد آزار قرار بگیرد مثلا اگر پدری فرزند خودش را مورد آزار جنسی قرار بدهد آن کودک برای همیشه دیگر اعتمادش را به دیگران از دست می دهد چون قاعدتا فردی مورد اعتماد تر از پدر و مادر وجود ندارد و اگر قرار باشد که از طرف آنها آزاری به خصوص آزار جنسی به کودک برسد طبیعی است که دیگر اعتمادش به این افراد تا آخر عمر از دست برود.
 
بنابراین در تبعات دراز مدت گفتیم انواع اختلالات جنسی مانند بی میلی جنسی ، عدم ارضای جنسی ، عدم و ناتوانی در برقراری ارتباط عاطفی با همسر دیده شود در کنار آن گفتیم افسردگی ، اضطراب از تبعات روانشناختی دراز مدت فرد قربانی آزار می تواند در آن دیده شود.
 
این متخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در خصوص عکس العمل خانواده ها در مقابل این اتفاق ، تصریح کرد:« اگر خانواده به موقع از این اتفاق ناگوار مطلع شود و متوجه شود که کودکش یک بار یا چندبار مورد آزار قرار گرفته ، مداخلات روانشناختی زودهنگام می تواند از بروز تبعات دراز مدت و طولانی مدت تا آخر عمر تا حدودی جلوگیری کند.»
 
خیلی از مواقع این کودکان نیاز به رفتار درمانی دارند در صورت بروز افسردگی و اضطراب نیاز به دارو درمانی دارند ، این کودکان باید دوباره حس اعتماد کردن به دیگران را بدست بیاورند و این از طریق برقراری یک رابطه  مناسب از طرف درمانگر ممکن است که کودک یاد بگیرد که دوباره بتواند حس اعتماد را به فرد بزرگسال تجربه کند بنابراین مداخلات روانشناختی زودهنگام از جمله رفتاردرمانی و یا دارودرمانی در صورت بروز مشکلاتی نظیر اضطراب و افسردگی از طرف روانپزشک کودک می تواند به کاهش عوارض روانشناختی ناشی از آزار کمک کند.
 
گاهی اوقات تجربه  یک آزار جنسی سرنوشت زندگی یک کودک را تا آخر عمر تغییر می دهد در کنار اختلالاتی که گفتیم از تبعات  وعوارض روانشناختی آزار جنسی می توان به اختلالات شخصیتی هم اشاره کرد به خصوص افرادی که دچار اختلال شخصیتی مرزی می شوند در بعضی از آنها در کودکی سابقۀ آزار جنسی را داشتند     .
 
خیلی از مواقع به دلیل اینکه کودک از طرف فرد بزرگسال آزارگر تهدید می شود با توجه  به اینکه اگر این راز را فاش کنی خودت را می کشم یا پدر و مادرت را از بین می برم یا به اطرافیانت آزار می رسانم ، خیلی از مواقع کودکان در مقابل این تهدید ها سکوت را ترجیح می دهند و این راز را به افراد خانواده خود فاش نمی کنند ،که این می تواند به تکرار آزار جنسی منجر  شود و وقتی فرد آزارگر ببیند که کودک صحبت نمی کند و این راز را فاش نمی کند متاسفانه این تجربه  آزار ممکن است به طور مکرر تکرار شود و طبیعی است که هرچقدر تجربه  آزار تکرارش  بیشتر شود میزان و تبعات روانشناختی هم بیشتر است     .
 
این متخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت :« پس بنابراین ممکن است که بستگی به میزان آسیب روانشناختی که هر کودک در اثر آزار جنسی می بیند از فردی به فرد دیگر متفاوت است ، ویژگی های شخصیتی افراد با هم متفاوت است ، ویژگی های تاب آوری آنها با یکدیگر متفاوت است مثلا در برابر یک استرس به خصوص در یک خانواده برای دو فرزند هر کدام از آنها ممکن است واکنش های متفاوتی را نسبت به آن استرس نشان دهند پس یک فرمول قطعی وجود ندارد که همه افرادی که دچار آسیب جنسی می شوند در آینده به گونه ای یکسان تبعات روانشناختی را داشته باشند.» 
 
وی در خصوص راه های درمان اثرات روحی این اتفاق اظهار داشت :« خیلی از مواقع ممکن است فرد تا آخر عمر ترجیح بدهد که این راز را با خودش حمل کند با تمام تبعات به نوعی کنار می آید  فردی است که مشکلات روانشناختی خاصی هم دارد ولی ترجیح می دهد که مراجعه نکند و این راز را برای کسی فاش نکند و راجع به این مسئله اصلا کار نشود در صورتی که فرد بزرگسالی که در دورۀ کودکی مورد آزارهای مکرر جنسی قرار گرفته خودش تمایل داشته باشد و بخواهد که درباره این مسئله کار شود ، طبیعتا وقتی خود فرد انگیزه  لازم برای دریافت کمک داشته باشد در آن صورت هست که می شود به آن فرد کمک کرد ، روان درمانی های کوتاه مدت و بلند مدت و دارو درمانی می تواند به کاهش تبعات روانشناختی کمک کنند و در حقیقت کمک کنند که فرد بتواند با این حادثه و آسیب های ناشی از آن تا حدودی خودش را سازگارتر کند ولی بدیهی است که این درمان ها اثرات موقتی داشته باشد و این زخم ناشی از یک آزار جنسی تا آخر عمر التیام پیدا نکند.»
 
پیشگیری بهتر از درمان است و به خانواده ها توصیه می شود که در روابط افراد بزرگسال با فرزندانشان حساس باشند و در مورد راهکارهای مختلف آن توصیه ما به خانواده ها همیشه این است حتما مراقبت کافی از فرزندانشان داشته باشند ، خیلی آنها را تنها در کنار یک فرد بزرگسالی که حتی ممکن است کاملا آشنا هم باشند قرار ندهند و به گونه ای این تماس ها باید باشد که خودشان نقش نظارتی را داشته باشند.
 
به کودکانمان راجع به لمس خوب و لمس بد یاد بدهیم ، هر لمسی لمس خوب نیست ، خیلی از بچه ها درباره لمس بد خودشان متوجه می شوند ، لمس بد از طرف هر فردی باشد ، لمسی است که احساس بدی به یک کودک و یک فرد بزرگسال می دهد بنابراین باید به کودکان راجع به لمس خوب و لمس بد یاد بدهیم ، باید با کودکان بر خلاف فرهنگ مان این را همیشه یادآوری کنیم که نباید اجازه بدهیم دیگران به آنها نزدیک شوند و آنها دست بزنند.
این برخلاف باور فرهنگی ماست که خیلی راحت اجازه می دهیم فرزندانمان را حتی افراد غریبه در خیابان ببوسند ، نوازش کنند یا محبتشان را نشان بدهند ، گاهی اوقات در پس این محبتها یک غریزه جنسی وجود دارد که فرد می خواهد با این نوازش و بوسیدن غریزه جنسی خودش را ارضا کند پس بنابراین در مورد لمس ها باید حساس باشیم.
 
محافظت از اندامهای خصوصی بدن کودکانمان را باید به آنها یاد بدهیم ، باید بخواهیم که  قسمت های حساس بدنشان را مواظب باشند  و اجازه ندهند که هیچ فردی به آنها دست بزند و این شامل پدر و مادر هم می تواند باشد بنابراین باید خیلی سریع آنها را در حمام کردن مستقل کنیم و در حمام به آنها یاد بدهیم که نقاط حساس بدنشان را خودشان شست و شو کنند و خود والدین حتی آن نقاط را لمس نکنند و به کودک آموزش بدهند که این اندامها ، اندامهای خصوصی هستند که کسی حق دست زدن به آنها را ندارد.
 
دکتر خوشابی در پایان بر لزوم آموزش دادن والدین در این خصوص تاکید کرد و گفت :« بنابراین وقتی که کودکانی که آموزش های لازم را می بینند ، اطلاعات و آگاهی بهتری دارند ، میزان آسیب پذیریشان نسبت به کودکانی که هیچ آموزشی ندیده اند و هیچ آشنایی درباره بدنشان و آزارهای جنسی ندارند کمتر است ، پس همیشه تاکید بر پیشگیری است که مراقب باشیم که اتفاقی نیفتد.

موضوعات مرتبط: کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اختلال وسواس فکری – عملی و طول درمان آن
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 566 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
 
 
علی پسر 9 ساله ای است که کلاس سوم دبستان است و برای ارزیابی و تشخیص ، توسط والدین به روانپزشک کودک ارجاع داده شده است.
والدین علی از سوالات تکرای و اضطراب او شکایت داشته اند . از حدود دو تا سه ماه قبل ،نگرانی های دائمی راجع به بیمار شدن ، شستشوی مکرر دستها ، چک کردن چندباره کیف مدرسه و درب منزل ، وادار کردن والدین به تکرار کلمات خاص در وی داشته است.
برای مثال ، اگر علی و والدینش در ماشین باشند و در خیابان فردی را ببینند که ژولیده و بیمار به نظر برسد ، او شروع به پرسیدن سوالاتی در مورد امکان بیمار شدن و انتقال میکروب ها از راه دور به او می کند. هر چند اطمینانی که والدین به او می دهند تا حدودی کارساز است ، اما به محض رسیدن به خانه علی به حمام می رود . اوهمچنین در انجام کارهایش همواره شک دارد و به طور دائمی از والدین می پرسد که آیا کار من درست بوده است یا خیر؟حرف من درست بوده است یا خیر؟ وعلی رغم تاکید چندباره والدین به نظر می رسد که او مطمئن نمی شود. بررسی تاریخچه خانوادگی نشان می دهد که خواهر بزرگتر علی رفتارهایی این گونه داشته ولی شدت آن درحدی نبوده که در عملکرد روزانه او تداخل کند و او هیچگاه نیازی به دارو درمانی نداشته است ، علی با تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی تحت درمان دارویی و نیز درمان های رفتاری - شناختی قرار می گیرد.

اختلال وسواس فکری – عملی چیست؟

اختلال وسواس فکری – عملی افکار اضطرابی یا تشریفاتی است که شخص توانایی کنترل آن را ندارد. اگر شما دچار وسواس باشید،شاید از افکار و یا تصورات مداوم و ناخواسته یا نیاز ضروری برای انجام یک سری رفتارهای تشریفاتی خسته شده باشید.
شاید شما دچار وسواس آلودگی و کثیفی باشید و به همین دلیل چندین و چند مرتبه دستانتان را بشویید.شاید احساس کنید که باید به طور مکرر چیزی را چک کنید و یا ترس از آسیب رسیدن به نزدیکانتان را داشته باشید . شاید مدت زمان طولانی صرف شمردن ویا لمس کردن اشیاء اطرافتان کنید و یا به طور مداوم دچار نگرانی از وجود نظم و ترتیب و نقارن در اشیاء باشید و یا افکاری مغایر با باورهای مذهبی تان داشته باشید.
این افکار و تصورات آزار دهنده ، وسواس فکری نامیده می شوند و تشریفاتی که شما انجام می دهیدتا مانع آن ها شوید وسواس عملی،خوانده می شوند.هیچ لذتی در انجام چنین تشریفات عملی وجود ندارد تنها این کار رابرای رهایی از آشفتگی که افکار وسواسی برای شما ایجاد کرده اند ،انجام می دهید.
بسیاری از افراد طبیعی جامعه نیز دچار علائمی از وسواس هستند مانند چک کردن چند مرتبه اجاق گاز قبل از خروج از منزل .ولی اختلال ،زمانی تشخیص داده می شود که این رفتارها حداقل یک ساعت در طول روز دوام داشته باشند و اضطراب زیادی ایجاد کنند و در زندگی روزمره مزاحمت ایجاد کنند.
بسیاری از افراد بزرگسال که دچار این اختلال هستند،می دانند آنچه که انجام می دهند ،بی معنی است ولی نمی توانند جلوی خود را بگیرند، با این وجود برخی افراد بخصوص کودکان دچار وسواس ،نمی دانند آنچه انجام می دهند ، بیش از حد طبیعی است.
وسواس فکری – عملی در مردان و زنان به یک میزان شیوع دارد.وسواس می تواند در کودکی ، نوجوانی و یا بزرگسالی بروز کند ولی میانگین سن بروز آن 13 تا 19 سالگی و یا در سالهای ابتدایی بزرگسالی است. یک سوم بزرگسالان وسواسی ،نشانه هایی از وسواس در کودکی را تجربه کرده اند. سیر رشد اختلال متفاوت است. گاهی اوقات علائم آن بروز می کند و رفع می شوند شواهد نشان می دهد که وسواس فکری –عملی در خانواده ،ارثی است .
افسردگی ویا دیگر اختلالات اضطرابی می توانند با وسواس همراه شوند . علاوه بر آن این افراد از موقعیتهایی که باید با وسواس خود مواجه شوند دوری می کنند.اگر وسواس به میزان زیادی پیشروی کند ، در انجام وظایف شغلی و مسئولیتهای روزانه فرد اختلال ایجاد می کند . ولی در بیشتر موارد این اختلال تا این حد پیشروی نمی کند. در پژوهشی که توسط محققین انجام شده است نشان می دهد که مصرف داروها و رفتار درمانی می تواند به افراد دچار وسواس کمک زیادی کند. ترکیب دو نوع درمان (دارویی و رفتار درمانی) برای بیشتر بیماران مفید است. برخی افراد به یک نوع درمان پاسخ می دهند و برخی دیگر به نوع دیگر درمان پاسخ بهتری را می دهند.داروهای موثر در درمان وسواس ،فلووکسامین (Fluvoxamine) پاروکستین (Paroxetine) سرترالین (Sertraline) فلوکستین­­­­­ ­­­(Fluoxetine) کلومیپرامین (Clomipramine) است.
ثابت شده رفتار درمانی به خصوص رفتار درمانی تحت عنوان مواجهه دادن و منع پاسخ دهی برای درمان وسواس ، مفید است . این کار شامل مواجه کردن شخص با عامل ایجاد مشکل است سپس کمک به فرد در خودداری از انجام اعمال تشریفاتی است. برای مثال دست زدن به شی آلوده و خودداری از شستن دستها نمونه ای از مواجه کردن است. این روش درمانی اغلب برای بیمارانی مفید است که به طور کامل در جلسات درمان شرکت می کنند و البته در مورد افرادی که علاوه بر وسواس دچار افسردگی نیز هستند نتایج چندان مطلوب نیست.

وسواس فکری – عملی در کودکان و نوجوانان

اختلال وسواس فکری – عملی به طور معمول در نوجوانی و یا ابتدای بزرگسالی بروز می کند و به طور متوسط از هر 200 کودک یا نوجوان یک کودک و یا نوجوان دچار وسواس است. وسواس فکری – عملی با تفکرات وسواسی شدید و یا اعمال اجباری همراه است که در زندگی روزمره ، اختلال ایجاد می کند. وسواس ها افکار مداوم ، تکانه ها و تصورات نا خواسته ای هستند که اضطراب و تنش ایجاد می کنند.اغلب این تفکرات ، غیر واقعی و نامعقول هستند.اعمال اجباری ،رفتارهای تکراری و یا تشریفاتی (مانند شستن دستها،مرتب کردن دائمی اشیاء ،چک کردن چیزی چندین و چند مرتبه) و یا اعمال ذهنی (مانند: شمارش ،تکرار برخی واژه ها به صورت زمزمه).
در وسواس فکری – عملی افکار و یا اعمال وسواسی در فرد اضطرب زیاد و یا تنش ایجاد می کند و یا در اعمال روزمره نظیر درس خواندن و یا اعمال اجتماعی و روابط شخص، مزاحمت ایجاد می کند. افکار وسواسی در سنین مختلف کودکی متفاوت هستند و شاید در طول زمان نیز تغییر کنند. کودک دچار وسواس شاید افکاری در مورد صدمه رسیدن به خود و یا اعضای خانواده اش را داشته باشد.
برای مثال کودک به طور اجباری تمام درها و پنجره های خانه را بعد از اینکه والدینش خوابیدند چک می کند تا بتواند از این طریق اضطرابش را کاهش دهد . پس کودک ترس از این دارد که شاید به طور تصادفی یک پنجره یا در باز مانده باشد در حالی کهبه تازگی درها را چک کرده و آنها را قفل کرده است و این کار را به طور اجباری بارها و بارها انجام می دهد.
کودک بزرگتر یا نوجوان وسواسی ترس از بیماری ناشی از آلودگیها ، ایدز و ... را دارد و برای مقابله با این احساس او تشریفاتی را انجام می دهد (رفتارها و عملکردهای تکراری).گاهی اوقات افکار و اعمال اضطرابی با هم متصل می شوند "من می ترسم که اگر چک کردنم یا شستشوی دستانم راقطع کنم،اتفاق بدی بیافتد بنا براین نمی توانم جلوی آن را بگیرم یا اینکه می دانم این کار بی معنا است."
پژوهش ها نشان می دهد که اختلال وسواس فکری اغلب به صورت موروثی است هر چند به این معنا نمی باشد که کودکی که یک والد وسواسی دارد حتما دچار وسواس خواهد شد.مطالعات مجدد نیز نشان می دهد که گاهی وسواس ، با عفونت باکتریایی استرپتوکوکی (گلو درد چرکی) پیشرفت می کند و بدتر خواهد شد و نیز این احتمال وجود دارد کودکی دچار وسواس شود که هیچ سابقه خانوادگثی وسواسی نداشته باشد.کودکان و نوجوانان اغلب در مورد وسواس خود،احساس خجالت و شرمساری ی کنند. بسیاری از آن ها از اینکه بخواهند در رابطه با افکار و رفتارها یشان صحبت کنند تردید دارند . ارتباط موثر بین والدین و کودکان فهم مشکل را آسان می کند تا کودکشان را حمایت کنند . بیشتر کودکان دچار وسواس با ترکیبی از روان درمانی (بخصوص روش شناختی و تکنیک های رفتاری) و مصرف داروها بهبودی می یابند. حمایت خانواده و اطلاعات نیز نکات لازم برای درمان است. درمان آنتی بیوتیکی در مواردی که وسواس در ارتباط با عفونت گلو درد چرکی باشد، موثر است.کمک خواستن از روانپزشک کودک ونوجوان در مورد شناخت مشکلات ناشی از وسواس به اندازه درمان آن ها مفید است.

تاثیرات جانبی داروهای ضد وسواس چیست؟

داروها گاهی تاثیرات جانبی از جمله دل بهم خوردگی، خواب آلودگی ،و سردرد دارند. تاثیرات جانبی خفیف شامل فعالیت زیاد کودکان و نوجوانان است اما تغییر خلق،به شکل خوشحالی غیر معمول ویا افسردگی غیر معمول می باشد. در چنین مواقعی مشاوره با روانپزشک الزامی است.

طول مدت دارو درمانی چقدر است و در طول این مدت توصیه های پزشکی چیست؟

تمام داروهای ضد وسواس به کندی تاثیر می گذارند.دارو زمانی تجویز می شود که میزان وسواس کودک افزایش یافته و در کودک و خانواده او تنش ایجاد کرده باشد. حتی گاهی دو یا سه ماه طول بکشد تا دارو درمانی تاثیرات خود را نشان دهد و البته تاثیرات آن بین حدود 12 هفته تا یک سال بعد از شروع دارو درمانی باقی خواهند ماند. طول درمان وسواس در کودکان به طور دقیق مشخص نیست.بسیاری از متخصصین مصرف به مدت 9 تا 18 ماه رابعد از تشخیص و تثبیت علائم وسواس ،در کودک توصیه می کنند که البته با افزایش خفیف میزان دارو همراه است.بازگشت بیماری در اثر قطع مصرف دارو نسبت به بازگشت آن در اثر قطع درمان رفتاری - شناختی بسیار محتمل تر است . زیرا بیشترین اثر مطلوب ناشی از درمان ترکیبی ، استفاده از دارو و روش های رفتاری – شناختی است.

موضوعات مرتبط: روانشناسی , کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زوج های جوان و برنامه ریزی زمانی برای بچه دار شدن
12 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 376 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
بهترین زمان برای فرزند دار شدن زوج های جوان دو سال بعد از زندگی زناشویی آنان است و البته بهتر این است دو طرف با یکدیگر برای زمان فرزند آوری تفاهم داشته و از اعماق وجود بخواهند که فرزند دار شوند.

چه آمادگی های روحی برای فرزند دار شدن  در زوجین باید وجود داشته باشد؟

بهترین زمان برای بارداری زوجین حداقل دو سال بعد از زندگی مشترک آنها است چون در این زمان زوجین با نقش های جدید همسری خود آشنا می شوند و باید بتوانند تفاهم لازم را کسب کنند، همدیگر را بشناسند و ساز و کار های زندگی مشترک را به طور نسبی مشخص کنند؛ به همین دلیل بهتر است دو سال اول برای شناخت همدیگر و درک آنها از یکدیگر و بررسی اهداف آنها در زندگی صرف شود.

در کشور ما بسیاری از بارداری ها ناخواسته است.

او با اشاره به اینکه ازدواج و فرزند آوری یکی از مهم ترین اتفاقات هر فرد در زندگی اوست  اظهار کرد: اما بعضی افراد برای این کار مهم حتی کم تر از خرید لباس وقت می گذارند و زوجین با هم تصمیم گیری نمی کنند و سر زمان فرزند دار شدن تفاهم ندارند. متاسفانه هنوز در کشور ما بسیاری از بارداری ها ناخواسته است و بسیاری از زوج ها در زمانی باردار می شوند که آمادگی روحی و روانی برای این فرآیند ندارند. بنابراین تفاهم کامل زوجین برای زمان فرزند آوری ضروری است. در بعضی از موارد شاهد هستیم که یکی از زوجین خواهان فرزند دار شدن است در صورتی که زوج مقابل این آمادگی را ندارد؛ از نظر ما  بهترین حالت این است که هر دو بر سر زمان این مساله به تفاهم برسند و زمان آن را تعیین کنند.

از نظر روانشناختی آمادگی خانم برای پذیرش نقش مادری بسیار مهم است.

این که خانم از خودش چه انتظاراتی دارد و چه آینده ای را برای خود در نظر دارد نکته مهمی است. نکته قابل تامل این است که افراد در زمانی که علایم افسردگی و اضطراب دارند، از راه حل بچه دار شدن برای حل این مشکلات استفاده نکنند چون  یک زن برای قبول و پذیرش این نقش باید همه آمادگی های روانشناختی را داشته باشد و با وجود خود بخواهد که مادر باشد. یکی دیگر از نکات قابل اهمیت در این زمینه مسئولیت پذیری است. این یکی از عوامل بسیار مهم در مورد تصمیم گیری فرزند دار شدن  است ، اینکه فرد در همه نقش های خود مسئولیت پذیری خود را نشان دهد؛ یکی از علائم نشان دادن آمادگی این مسئولیت است.

آیا زوجین قبل از فرزند دار شدن باید تحت آموزش قرار بگیرند و این مساله در کشورهای دیگر به چه صورتی است؟

 در بسیاری از کشورها کلاس هایی برای دوره  قبل از بارداری و حین بارداری وجود دارد که معمولا هر دو زوج در آن شرکت می کنند. در کلاس های حین بارداری مسایل و مشکلاتی که زنان در این دوران با آن مواجه هستند به زوجین آموزش داده می شود از طرفی در بسیاری از کشورها کلاس هایی تحت عنوان فرزند پروری وجود دارد که البته در کشور ما نیز هست اما متاسفانه در کشور ما  افراد زمانی از  این کلاس ها استفاده می کنند که فرزند خود را به دنیا آورده اند و یا با فرزند خود به مشکل برخورده اند.
 
در کلاس های آموزش مهارت های فرزند پروری در مورد روش های نوین تربیتی با خانواد ها کار می شود بنابراین حضور در این کلاس ها مخصوصا برای زوجینی که برای بار اول فرزند دار شده اند ضروری است. در کنار این کلاس ها، استفاده از کتاب هایی که آموزش صحیح فرزند داری توصیه می شود بنابراین منابع مختلف دیداری شنیداری برای اینکه والدین با این راهکارها آشنا شوند، وجود دارد.

گاهی زوجین نسبت به والدین خود دید منتقدانه دارند و این زنگ خطر برای زوجین است.

دکتر کتایون خوشابی تجربه هر فرد از مادری و یا پدری کردن مادر و پدر خود را نکته ای مهم دانست و اظهار کرد: این تجربیات بسیار مفید است گاهی زوجین نسبت به والدین خود دید منتقدانه دارند و این زنگ خطری برای زوجین است چون امکان دارد این افراد به طور ناخودآگاه از همین روش ها استفاده کنند.
مثلا عموما والدینی که فرزندان خود را تنبیه بدنی می کنند وقتی از آنها سوال می شود که آیا آنها در دوران کودکی با تنبیه های بدنی مواجه بوده اند پاسخ آنها مثبت است. بنابراین در صورتی که تجربه منفی از روش تربیتی والدین خود داریم بهتر است قبل از اقدام به بارداری برای استفاده از روش های اصولی مشاوره بگیریم.نباید فرزند دوم و یا سوم را قربانی رفع مشکلات رفتاری و یا اخلاقی فرزند اول کنیم

منظور از آمادگی های روحی زوجین چیست؟

مهم ترین آمادگی روحی خواستن فرزند است . خیلی از مواقع افراد به دلیل اینکه فرزند اول تنها نباشد اقدام به بارداری می کنند و خودشان آمادگی و پذرش روحی آن را ندارند در صورتی که ما فرزند دوم را باید فقط به خاطر خودش بخواهیم و نباید فرزند دوم و یا سوم را قربانی رفع مشکلات رفتاری و یا اخلاقی فرزند اول کنیم.  فرزند دوم زمانی باید آورده شود که برنامه زندگی روی دو فرزند و یا چند فرزند برنامه ریزی شده باشد، پدر و مادر با هم هماهنگ باشند و آمادگی پذیرش او را داشته باشند . منظور از آمادگی روحی و روانی در حقیقت کنار آمدن با این تصمیم است که فرزند دیگری اضافه شود و از نظر عاطفی پذیرای او باشند.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه بسیاری از زوج ها به دلیل مسایل اقتصادی فرزند دار نمی شوند از نظر شما این مساله چقد مهم است گفت: مطمئنا فرمول خانواده ها برای مسایل مالی می تواند کاملا متفاوت باشد البته باید خانواده ها از نظراقتصادی برای رفع نیازهای اولیه فرزند مانند بهداشت، آموزش، خوراک و پوشاک او آمادگی داشته باشند بنابراین مسایل اقتصادی یکی از زیربنایی ترین مسایل است، چون ناخواسته باردار شدن بزرگترین ضربه را اول به والدین و بعد به فرزند ما وارد خواهد کرد و در صورتی که این اتفاق رخ دهد امکان دارد این فرزند برای همیشه مهمان ناخوانده و به عنوان مزاحم نگاه شود


موضوعات مرتبط: روانشناسی , ازدواج , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اختلالات یادگیری ، تشخیص و درمان آن
11 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 610 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
 
 
آرش دانش آموز کلاس دوم و 8 ساله است آرش فقط در درس دیکته دچار مشکل است بطوریکه اختلاف نمره فاحشی بین نمره دیکته و سایر درس ها وجود دارد مثلا نمره دیکته او معمولا بین 12-5 در نوسان است در حالیکه نمره سایر دروس از جمله ریاضی بین 18 تا 20 است معلم او عنوان می کند که آرش از نظر هوشی در حد طبیعی است زیرا در سایر دروس هماهنگ با دیگر دانش آموزان پیش می رود و نمرات او در حد خوب است غلطهای دیکته شامل انواع مختلفی است : مثلا حروف مشابه را با هم اشتباه می کند (مقازه به جای مغازه ،رازی به جای راضی ،هوله به جای حوله) . کلمات را همانگونه که می شنود می نویسد (رفتن به جای رفتند ، پمبه بجای پنبه ،زمبور به جای زنبور) ، وارونه نویسی و قرینه نویسی دارد و یا یک حرف از یک کلمه را حذف یا به آن اضافه می کند.
علاوه بر غلط های املائی واضح که ذکر گردید غلط های حاکی از بی دقتی مثل نگذاشتن نقطه ها سرکش ((گ و ک)) اشکال در گذاشتن دندانه ها و تشدید هم در دیکته تعدادی از کلمات را نیز جا می اندازد نتیجه آزمون هوش نشان داده است که آرش از نظر هوشی در گروه طبیعی قرار دارد معاینات پزشکی هیچگونه مشکل جسمی را در او نشان نمی دهد سنجش بینایی و شنوایی نشان می دهد که او از نظر بینایی و شنوایی سالم است و متخصص مغز و اعصاب نیز عنوان کرده است که او هیچ مشکلی که نشان دهنده آسیب مغزی باشد ندارد با توجه به مشکلات فوق برای آرش اختلال یادگیری دیکته نویسی مطرح می شود.

 انواع اختلالات یادگیری:

اختلالات یادگیری دسته ای از اختلالات مربوط به یادگیری می شوند که شامل سه اختلال یادگیری در دیکته نویسی ، روخوانی و ریاضی می باشد،تعدادی از کودکان که مشکل دیکته نویسی دارند اختلال روخوانی هم دارند و بالعکس کودکان نارسا خوان دیکته نویسی هم دارند این اختلالات در پسران بیشتر از دختران دیده می شود.

سبب شناسی :

ژنتیک در بروز این اختلالات نقش مهمی دارند بطوریکه در تعدادی از موارد مشکل مشابه کودک در دیکته نویسی یا روخوانی در اقوام درجه اول مثل پدر و مادر یا درجه دوم خانواده پدری و مادری نیز وجود دارد یکی از تئوریهای هنوز هم مطرح در اختلالات یادگیری عدم برطرفی جانبی در کودک است. بطوریکه در پایان شش سالگی راست دستی و یا چپ دستی در کودک مشخص می شود . بطور طبیعی در کودکان راست دست پای راست ، گوش راست و چشم راست برتری دارند (توپ زدن با پای راست شنیدن صدای ساعت مچی با گوش راست نگه کردن به داخل کاغذ لوله شده با چشم راست)در تعدادی از کودکانی که دارای اختلالات یادگیری هستند برتری جانبی اتفاق نمی افتد و مثلا آنها چپ دست راست پا چپ چشم و راست گوش هستند در صورتی که کودک اختلال یادگیری داشته باشد و برتری جانبی نیز مشخص نشده باشد بهتر است با تمرین های خاص این برتری جانبی را ایجاد نود عوامل دیگری هم در سبب شناسی این اختلالات مطرح می شوند که هیچ یک قطعی نیستند اما بهر حال بنظر می رسد حافظه دیداری و حافظه شنیذاری این کودکان دچار اختلال است.

اختلالات مربوط به خواندن :

این گروه از کودکان واژه های بسیاری را می دانندو به راحتی صحبت می کنند ولی قادر به خواندن نشانه های نوشتنی و یا چاپی نیستند برخی می توانند واژه ها را بخوانند ولی مفهوم آنها را نمی فهمند گاهی دشوای های خواندن در این کودکان با مشکل هیجی کردن نیز همراه است اختلال رو خوانی (دیس لکسیا)یا  نارسا خوانی اصطلاحی است که برای کودکانی علیرقم هوش طبیعی قادر به خواندن درست و روان نمی باشد بکارمی رود چنین کدکان از نظر مغزی بینایی و شنوایی سالم هستند وشاید علائمی مانند اضطراب ،افسردگی و کاهش اعتماد به نفس ثانوی به نارسا خوانی داشته باشند . علائم مربوط به نارسا خوانی متعدد و متنوع هستند مثلا حذف برخی از حروف از کلمه هنگام خواندن (داد به جای دادن)جا به جایی برخی از حروف بجای هم (لواکش بجای لواشک) آیینه خوانی یا وارونه خوانی کلمات مانند بجای زور اشتباه کردن کلمات به هم مانند چای و جای اشکال در بخش کردن کلمات اشکال در صداکشی اشکال در ترکیب صداها و ساختن کلمه حفظ کردن کلمات از روی شکل آن بدون توانایی تشخیص حروف آن کم کردن سطرها و کلمات عدم رعایت نشانه های دستوری مثل نقطه کاما ، کند خوانی و بسیاری از اشکالات دیگر موقع روخوانی جزو علائم نارسا خوانی هستند.

اختلالات مربوط به ریاضی:

کودک بطور اختصاصی علی رقم هوش طبیعی در عملکرد ریاضی بسیار ضعیف عمل می کند و اختلاف نمره ریاضی باسایر دروس کاملا مشخص است در هر مقطع تحصیلی کودک در کسب مهارتهای ریاضی مربوط به همان مقطع اشکال دارد مشکلات شایع در این گروه کودکان شامل عدم فهم اصطلاحات ریاضی عدم درک اعمال و مفاهیم ریاضی عدم شناخت نمادهای عددی و یا گروه بندی ارقام، عدم رعایت مراحل ریاضی شمارش اشیاء و یادگیری جدول ضرب و اشکال در مهارتهایی که نیاز به تمرکز دارد مانند کپی کردن درست اعداد و به خاطر سپردن اعداد در تعدادی از کودکان دارای اختلالات یادگیری علائم مربوط به کمبود تمرکز نیز وجود دارد که اشتباهات ناشی از بی دقتی نیز به علائم اختلالت یادگیری اضافه می شوند که درصورت وجود هر دو اختلال یادگیری و کمبود تمرز استفاده از داروهای اختصاصی برای افزایش تمرکز کمک کننده است علائم همراه دیگر شامل اضطراب ،افسردگی ،بی علاقگی به انجام تکالیف مدرسه، بی میلی برای حضور در مرسه بدلیل کاهش اعتماد به نفس در کودک شایع است.

تشخیص

این کودکان از بهره هوشی طبیعی بزخوردار هستند از نظر حواس بینایی و شنوایی سالم هستند دارای امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی هستند محدودیتهای شدید عاطفی ندارند اما با وجود این که در یک یا چند زینه درسی دچار مشکلات اساسی هستند عملکرد تحصیلی در زمینه درس دیکته یا روخوانی پایین تر از حد انتظار با توجه به بهره هوشی می باشد برای تشخیص انواع اختلال یادگیری در کلاس اول بایستی حداقل شش تا نه ماه از شروع سال تحصیلی گذشته باشد زیرا بسیاری از اشالات ذکر شده در شروع سواد آموزی طبیعی تلقی می شوند برای تشخیص اختلال یادگیری دیدن دفتر دیکته ،ریاضی و مشاهده روخوانی کودک الزامی است و در صورت داشتن آگاهی از این اختلالات بهترین مرجع تشخیص معلمین می باشند.
 

درمان

از نظر درمانی این کودکان نیازمند آموزش های خاص هستند و موثر ترین راه استفاده از آموزشهای کمکی است در تهران دو مرکز ویژه اختلالات یادگیری وابسته به سازمان آموزش و پرورش و تعدادی مراکز خصوصی که برای این دسته از کودکان برنامه آموزشی خاص دارند وجود دارد.

بهر حال دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مظلوم ترین کودکان در نظام آموزشی هستند که با تشخیص زودرس و درمان به موقع در بسیاری از موارد مشکلات یادگیری آنها حل می شود.


موضوعات مرتبط: روانشناسی , نوجوان , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


اتیسم چیست؟ بررسی علل و علائم آن .
11 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 340 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
بابک پسری 4 ساله است که از طرف پزشک متخصص اطفال جهت بررسی به روانپزشک اطفال معرفی شده است.والدین اظهار میکنند که کودک تا سن 1/5 سالگی از نظر گردن گرفتن ،نشستن و راه افتادن کاملآ طبیعی ولی شروع تکلم با تاخیر بوده است.در حدود 2 سالگی خانواده متوجه پس رفت تکلمی کودک شده اند به طوری که کلمات قبلی را استفاده نمی کرده و یا نابجا و غلط استفاده می کرده است.در حال حاضر در برقراری روابط با همسالان مشکل دارد و قادر به دوست یابی نیست .هنگام حضور در مهد کودک بصورتی رفتار می کند که گوئی هیچ کس در کلاس حضور ندارد .تماس چشمی محدود است ویا خیره می شود.
در مقابل رفتار محبت آمیز والدین واکنش نشان نمی دهد.در خانه بیشتر در خودش است و به نظر می رسد در دنیای خیالی خودش  سیر میکند.کلمات و جملات دیگران را بدون درک مفاهیم تکرار میکند و گاه عبارات شنیده فعلی را تکرار می کند.کمتر از ضمیر من استفاده میکند و خودش را به نام صدا میکند.مفاهیم و دستورات را درک می کند ولی توجه و تمرکز خیلی کم است بطوریکه کوچکترین محرک محیطی موجب حواس پرتی در او می شود.حرکات تکراری دارد مثلآ مدتها با چرخ ماشین اسباب بازیش سرگرم می شود ویا ساعتها کلید برق را خاموش و روشن می کند ویا با دکمه های کنترل تلوزیون بازی می کند.علاقه ی خاصی به وسایل مکانیکی دارد مثلآ حرکت پنکه،ماشین لباسشویی و یا صدای جارو برقی توجه او را جلب می کند.از طرف دیگر به آگهی های تبلیغاتی علاقه ی خاصی نشان می دهد و ریتم کلام و آهنگ ها را به صورت طوطی وار تکرار می کند.گاهی اوقات دستش را در وضعیت غیر عادی نگه می داردو یا مرتب با دست به صورتش ضربه می زند.مدتها درکیر تکان خوردن،چرخیدن،....می شود.عادات خاصی دارد مثلآ درخانه از مسیر مشخصی حرکت می کند.با اسباب بازی هایش درست بازی نمی کند مثلآبا ترتیب معین آنها را در رختخوابش می چیند بطوریکه خلاف آن موجب آشفته شدن او می گردد.
از طرف دیگر در بررسی های آزمایشگاهی ، نوار مغزی و سیتی اسکن انجام شده مورد خاصی نشان داده نشده است .با توجه به تارخچه ،ارزیابی روانشناسی و روانپزشکی ،کودک مبتلا به اختلال اتیستیک است .

اتیسم چیست ؟

اتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتار های ارتباطی و کلامی غیر طبیعی مشخص می شود .علایم این اختلال در 3 سال اول زندگی بروز می کند .علت اصلی اختلال ناشناخته است و در پسران شایعتر از دختران است.وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ،سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز اتیسم ندارد .این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تاثیر می گزارد .کودکان و بزرگسالان مبتلا به اتیسم در ارتباط کلامی و غیر کلامی ،تعاملات اجتماعی و فعالیت های مربوط به بازی مشکل دارند .این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای انان دشوار می سازد .در بعضی موارد رفتار های خود آزارانه و پرخاشگری وجود دارد .در این افراد حرکات تکراری (دست زدن ،پریدن ) و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده می شود و ممکن است در حواس بینائی ،شنوائی ،لامسه ،بویائی و چشایی نیز حساسیتهای غیر معمول نشان دهند . هسته مرکزی مشکال در اتیسم اختلال در ارتباط است.
پنجاه درصد کودکان اتستیک قادر نیستند از زبان به عنوان وسیله اصلی برقراری ارتباط با سایرین استفاده نمایند .عدم بکار بردن ضمیر "من" از ویژگیهای کلامی این کودکان است . از مسایل دیگر تکلمی تکرار کلمات و جملات اطرافیان است .

انواع اختلالات نافذ رشد چیست ؟

چندین اختلال در زیر گروه اختلالالت نافذ رشد وجود دارد.در اختلالات نافذ رشد آسیب شدید در چندین حوزه رشدی وجود دارد.افرادیکه در طبقه بندی اختلالات نافذ رشد قرار می گیرند در برقراری ارتباط اجتماعی دچار مشکل هستند ولی شدت آن متفاوت است.

نکات عمده ای که تفاوت میان اختلالات را بیان می کنند در زیر مطرح شده است:

اختلال اتیستیک:

ارتباط،تعامل اجتماعی و بازی تخیلی بطور مشخص آسیب دیده است.علائق محدود مشخص می گردد.تاخیر در شروع تکلم وجود دارد ولی در حقیقت مبتلایان مشکلات تکلمی کمتری دارند.هوش معمولا طبیعی یا بالاتر از طبیعی است.

اختلال رت:

سیر پیشرونده ای دارد که فقط در دختران دیده می شود.در ابتدا مراحل رشد طبیعی است ولی بعد مهارتهای بدست آمده قبلی وتوانایی استفاده هدفدار از دستها را از دست می دهند و بجای آن حرکات تکرار شونده دست ایجاد می شود که بین سنین یک تا چهار سالگی شروع می شود.
اختلال فروپاشنده دوران کودکی:رشد حداقل در دو سال اول زندگی طبیعی است.از دست دادن جدی مهارتهایی که قبلا داشته است مشاهده می شود.

اختلال نافذ رشد غیر اختصاصی:

به تنهایی علائم مشخص هیچ یک از اختلالالت بالا را نداشته و نمی توان آن را جزو یکی از طبقه بندیهای فوق الذکر جای داد.

علت اتیسم چیست؟

اتیسم یک ناتوانی طولانی مدت است که منجر به اختلال عملکرد عصبی- روانی در فرد می شود.گرچه اتیسم عارضه نادری است اما شیوع اتیسم حتی تا 20 مورد در هر000/10 تولد زنده می رسد.اگر چه علت اصلی کاملا شناخته شده نمی باشد اما در سالهای اخیر تحقیقات و مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته است.تحقیقات تاکید زیادی بر منشا زیست شناختی و عصب شناختی در مغز دارد.در بسیاری از خانواده ها سابقه اتیسم و یا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است که مسائل مربوط به ژنتیک و ایمنی شناسی در بحث سبب شناسی مطرح می گردد.تا بحال ژن خاصی که مربوط به اتیسم باشد شناخته نشده است و پژوهشگران در مورد نقش ژنتیک در علت شناسی اتیسم اختلاف نظر دارند اما عده ای از آنها ترکیب چندین ژن را بعنوان علت اختلال مطرح می کنند.چندین نظریه درباره اتیسم مطرح شده که هیچ یک به طور دقیق اثبات نشده است.

علائم اتیسم چیست؟

بطور معمول افراد مبتلا به اتیسم حداقل نصف علائمی را که در زیر عنوان شده است نشان می دهند.این نشانه ها از خفیف تا شدید متغیر هستند.در موقعیتهای کاملا متفاوت رفتارهایی که با سن کودک تطابق ندارد مشاهده می گردد.
-اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند.
-مشکلات شدید تکلمی دارند.
-در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده می کنند.
-کلمات و یا جملات دیگران را تکرار می کنند.
-خنده و گریه بی دلیل داشته و یا بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند.
-قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیدا پریشان می شوند.
-قادر نیستند با دیگران رابطه برقرار کنند.
-دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند.
-تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است.
-به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند.
-با اسباب بازی درست بازی نمی کنند.
-چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند.
-احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند.
-از خطرات نمی ترسند.
-پر تحرک ویا کم تحرک هستند.
-نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند.
-به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند اگر چه حس شنوائی سالم است.
-هفتاد در صد کودکان اتیسم ناتوانی هوشی دارند.
-در برخی از کودکان اتیستیک توانائیهای خاص وجود دارد.

باورهای غلط درباره اتیسم:

1-کودکان مبتلا به اتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند.
2-کودکان اتیستیک نبوغ دارند.
3-کودکان مبتلا به اتیسم صحبت نمی کنند.
4-کودکان اتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند.
5-اتیسم یک بیماری روانی است.
6-منظور از پیشرفت این کودکان یعنی اینکه کاملا شفا یابند.
7-کودکان مبتلا به اتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند.
8-کودکان اتیستیک تماس جسمی محبت آمیز برقرار نمی کنند.
ما می دانیم که این کودکان تحریکات حسی را بگونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و بر قراری ارتباط عاطفی در آنها می گردد.اما به هرحال این کودکان می توانند محبت کنند.در صورتیکه این کودکان را باور کنیم قادر به داد و ستد عاطفی با آنها هستیم.

تعدادی از روشهای درمانی-توانبخشی شامل موارد زیر هستند:

-دارو درمانی
-رفتار درمانی
-گفتار درمانی
-کار درمانی
-آموزش تربیت شنیداری

-آموزش یکپارچگی حسی


موضوعات مرتبط: روانشناسی , کودک , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نوروفیدبک چیست؟
10 ارديبهشت 1396 ساعت 22:21 | بازدید : 328 | نویسنده : مشاوران یزد | ( نظرات )
 
نوروفیدبک آموزش مستقیم مغز است.اگر شما وسیله ای داشته باشید که وضعیت ضربان قلب یا فشار خونتان را نشان می دهد خیلی سریع یاد می گیرید که چگونه با کنترل ضربان قلبتان فشار خون خود را تنظیم کنید.چنانچه وسیله ای وجود داشته باشد که شما را از چگونگی فعالیت مغزتان آگاه کند آنگاه خواهید توانست کارکرد مغز خود را تنظیم کنیدکه به این روش نوروفیدبک می گویند.در واقع نوروفیدبک با استفاده از تعامل مغز وکامپیوتر تاثیر خود را بر مغز میگذارد.این روش آموزش،تدریجی است.

نوروفیدبک برای چه مواردی مفید است؟

نوروفیدبک ناهماهنگی مغز را مورد هدف قرار می دهد که البته این ناهماهنگی ها بسیار متعدد می توانند باشند.آنها شامل اختلال بیش فعالی /کمبود توجه و تمرکز،اضطراب،افسردگی،اختلالات متعدد خواب،سردردها و میگرن ها و آشفتگی های هیجانی هستند.این دستگاه همچنین برای اختلالات دیگر مانند صرع،طیف اوتیسم،نیز مفید است.

آیا نوروفیدبک نقش درمانی در این اختلالات را دارد؟

در بسیاری از اختلالات،این دستگاه بیش از آنکه درمان کننده باشد،وسیله ای کمکی برای بهتر کردن عملکرد مغز است و زمانی که صحبت از ناهماهنگی مغز می شود،باید بگوئیم که این مشکل یک بیماری نیست که نیاز درمان داشته باشد.زمانی که ناهماهنگی مشکل باشد بهترین روش خود تنظیمی خواهد بود وبهتر است که از واژه درمان استفاده نشود.از این روش بیشتر به عنوان مکمل درمانی در اختلالات مختلف استفاده می شود.

نوروفیدبک چگونه کار می کند؟

در ابتدا الکترودها بر روی پوست سر نصب می شود تا بتوان عملکرد امواج مغزی را دریافت نمود.ازطریق کامپیوتر سیگنال های مغز دیده می شوند و به مراجع ارائه می شود.وقتی به مغز اطلاعاتی در مورد خودش و نحوه کارکردش داده شود، توانایی بسیار زیادی برای تغییر کردن پیدا می کند(همه فرکانس های امواج مغزی با یکدیگر هماهنگ هستند،ولی برخی دیگر هماهنگ تر هستند)با این روش،بالا و پایین رفتن امواج مغزی به مراجع ارائه می شود و او سعی می کند سطح فعالیت مغز خود را تغییر دهد تا عملکرد امواج مغزی مراجع به فرم دلخواه یعنی"هماهنگ تر"شکل می گیرد.

استفاده از نوروفیدبک در چند جلسه توصیه می شود؟

به منظور هر چه بهتر شدن نتایج بدست آمده و پایداری بیشتر اثرات آن 30 تا 40 جلسه مستمر استفاده از دستگاه توصیه می شود.برخی از افراد به جلساتی بیش از این تعداد و برخی به جلسات کمتری احتیاج دارند.تعداد جلسات باید در حدی باشد که درمان تکمیل شود و تغییرات به وجود آمده در مغز حک شوند و به شکل عادت در آیند.

فاصله بین جلسات باید چقدر باشد؟

بسته به نوع مشکل مراجع،حداقل دو تا سه جلسه در هفته توصیه می شود.بدیهی است که مستمر بودن جلسات نقش اساسی در روند بهبودی و بالا بردن توجه و تمرکز مراجع خواهد داشت.

پس از چند جلسه اثرات درمان ظاهر می شود؟

ممکن است در چند جلسه اول مرجع متوجه هیچ تغییری نشود اما پس از گذشت 10 جلسه روند رو به مثبت بطور محسوس در مراجع دیده شود.

اگر مراجعین از دارو نیز استفاده کنند روند درمان چگونه خواهد بود؟

استفاده توام مصرف دارو با نوروفیدبک نه تنها عوارض بدی نداردبلکه باعث افزایش تاثیر دارو می شود.اگر فردی دارو مصرف کند وهمزمان برای درمان با نوروفیدبک مراجعه می کند حتما باید مسئله را با روانپزشک در میان بگذارد زیرا ممکن است پس از مدتی استفاده موفق از نوروفیدبک لازم باشد دوز دارو کاهش یابد وباید پزشک از این موضوع اطلاع یابد.

آیا نوروفیدبک عوارض جانبی دارد؟

نوروفیدبک روشی کاملا ایمن است که عوارض جانبی ندارد.نباید نوروفیدبک را جایگزینی برای دارو دانست ویا آن را ضد دارو نامید.در بسیاری از موارد نوروفیدبک موازی درمان دارویی است ومراجعین همزمان از دارو و دستگاه نوروفیدبک استفاده می کنند.

فواید نوروفیدبک چیست؟

_روشی کاملا ایمن است که عوارض جانبی ندارد.
_توجه وتمرکز به شکل محسوسی افزایش می یابد.
_اثرات درمانی تا چندین سال پس از اتمام دوره پایدار می ماند.
_توانمندی های شناختی را افزایش می دهد.

موضوعات مرتبط: روانشناسی , خانواده , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 17
بازدید هفته : 173
بازدید ماه : 1561
بازدید کل : 49804
تعداد مطالب : 130
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مشاوران یزد و آدرس moshaveranyazd.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 130
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 31
:: باردید دیروز : 17
:: بازدید هفته : 173
:: بازدید ماه : 1561
:: بازدید سال : 4360
:: بازدید کلی : 49804