بیش فعالی اختلالی در میان کودکان می باد که درصدی مابین 8 تا 10 را در میان آن ها مبتلا می کند .
کودکان بیش فعال ؛ چنب و جوش زیاد دارند و کارهای خود را با عجله ی زیاد انجام می دهند .
این افراد چنان چه تحت درمان قرار نگیرند ؛ می توانند شخصیت هایی بیمار و ضد اجتماعی باشند و علاوه بر آزارهایی که به خود می رسانند ؛ دیگران را نیز مورد رنجش قرار دهند .
علاوه بر این ها ، مساله ی مهم تر در این رابطه این است که در صورت کوتاهی کردن در درمان این اختلال در کودک ، بیشتر آن ها در آینده به افرادی افسرده و ناامید تبدیل می شوند .
اولین گام در درمان بیش فعالی در کودکان ؛ تشخیص دادن این اختلال در آن هاست . آزمون خاصی در رابطه با این تشخیص وجود ندارد و والدین باید ؛ تعدادی از آیتم ها را در مدت زمانی حداقل 6 ماهه بر روی کودک آزمایش نمایند تا موفق به تشخیص این اختلال در آن ها شوند .
مورد دیگر این است که علائم کودک ؛ به نسبت هم سن و سالان خود ؛ بیشتر و شدید تر باشد و آن ها را قبل از سن هفت سالگی از خود بروز دهد .
درمان کودکان بیش فعال کار ساده ای نیست و نیاز به صبر و حوصله ی زیاد در روند درمان دارد و والدین باید آن ها را به عنوان افرادی که ذاتا بد نیستند ؛ بپذیرند و برای درمان آن ها با یک پزشک در ارتباط باشند ؛ چرا که در مان آن ها بدون استفاده از داروها ؛ تقریبا غیر ممکن است .
خود ارضایی با انگیزه تحریک اندام جنسی به منظور ارضای میل جنسی صورت می گیرد و تا وقتی که به برون ریزی منجر شود ادامه خواهد داشت .
خودارضایی در مقابل روابط جنسی دوطرفه محافظت نشده به عنوان روشی سالم و ایمن درنظر گرفته می شود .
در این متن می خواهیم به پاسخ این سوال بپردازیم , چگونه خودارضایی کنیم پسران معمولا بیش تر از دختران این عمل را انجام می دهند .
خود ارضایی چگونه انجام میشود ؟ در این عمل آمیزش و رابطه جنسی شبیه سازی می شود بدین صورت که در مردان با نگه داشتن آلت بصورت تقریبا محکم در دست و حرکت دست به سمت جلو و عقب انجام می شود این امر تا رسیدن به اوج لذت جنسی ادامه پیدا می کند و در زنان هم اغلب از طریق مالش این اتفاق می افتد , برای برخی زنان تنها راه رسیدن به اوج لذت و ارگاسم خودارضایی است .
تفاوت خودارضایی در مردان و زنان
همانطور که گفته شد این عمل در خانم ها نسبت به آقایان کمتر انجام می شود و این در حالی است که روش های خود ارزایی در خانم ها بسیار بیش تر از آقایان است .
آقایان در مقایسه با خانم ها خودارضایی را در سنین پایین تری شروع می کنند و در اکثر موارد به یک نیاز درونی تبدیل شده که ترک کردن آن برایشان بسیار دشوار خواهد بود و در برخی موارد هم به اعتیاد جنسی ختم می شود که پیامدهای منفی زیادی خواهد داشت .
خود ارضایی در کودکان
خودارضایی در کودکان و سنین پایین یکی از چالش های پیشروی والدین است که با تربیت صحیح جنسی می توانند تا حد زیادی از این مسئله جلوگیری کنند چرا که سبب بسیاری از بیماری های روحی در نوجوانی و جوانی شان خواهد شد .
از جمله مشکلاتی که خودارضایی برای نوجوانان به وجود می آورد :
شاید با دیدن برخی از حرکات و زرفتارهای کودکان ؛ این سوال در ذهن شما ایجاد شده باشد که دلیل این رفتار چیست ؟در توضیح این مطلب توجه شما را به بحث بیش فعالی جلب می کنیم .
جنب و جوش زیاد و خارج از عرف یا همان مفرط کودک را به نحوی که نه تنها باعث رنجش اطرافیان بلکه ؛ باعث آزار همکلاسی ها – اولیای مدرسه – دوستان و ... شده و آن ها را رنج می دهد را ؛ بیش فعالی می گویند . که دارای سه نوع بیش فعال بی توجه – بیش فعال برانگیخته و ترکیبی از دو نوع اول و دوم است که شیوع نوع ترکیبی آن ، بیش از دو مورد اول می باشد .
آسیب های بیش فعالی کودکان :
علاوه بر این که این اختلال به عملکردهای فرد از جنبه های مختلف ؛ خانوادگی- تحصیلی و اجتماعی آسیب می رساند ؛ بیش فعالی کودکان به مرور زمان می تواند به وجود آورنده ی اختلاتی در شخصیت کودک شود . به این معنا که افراد و کودکان بیش فعال به مرور زمان و در روند رشدشان شخصیتی ضد اجتماعی پیدا کرده و مبتلا به اختلال سلوک می شوند .
این کودکان تمرکز در انجام کارها ندارند و اعمال خود را بدون فکر کردن انجام می دهند و بیش از انداره فعال هستندو به اصطلاح ؛ آرام و قرار ندارند .
به طور کلی این اختلال حدود 8 تا 10 درصد از کودکان را مبتلا می کند که چنان چه بخواهیم به صورت تفکیکی در جنسیت های مختلف از آن سخن بگوییم ؛ لازم به ذکر است که ؛ بیش فعالی کودکان در جنسیت پسرا به میزان سه برابر بیشتر از شیوع آن در جنس دختران می باشد . البته اهمیت دادن به درمان این اختلال در کودکان در هر دو جنس آن ها به یک میزان از اهمیت زیاد برخوردار می باشد .
کودکانبر حسب نیازشان از ما طلب کاری می کنند. در قدم اول براورده کردن نیاز های اساسی آنها باید مد نظر گرفته شده و در ادامه باید والدینقوه تشخیص نیاز های اصلی از نیاز های فرعی را بدهند. همواره بلی و یا همواره نه گفتن به کودکمی تواند در شکل گیری شخصیت او تاثیر منفی داشته باشد . در برخی موارد نیز ممکن است عدم براوره کردن نیازهای کودک به والدین و خود کودک ضربه بزند. در همین راستا شناخت نیاز های اساسی و نیاز های فرعی کودک بسیار حیاتی است و دانشتن اینکه در چه موارد به کودک آری و در برابر چه خواسته هایی به او نه بگوییم بسیار حائز اهمیت است .
بهعنوان مثال اگر او گرسنه یا تشنه است، یا خوابش میآید و یا در طول روز شما را ندیده و نوازش و محبت شما را میخواهد باید در اسرع وقت این موارد را براورده کرد. اگر درهمان زمانیکه کودک میخواهد نیازهای عاطفی او را رفع کنید این کار را به درستی انجام دهید، کودک احساس امنیت کرده و در موارد فرعی هنگامیکه شما میخواهید خواستههایش را به تعویق بیندازید و یا انجام ندهید، راحتتر به شما اعتماد خواهدکرد.
باید قوانینی قبل از انجام کار برای او در نظر بگیرید . بهعنوان مثال: "ما به سوپرمارکت میرویم. تو میتوانی همهچیز را نگاه کنی اما من برایت اسباببازی نمیخرم. "یا" من تو را یک بار سوار چرخوفلک میکنم، فقط یک بار. " در این صورت زمانیکه او از شما چیزی میخواهد با آرامش و اطمینان قانون را یاآوری کنید. در این موارد کودک به راحتی می پذیرد .
بر عقیده خود پابرجا بمانید
نباید برای تصمیمی که یکبار گرفتهاید و توضیح دادهاید خود را توجیه کنید. به او بگویید تصمیمی است که گرفتهشده، همین. در صورتی که هرچه بیشتر با کودک جروبحث کنید او بیشتر روی خواستههایش پافشاری میکند. تسلیم عصبانیتش نشوید و بدانید که این محدودیت ها نه تنها او را تهدید نمی کنند بلکه سبب آرامشبیشتر او می شوند .
اگر به سختی میتوانید آرامشتان را حفظ کنید از آنجا دور شوید. همیشه "نه" یا "بعداً" در مخالفت افراط و زیاده روی نکنید. با این کار از فرزند خود فردی میسازید که همیشه ناراضی و بیقرار است و محرومیت برای او نوعی شکنجه محسوب میشود. با بعضی از خواستههای کوچک او که باعث شادمانیاش میشوند موافقت کنید و از شادی او لذت ببرید.مشاوره با روانشناسان متخصص کودک می تواند به والدین کمک شایانی بکند . مشاوره تلفنی و یا مشاوره حضوری راهکاری مناسب در این موارد است .
بیش از شصت درصد نوجوانان هیچ گاه برای مقابله با افسردگیخود کمکی دریافت نمی کنند؛ در حالی که کمک به نوجوانان برای این که بتوانند با موفقیت افسردگی خود را برطرف کنند بسیار آسان است. وجود یک نوجوان افسرده در خانواده می تواند مشکلات زیادی به همراه داشته باشد، اما از سوی دیگر، والدین درمانی ، بهترین راه برای خارج کردن کودکاز شرایط استرس زاست.
نوجوانی یکی از آسیب پذیرترین دوران زندگی است، به ویژه اگر این دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی با افسردگی نیز همراه باشد، نوجوانی را دوران آشفتگی نیز نامیده اند، به این دلیل که فرد ناچار است تغییرات جسمانی، عاطفی و اجتماعی را تحمل کند که می تواند باعث اضطراب و نگرانی او در برخورد با عوامل استرس زا شود. تغییر روحیه و خلق و خوي در دوران نوجوانیتا وقتی زندگی روزمره را تحت تاثیر قرار ندهد، طبیعی است. در مقابل، آن دسته از والدین که با هوشیاری برای نوجوانانشان وقت و انرژی می گذارند و در صورت لزوم مبالغی را هزینه می کنند می توانند به نوجوانخود کمک کنند تا آینده خود را بسازد و به سرعت بر نگرانی های دوره نوجوانی غلبه کند. حمایت از نوجوانان در طول این سفر گذار از کودکی به جوانی بسیار آسان تر است تا این که بعدها برای بازگرداندن سلامت روانی او به دردسر بیفتید.
باید نوجوانان را تشویق کرد تا مهارت هایی را بیاموزند که به آن علاقه مندند و به آنها انگیزه می دهد؛ همچنین لازم است این اطمینان را در آنها ایجاد کنید که کاملا” طبیعی است گاهی بعضی چیزها را بخوبی یاد نگیرند و تنها چیزی که برای آموختن نیاز دارند، زمان و تمرین بیشتر است.
به فرزندان خود کمک کنید تا غرور خود را بازسازی کنند. موفقیت های آنان در عرصه های مختلف را که ممکن است یک هنر، ورزش یا مطالعات درسی و غیره باشد، تشویق کنید، از پیشداوری و پیش بینی بی موقع خودداری کنید.
با آنها در مورد موضوعاتی نظیر فشار همسالان، انتخاب یک برنامه روزمره، دوستیابی، مسائلی نظیر سیگار کشیدن، مواد مخدر و مسائل جنسی تا حدی که امکان دارد و می تواند برای آنها مفید باشد، صحبت کنید.
به طور کلی کودکانخجالتی یا غمگین و کودکانی که در رفتار و کارهای خود دچار پسرفت می شوند را افسرده تلقی می کنند. همچنین کودک دشواری که در خانه و مدرسه ایجاد زحمت می کند نیز ممکن است افسرده باشد و رفتار او می تواند واکنشی نسبت به استرس باشد.
موضوع را جدی بگیرید
نوجوانان افسرده همچنین رفتار خودآزارگونه و خود تخریبی از خود بروز می دهند و درباره مرگ و خودکشی صحبت می کنند. والدین باید درباره این گونه احساسات نوجوانان، بدون ترس از ایجاد افکار خودکشی در ذهن آنان گفتگو کنند. چنین صحبت هایی را یک هشدار تلقی کرده، آن را جدی بگیرید و به دنبال دریافت کمک باشید.
روابط ناسالم در خانه و بیرون از آن یا نبود یک فرد صمیمی می تواند افسردگی نوجوان را تشدید کند. با فرزند خود برخورد منفی نداشته باشید و از طعنه و کنایه زدن و انتقاد خودداری کنید، زیرا او این عمل شما را طرد کردن خود تلقی میکند.
روان درمانی و رفتار درمانی به زمانی است که والدین مشکل نوجوان خود را بسیار حاد و ناامید کننده ببینند و نتوانند آن را در خانه کنترل کنند. این نوع درمان ها می تواند برای ایجاد یک نگرش مثبت نسبت به رفتار و بهتر ساختن روابط بین فردی مفید باشد. تکنیک های مراقبه و آرمیدگی نیز می تواند روند بهبود را کامل کند. مربی یا فرد دلسوز و آگاهی که نوجوان بتواند به راحتی با او درد دل کند، مورد مناسبی است برای این که او احساسات سرکوب شده خود را تخلیه کند. داروهای ضد افسردگینیز برای درمان موارد حاد افسردگی مورد استفاده قرار می گیرد.
همه انسان ها به دنبال بقا و زندگی سالم هستند. لازمه ی سلامتی ورزش کردن است. ورزش کردن سبب بالا بردن سوخت و ساز بدن و در عین حال افزایش جریان و فشار خون و در نتیجه کارایی بهینه تر اعضای بدن می شود . ورزش کردن در تمامی سنین توصیه می گردد ولی در هر سن نوع ورزش و میزان آن متفاوت هست. حتی در افراد با سن یکسان مواردی چون ، جنسیت، قد ، وزن و بسیاری فاکتور های دیگر سبب تمایز ورزش ها می شوند .
ورزش های هوازی :
این مدل ورزش ها بیشتر متمرکز به تنفس و تحریک کننده شش ها و قلب است. این ورزش ها مانند پیاده روی ، پیاده روی سریع ، دویدن آهسته ، شنا کردن و یا حتی رقصیدن باید به صورت منظم در برنامه ورزشی کودکان باشد .
ورزش های جسمی :
ورزش هایی مانند ژیمناستیک، طناب کشی و صخره نوردی بیشتر سبب تقویت عضلات و افزایش توانایی جسمی کودک می شود. این قبیل ورزش ها شاید با سرسره بازی، تاب بازی و یا استفاده از اسباب بازی های درون پارک ها در دوران کودکی اجرا شوند . کودکاننیازمند این هستند که 3 بار در هفته ورزش های سنگین و جسمی انجام دهند .
ورزش های تحمل وزن :
این قبیل ورزش ها مانند ورجه ورجه کردن، بپر بپر کردن و ... سبب تقویت استخوان ها ی کودک می شود.
دوره نوجوانی و بلوغ یکی از دوره های بحرانی زندگی می باشد که طی آن فرد از دوران کودکی به دوران جوانی در حال انتقال است. از انواع بلوغ می توان به بلوغ جنسی ، بلوغ فکری و بلوغ جسمی نام برد. در سنین نوجوانی ، نوجوان بهتر درک می کند ، بیشتر فکی می کند و سعی می کند تصمیماتش را به کمک منطق نیز بسنجد. چرا که همین نوجوان در دوران کودکی رفتارش بیشتر بر مبنای احساسات بوده ولی اکنون حس بالغ شدن به او دست داده و نه تنها دوست دارد که تصمیماتش را بر اساس منطقش بگیرد بلکه دوست دارد این اتخاذ تصمیم ها از طرف اطرافیان و والدینش نیز محترم شمرده شود .
نوجوانان با توجه به بلوغ فکری که در این دوران دارند دوست دارند خودشان را آدم بزرگ تلقی کرده و رفتاری مانند بزرگتر ها نشان دهند ، در جمع آنها حضور یابند ، نظر بدهند و دیگران نیز به نظراتشان توجه کنند . دختران نوجوان بیشتر با رفتار هایی در پی گرفتن توجه و پسران نوجوان خواستار استقلال هستند .
یکی دیگر از انواع بلوغ ، بلوغ جنسی است که در راستای بلوغ جسمی نوجوانان می باشد. نوجوان در این دوره اندامش بخصوص اندام های جنسی اش رشد بیشتری نسبت به گذشته خواهد داشت. در این مراحل پدر و مادر ها باید در مورد مسائل جنسی و اندام های بدنشان با آنها صحبت کنند و یا با مراجعه به مشاوران متخصص از آنها کمک بخواهند چرا که اگر این کار انجام نشود و یا به درستی پیگیری نشود عواقب بسیار مخربی مانند : گمراهی جنسی ، ارتباطات غیر مشروع ، روابط جنسی خطر ناک و خطر ابتلا به بیماری های جنسی مانند هپاتیت و ایدز ، انزجار و تنفر از رابطه با همسر و خطرات دیگر بشود .
در زمینه رشد و تربیت کودک، مطالعات مختلفی انجام شده است. می دانیم که رشد و پرورش یک کودک، یک ساز و کار پیچیده و چندمرحله ای است که روانشناس و مشاوره کودک، دو پارارمتر مهم و تاثیرگذار در این زمینه هستند؛ همچنین این مساله در صورتی می تواند دچار عوامل سلیقه ای و محیطی و نهایتا تحریف شود که در این زمینه از روانشناس مشاور کودک متخصصی کمک گرفته نشود. با این حال می توان یک رشد صحیح را در مواردی چون زمینه های عاطفی، جسمانی، اجتماعی و شناختی خلاصه کرد که لازم است جهت تحقق این اهداف، از روانشناس و مشاوره کودک با کیفیتی بهره مند شد؛ به این صورت که روانشناس مشاور کودک، در طی جلسات مشاوره کودک رایگان یا در صورت نیاز پولی، بررسی می کند که آیا سیر رشد تربیت کودک، با روندی اصولی پیش می رود یا خیر؟
همان طور که می دانیم، کودکاندر سنین مختلف، دارای نیازهای متنوعی هستند، که روانشناس مشاور کودک، این نیازها را نسبت به جایگاه و سن کودکان اولویت گذاری می کند. به عنوان نمونه در طی جلسات اولیه مشاوره کودک رایگان، روانشانس کودک می تواند این مساله را به والدینگوشزد کند که در مراحل نوزادی و ابتدایی یک کودک، نیازمندی های سلامتی و جسمانی وی در بالاترین اولویت قرار دارد و هرچه سن کودکبیشتر می شود، اولویت هایی چون نیازهای مالی و استقلال فردی پیش می آید.
در یک مرکز مشاوره کودک معتبر، معمولا از روانشناس مشاور کودک متخصصی استفاده می شود؛ در این مراکز، با استفاده از دارایی هایی چون روانشناس و مشاوره کودک، موارد ضروری مانند روش های اصولی تربیتی و مشکلات تربیتی کودک با والدین مطرح می شود؛ بنابراین والدین می توانند با جستجوی این مراکز، شماره مشاوره تلفنی کودک را بیابند و طی تماس های متعددی، آموزش های لازم جهت تربیت فرزند خود را ببینند. نتیجه این تماس ها، می تواند افق روشنی را برای تربیت و تحویل فرزندان سالم و برومندی به جامعه آینده کشور منجر شود که این مساله، به نوبه خود، بهترین ثمره برای روانشناس و مشاوره کودک حاضر در مرکز مشاوره کودک مربوطه خواهد بود.
ترسیدن کودکانیک واکنش برای بقا و ادامه حیات است. . کودکان از چیزهای خطرناک و صدمه زننده می ترسند و از آنها فاصله می گیرند . فاصله گرفتن از اشیا خطرناک یک جور ایمنی در برابر خطرات محسوب می شود و کمک می کند کودک کمتر ضربه بخورد . مثلا ترسیدن از ارتفاع یا ترسیدن از تاریکی باعث میشود کودک در زمان قرار گرفتن در آن شرایط بتواند بیشتر تمرکز کرده و آسیب کمتری دیده و یا آسیب نبیند.
ترسیدن علاوه بر کودکان در نوجوانان، جوانانو بزرگسالاننیز مشاهده می شود . تمام این ترس ها مانند ترس از تاریکی ، ارتفاع ، حیوانات درنده و .... یک جور سیستم ایمنی برا محافظت از جان انسان است. نوجوانان به دلیل شرایط سنی و رفتاری و نیاز به عضویت در گروه ها یا دیده شدن توسط اطرافیان ممکن است به هر کاری دست بزنند ولی این قوه ترسیدن باعث می شود در تصمیمات خود کمی بیشتر تدبر کرده و بتوانند بالغانه تر تصمیم گیری کنند . گاها نیز ترس سبب می شود انسان تصمیمات غلطی بگیرد و یا عجولانه رفتار کند و یا آن گونه که لازم است تلاش نکند پس کنترل بهینه ترس نه تنها مضر نیست بلکه بسیار مفید می باشد.
ترس در کودکان من جمله ترسیدن از تنبیه شدن ممکن است اثر منفی گذاشته و کودک را به دروغ گفتن تشویق کند . یا ترس از تاریکی ممکن است یک مدل اختلال فوبیا پروری در او ایجاد کند. والدین باید با آگاهی نسبت به این موارد در کنترل صحیح و مناسب ترس فرزندانشان بسیار موشکافانه عمل کنند .
در بسیاری از موارد کودکان میترسند تا توجه بگیرند و والدینباید بدانند که حمایت کردن از کودکدر هنگام ترس یکی از مهمترین وظایف آنها است. البته باید حمایت به گونه ای نباشد که والدین همه کار را انجام دهند و بگذارند که ترس در وجود بچه بماند و کودک به اصطلاح ترسو شود بلکه باید راه های غلبه بر ترس را به کودک آموزش داده و در کنار او ترس های کودکشان را از بین ببرند یا کنترل کنند.
در روز های اخیر خبراهای گوناگونی در مورد زلزله در یکی از شهر های کشور عزیزمان پخش شده اند. با عرض تسلیت به تمامی خانواده های عزیز داغ دیده در این حادثه در شهر کرمانشاه و سایر شهر های ایران یاری رسانی به آنها نباید فراموش شود. این خانواده ها بیشتر از همیشه نیازمند کمک هستند و وظیفه همه ما انسان ها و ایرانی ها هست که در سختی ها پشتیبان یکدیگر باشیم. چون شعر زیبای سعدی : بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند. چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار.
مطلبی که حائز اهمیت است پیگیری اخبار ضد و نقیض موجود است. کودکانبا توجه به احساسات و عواطف لطیف و پاکی که دارند در مواجهه با این اخبار استعداد بیشتری به بیماری های روانی چون افسردگی، ترس ، پریشانی دارند. نوجواناننیزاز این موضوع مستثنا نیستند. والدیننباید حوادث و صدمات ناشی از زلزله را در محیط های خانوادگی در حضور کودکان مطرح کنند و یا صحنه های وحشتناک را به آنها نشان دهند. چون ذهن کودک آنها را می پذیرد و خیال می کند که امکان این اتفاق برای او و خانواده اش هم وجود دارد بنابراین ممکن است دچار ترس و افسردگی شود.
در این موارد دادن آرامش به کودکمی تواند بسیار موثر باشد. گفتن دوست دارم ، روابط عاطفی و حمایتی از او باید صورت بگیرد تا کودک احساس امنیت و آرامش داشته باشد. والدین در این مورد مهمترین اثر را دارند تا جایی که حتی حضور آنها می تواند حس آرامش و حمایت را به کودک القا کند. در مواردی که اضطراب و استرس کودک به صورت بسیار غیر معمول است می توان با مراجعه به روانشناس کودک و نوجوان این موضوع را با او در میان گذاشت و از مشاوره های او استفاده کرد. مشاوره تلفنی کودک نیز می تواند یک راه ساده برای آموزش و ارزیابی باشد. برخی رسانه های مشاوره تلفنی رایگان و یا مشاوره تلفنی کودک با هزینه کمتر نسبت به مشاوره حضوری دارند.
در زمینه رشد و تربیت کودک، مطالعات مختلفی انجام شده است. می دانیم که رشد و پرورش یک کودک، یک ساز و کار پیچیده و چندمرحله ای است که روانشناس و مشاوره کودک یا روانشناسی کودک، دو پارارمتر مهم و تاثیرگذار در این زمینه هستند؛ همچنین این مساله در صورتی می تواند دچار عوامل سلیقه ای و محیطی و نهایتا تحریف شود که در این زمینه از روانشناس مشاور کودک متخصص کمک گرفته نشود. با این حال می توان یک رشد صحیح را در مواردی چون زمینه های عاطفی، جسمانی، اجتماعی و شناختی خلاصه کرد که لازم است جهت تحقق این اهداف، از روانشناس و مشاوره کودک با کیفیتی بهره مند شد؛ به این صورت که روانشناس مشاور کودک، در طی جلسات مشاوره کودک رایگان یا مشاوره کودک تلفنی رایگان و یا در صورت نیاز پولی، بررسی می کند که آیا سیر رشد تربیت کودک، با روندی اصولی پیش می رود یا خیر؟
روانشناس و مشاوره کودک چه موراد مورد نیاز سنین مختلف کودک را تجویز می کنند؟
همان طور که می دانیم، کودکان در سنین مختلف، دارای نیازهای متنوعی هستند، که روانشناس مشاور کودک، این نیازها را نسبت به جایگاه و سن کودکان اولویت گذاری می کند. به عنوان نمونه در طی جلسات اولیه مشاوره کودک رایگان، روانشناس کودک می تواند این مساله را به والدین گوشزد کند که در مراحل نوزادی و ابتدایی یک کودک، نیازمندی های سلامتی و جسمانی وی در بالاترین اولویت قرار دارد و هرچه سن کودک بیشتر می شود، اولویت هایی چون نیازهای مالی و استقلال فردی پیش می آید.
در یک مرکز مشاوره کودک معتبر، معمولا از روانشناس مشاور کودک متخصصی استفاده می شود؛ در این مراکز، با استفاده از دارایی هایی چون روانشناس و مشاوره کودکان، موارد ضروری مانند روش های اصولی تربیتی و مشکلات تربیتی کودک با والدین مطرح می شود؛ بنابراین والدین می توانند با جستجوی این مراکز، شماره مشاوره تلفنی کودک را بیابند و طی تماس های متعددی، آموزش های لازم جهت تربیت فرزند خود را ببینند. نتیجه این تماس ها، می تواند افق روشنی را برای تربیت و تحویل فرزندان سالم و برومندی به جامعه آینده کشور منجر شود که این مساله، به نوبه خود، بهترین ثمره برای روانشناسان و مشاوره کودکان حاضر در مرکز مشاوره کودکان مربوطه خواهد بود.
از جمله مشکلات شایع در بین کودکاناست که عدم تشخیص و درمان به موقع آن لطمات جبران ناپذیری را به زندگی حال و آینده کودک وارد می کند. در واقع اختلال یادگیری، یک واژه کلی است برای توصیف مشکلات خاصی که کودکان در زمینه پردازش اطلاعات و مهارتهای یادگیری دارند .
عنوان های دیگری را هم ممکن است شنیده باشید:
از قبیل اختلال عملکرد خفیف مغزی ، مغز صدمه دیده ، تاخیر رشدی ، نارسایی شناختی ، اختلال های چند حسی ، نقص های عصبی ، رشد نایافتگی عصبی ، نقص های ادراکی ، ناتوانی های یادگیری خاص ، ناتوانی های غیر قابل مشاهده و کوری لغات یا نارساخوانی .
دو مورد از شایع ترین اختلالها:
نارساخوانی :
آیا کودک یا نوجوانتان در خواندن مشکل دارد و این مشکل به صورتی است که حروف یا اعداد را وارونه می کند ، یا آن ها را معکوس می بیند ؟ آیا سرعت خواندن او کم است ، هر لغت را به زحمت و دشواری می خواند ، یا مرتب در املای لغت های ساده مرتکب اشتباه می شود ؟
این قبیل مشکلات در طبقه ای قرار می گیرند که معمولا نارساخوانی نامیده می شود که یک اختلال خواندن خاص است . اگر چه احتمال تشخیص نارساخوانی از سایر نقص های یادگیری بیشتر است ، اما بعضی وقت ها چنانچه آزمون های تشخیصی خاصی انجام نشود ، نه معلم ها و نه والدیننمی توانند متوجه ی این حالت شوند
بعضی از متخصصان عقیده دارند که تاخیر در جنبه های مختلف رشد :
رشد جسمی و رشد فکری ، روحی ، انگیزه ای ، مجموعا بر دستگاه عصبی مرکزی تاثیر می گذارد وبر توانایی مغز در درست تعبیر کردن لغت های نوشته شده ، تداخل ایجاد می کنند . در بسیاری از موارد ، این حالت ممکن است به صورت خانوادگی وجود داشته باشد.
علت نارساخوانی چیست :
کودکان مبتلا به نارساخوانی نمی توانند واژه ها را بطور مناسبی پردازش کنند و در واقع انها را به گونه دیگری می بینند و همچنین نمی توانند صدای یک طرف را با کارکتر ارتباط دهند و یا واژه ها را بدرستی بخوانند انها اختلالات در یادگیری نوشتن و هجی کردن و صحبت کردن وحتی ریا ضیات دارند . .
- در تشخیص ترتیب و محل حروف در لغات ، دچار اشتباه و سردرگمی می شود در خواندن یک کلمه با دقت به حروف نگاه نمی کند ، و از روی اولین حرف ، حدس می زند کلمه چیست .
- در حین خواندن یک صفحه ، جایی را که هست گم می کند ، بعضی وقت ها در وسط یک خط این اتفاق می افتد .
. لغات رایجی را که حفظ کرده ، روز بعد نمی تواند به یاد بیاورد -
- وقتی با یک لغت جدید مواجه می شود ، نمی تواند با یک روش اصولی و حساب شده پی به معنی آن ببرد ، بلکه یا معنی آن را حدس می زند ، یا می گوید نمی دانم .
لغت به لغت می خواند و برای خواندن هر لغت ، تلاش و تقلای زیادی می کند.
والدین گرامی، فراموش نکنید که تشخیص به هنگام وجود اختلال یادگیری در کودکان دارای این اختلال ، آینده روشن و متفاوتی را برای کودک رقم خواهد زد. این اطلاعات راهنمای شما در تشخیص وجود یا عدم وجود این اختلال در فرزند شما و روشهای درمان آن خواهد بود که برای اطلاعات بیشتر میتوانید به متخصصان روانشناسی و یا مشاوران تلفنی و انلاین تماس بگیرید .
اختلال بیشفعالی همراه با نقص توجه یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکیدر کودکان است که به اختصار ADHD نامیده میشود. این اختلال پدیدهای نیست که صرفا در سالهای اخیر ظهور کرده باشد، بلکه دارای تاریخچهای نسبتا طولانی است.در طول زمان، متخصصان این اختلال را با نامهای میل انفجاری، بازداری اراده و ناتوانی از مهار اخلاقی، فزونجنبشی، اختلال نارسایی توجه و اختلال نارسایی توجه با فزونکنشی یا بدون آن خواندهاند.
در یک تعریف جامع، این اختلال عبارت است از « الگوی پایدار بیشفعالی یا نقص توجه، به طوری که شدت آن بیش از حد طبیعی یک کودک طی روند رشد باشد. برای تشخیص این اختلال لازم است دستکم برخی از علائم تا قبل از سن هفت سالگی بروز کند. علائم باید حداقل شش ماه باقی بماند و علائم این اختلال دستکم در دو محل از بین مدرسه، خانه و… مشاهده شود .»
به والدین دارای کودکان مبتلا به بیشفعالی توصیه میکنیم از آنجایی که دارودرمانی برای کودکان مبتلا به اختلال بیشفعالی به تنهایی پاسخگو نیست، بهتر است روشهای تربیتی و برخورد مناسب با این کودکان را فرا بگیرند اما براستی چگونه باید با این کودکان برخورد کرد؟ روشهای تربیتی مناسب این کودکان کدام است؟
در اینجا چند روش مناسب برای رفتار با این کودکانرا بیان میکنیم:
توجه مثبت به کودک نشان دهید
فقط زمانی میتوانید با موفقیت برای فرزند خود حد و مرز قوانین را تعیین کنید که به ویژگیهای مثبت او توجه نشان دهید.موثرترین راه برای آموزش رفتار خوب، شکل دادن رفتار یا تحسین است. اگر هنگام تحسین کودک خود، راهنماییهای زیر را به کار ببندید، متوجه خواهید شد این کار به عنوان یک روش تربیتی و انضباطی بسیار موثر است.
به کودک خود بگویید که کدام صفات او را میپسندید. دستکم چندبار در روز کودک خود را به طور مناسب و مقتضی تحسین کنید.برای دریافت پاسخهای بهتر، نوع تحسین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید. برای نمونه در آغوش گرفتن، بوسیدن، نوازش کردن و دیگر نشانههای عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز برای کودکان مناسبتر است. به این نکته توجه داشته باشید که همیشه از جملات متنوعی برای این کار استفاده کنید، زیرا کودک بعد از مدتی از جملات تکراری خسته میشود. بازخورد فوری نشان دهید و رفتار کودک را برای موفقیتهای کوچکتر نادیده نگیرید.
کودک را با افراد دیگر مقایسه نکنید
روزانه ۱۵ تا ۲۰ دقیقه از وقت خود را به کودک اختصاص دهید تا روابط والد ـ فرزند نزدیکتری ایجاد شود و زمینه برای تخلیه هیجانات نیز صورت گیرد.در این اوقات به کودکتان در انتخاب فعالیت یا تکلیف، حق انتخاب بدهید و کودک نقش اصلی را بر عهده بگیرد.
دستورات موثر و مناسب بدهید
کودکان دچار اختلال بیش فعالی در کنترل حواس خود ناتوان هستند. به این ترتیب وقتی میخواهید کودک رفتار خاصی داشته باشد یا کار خاصی انجام دهد، باید حواس خود را متمرکز کند.برای آموزش این مرحله از مداخله موارد زیر پیشنهاد میشود:
* محیط خانه را بازسازی کنید. فعالیتها و شلوغیها و تماسهای تلفنی غیرضروری را کاهش دهید و تلویزیون را خاموش کنید.
* برای تقویت توجه کودک ابتدا از بازی «نگاهتو برنگردون» استفاده کنید. به این ترتیب که شما و کودکتان به چشمان یکدیگر خیره شوید، هرکس زودتر خسته شود و نگاهش را برگرداند، بازنده است. پس از اینکه کودک خیره شدن را بخوبی یاد گرفت، به او بیاموزید حواسش را روی کسی که در حال صحبت کردن است، متمرکز کند یا به عبارتی «رادارش را روی او قفل کند». هنگام غذا خوردن بهطور عمد ترتیبی بدهید تا افراد مختلف صحبت کنند و ببینند آیا کودک این بازی را درست انجام میدهد یا نه. فراموش نکنید در صورت انجام درست این تمرین، کودک را تحسین کنید.
* مطمئن شوید کودکتان وظایفش را متوجه شده است و از او بخواهید دستور را با صدای بلند تکرار کند.
* برای انجام کارها از کودک خواهش نکنید. اگر شما در مورد مسالهای از کودکخود خواهش کنید، باید انتظار جواب «نه» را داشته باشید.
تشخیص اختلال
معمولا اختلال از سه سالگی به بعد تشخیص داده میشود، اما بیشتر کودکان در سنین مدرسه و با تشخیص معلم به مراکز درمانی ارجاع داده میشوند.تشخیص، به یک ارزیابی کامل نیاز دارد. اگر تشخیص قطعی نشده باشد تشخیصهای دیگر مانند ناتوانی در یادگیری یا افسردگیمطرح میشود.سابقه پزشکی کودک و خانواده بسیار مهم است. برخی از بیماریهای دیگر مانند استرس، افسردگی و اضطراب میتواند مانند بیشفعالی تظاهر کنند.
ممکن است از والدین سوالاتی در مورد این بیماریها و نیز در مورد سیر رشد و تکامل کودک، رفتار کودک در خانه، در مدرسه و در بین دوستان پرسیده شود. از سایر افرادی که کودک شما را مرتب میبینند نیز باید در این موارد سوال شود.عامل اصلی بیشفعالی شناختهشده نیست، اما عوامل متعدد ژنتیکی، صدمات مغزی، عوامل عصبی شیمیایی، عوامل عصبی فیزیولوژیکی و عوامل اجتماعی روانشناختی را موثر میدانند.
نوجوانان در سنی هستند که نیاز دارند عضو یک گروه باشند ویا به یک جمع تعلق داشته و از آنها تقلید کنند . فکر دیده شدن و مورد توجه قرار گزفتن تنها در نظر نوجوان در راستای عضویت در گروه ها شکل می گیرد. این گروه های می توانند دوستان ، هم کلاسی ها و یا خاواده و فامیل باشد .
بطور کلی دوره نوجوانی دوره ای است که بیشتر نیاز به نظارت دارد. والدین بهتر است رفت و آمد های نوجوان بررسی کنند ولی رفتار آنها نباید به گونه ای باشد که نوجوان احساس در بند بودن یا زندانی بودن بکند ، دوستانش را بشناسند و با آنها در ارتباط باشد ، با نوجوان صحبت کند و نظراتش را بشنوند و در مجموع فضایی را ایجاد کنند که نوجوان بتواند بدون هیچ استرس و اضطرابی مسائل خود را مطرح کند .
در این دوره از یک سو عواطفنوجوان نسبت به دوران کودکی عمق بیشتری پیدا می کند، و در ادامه آن دوستیهای سطحی و تصادفی دوران کودکی تبدیل به دوستیهای عمیق و انتخابی می شود؛ گرچه از تعداد آنها کاسته می شود اما بر عمق و استحکام آن افزوده می شود؛ پس انتخاب دوستان باهوش، با استعداد و با روابط خانوادگی سالم نقشی بسیار اساسی دارد.
از سوی دیگر، نوجوان که در پی کسباستقلال از خانواده و بزرگسالان است به طور طبیعی به گروه همسالان توجه و گرایش پیدا می کند. این مسئله سبب رشد استقلال خواهی و استقلال طلبی او می شود و به قول معروف قدمی بزرگ در راستای انتقال از کودکی به جوانی بر می دارد.
دوستی های دختران نوجوان از برخی جهات با دوستی های پسران جوان تفاوت دارد. دختران نوجوان دوستان را افراد قابل اعتمادی می دانند كه می توانند با آنان درد دل كنند، نگرانی، اضطراب و اسرار زندگی خود را بگویند. از مد لباس، نحوه آرایش موی سر، مهمانی وبسیاری موارد دیگر صحبت كنند. در حالیكه پسران دوستان را همدم خوبی می دانند كه با هم فوتبال بازی می كنند، جوك تعریف می كنند و موسیقی گوش می كنند.
پسرها كمتر با هم صمیمی می شوند. با هم فوتبال، تنیس بازی می كنند و سرگرمی مشترك دارند. در میان دختران نوجوان كه با هم صمیمی هستند، رقابت و حسادت بیش از پسران دیده می شود. دختران نسبت به از دست دادن دوستان صمیمی آسیب پذیرند و از این امر ناراحت می شوند.
نوجوانان در سنی هستند که نیاز دارند عضو یک گروه باشند ویا به یک جمع تعلق داشته و از آنها تقلید کنند . فکر دیده شدن و مورد توجه قرار گزفتن تنها در نظر نوجوان در راستای عضویت در گروه ها شکل می گیرد. این گروه های می توانند دوستان ، هم کلاسی ها و یا خاواده و فامیل باشد .
بطور کلی دوره نوجوانی دوره ای است که بیشتر نیاز به نظارت دارد. والدین بهتر است رفت و آمد های نوجوان بررسی کنند ولی رفتار آنها نباید به گونه ای باشد که نوجوان احساس در بند بودن یا زندانی بودن بکند ، دوستانش را بشناسند و با آنها در ارتباط باشد ، با نوجوان صحبت کند و نظراتش را بشنوند و در مجموع فضایی را ایجاد کنند که نوجوان بتواند بدون هیچ استرس و اضطرابی مسائل خود را مطرح کند .
در این دوره از یک سو عواطفنوجوان نسبت به دوران کودکی عمق بیشتری پیدا می کند، و در ادامه آن دوستیهای سطحی و تصادفی دوران کودکی تبدیل به دوستیهای عمیق و انتخابی می شود؛ گرچه از تعداد آنها کاسته می شود اما بر عمق و استحکام آن افزوده می شود؛ پس انتخاب دوستان باهوش، با استعداد و با روابط خانوادگی سالم نقشی بسیار اساسی دارد.
از سوی دیگر، نوجوان که در پی کسباستقلال از خانواده و بزرگسالان است به طور طبیعی به گروه همسالان توجه و گرایش پیدا می کند. این مسئله سبب رشد استقلال خواهی و استقلال طلبی او می شود و به قول معروف قدمی بزرگ در راستای انتقال از کودکی به جوانی بر می دارد.
دوستی های دختران نوجوان از برخی جهات با دوستی های پسران جوان تفاوت دارد. دختران نوجوان دوستان را افراد قابل اعتمادی می دانند كه می توانند با آنان درد دل كنند، نگرانی، اضطراب و اسرار زندگی خود را بگویند. از مد لباس، نحوه آرایش موی سر، مهمانی وبسیاری موارد دیگر صحبت كنند. در حالیكه پسران دوستان را همدم خوبی می دانند كه با هم فوتبال بازی می كنند، جوك تعریف می كنند و موسیقی گوش می كنند.
پسرها كمتر با هم صمیمی می شوند. با هم فوتبال، تنیس بازی می كنند و سرگرمی مشترك دارند. در میان دختران نوجوان كه با هم صمیمی هستند، رقابت و حسادت بیش از پسران دیده می شود. دختران نسبت به از دست دادن دوستان صمیمی آسیب پذیرند و از این امر ناراحت می شوند.
روانشناس کودک اهمیت خود را از کودک می گیرد و موضوع کودک و مسائل مربوط به او همیشه مورد توجه بوده است. در دوران کودکی، شخصیت اصلی افراد شکل می گیرد بنابراین مهم ترین و تاثیر گذار ترین دوره زندگی، دوره کودکی است در این دوره فقط مراقبت و نگهداری های جسمی از کودککافی نیست. کودک نیاز به مراقبت های روحی نیز دارد ، او باید از لحاظ عاطفی، شخصیتی و هوشی نیز تقویت شود.
ویژگی های یک روانشناس خوب :
اشتیاق برای مراقبت و درمان:
برای یک روانشناس خوب بودن ، شور واشتیاق واقعی برای مراقبت ازکودکان و نیازهای آنها است . انسانهای بالغ و مهربان بیشتر قادر به ارتباط گرفتن و بازی کودکان هستند این کمک به لذت بردن از درمان و پروسه درمان لازمه یک مشاور کودکان است .
امانت داری:
یک مشاور و روانشناس کودک باید یک توانایی ذاتی برای بدست اوردن اعتماد کودک و خانواده او را داشته باشد . به طوری که با او احساس راحتی بکنند و مسائل شخصی و احساسی خود را بدون هیچ کم و کاستی و یا احتیاط و خجالتی با او در میان بگذارند .
یک روانشناس خوب همیشه باید حریم خصوصی درمانگر و خانواده اش را حفظ کند و آن را موضوع گفتگوی خود با همکاران خود نکند.
تخصص روانشناس کودک:
یک روانشناس کودک باید دارای مهارت و تخصص در مسایلی باشد که کودک با آن مواجه می شود تا بتواند موثر تر با او برخورد کند . به عنوان مثال یک کودک ناتوان در یادگیری مستلزم مشاورهگرفتن از یک روانشناس مدرسه متخصص در تکنیک های کمک به کودکان در کلاس درس است . مهارت های تخصصی برای ارتباط به این معناست که روانشناسبداند در هنگام مشاهده کودکیکه مساله ای برای او پیش آمده است چگونه سوالات درست را از او بپرسد و چگونه داده های منتج از پاسخهای کودک را تجزیه و تحلیل کند .
شبکه ارتباطی قوی:
یک مشاورباید بتواند علاوه بر کودک با شبکه وسیعی از کسانی که در حمایت از کودک موثرند ، ارتباط برقرار کند . مثلا گاهی پیش می آید که مشاورباید با معلمان مدرسه کودک ، پزشک او و پدر و مادرش و سایرینی که به نحوی در کمک به درمان موفق کودک ، موثر باشند ، ارتباط برقرار کند .
در کنار همه این گزینه ها ، صبر ، همدلی و شنونده خوب بودن اصلی ترین ویژگی یک مشاور و روانشناس خوب است .
برای کمک و راهنمایی به کودکان خود میتوانید از متخصصان روانشناس که در زمینه کودک فعالیت دارن راهنمایی بگیرید ولی درصورت عدم دسترسی متخصصان میتوانید از مشاوران تلفنی و آنلاین استفاده کنید و مشکلات و مسائل کودک خود با اطمینان مطرح کنید .
هوش بطورکلی معنایی کاملا انتزاعی است . به این معنی که نمی توانیم مجموعه ای محسوس و عینی را برای تعریف ان نام ببریم . بطور ساده تر هوش مجموعه ای از فراینده هاست که در شدت و ضعف برخی رفتارهای فرد نمایان میشود که این رفتار منجر به فعالیتی هدفمند و سازگار با محیط میگردد . به بیان دیگر هوش نوعی توانایی و قابلیت است که باعث میشود فرد بصورت منطقی فکر کند و اعمالی که بدنبال این اندیشیدن انجام میدهد هدفدار و منطق با محیط است .
استدلال کردن و اموختن معلومات و پردازش مفاهیم میتواند از دایره ی هوش مفهوم ان باشد.
در مورد تعریف مفهوم هوش، روانشناسان به دو گروه تقسیم شدهاند: گروه اول بر این اعتقادند که هوش، از یک استعداد کلی و واحد تشکیل میشود، اما گروه دوم معتقدند انواع مختلف هوش وجود دارد. آنچه تعریف دقیق از هوش را دچار مناقشه میکند آن است که هوش یک مفهوم انتزاعی است و در واقع هیچگونه پایه محسوس، عینی و فیزیکی ندارد. هوش، یک برچسب کلی برای گروهی از فرآیندهاست که از رفتارها و پاسخهای آشکار افراد استنباط میشود .
دیوید وکسلر، از معروفترین کسانی است که تعریف نافذی از هوش ارائه نموده است. از نظر وی، هوش عبارت است از توانایی کلی و جامع در فرد که باعث تفکر منطقی، فعالیت هدفمند و سازگاری با محیط میشود. در نظر وی، هوش یک توانایی جامع است..
نقش والدین در تربیت فرزندان شایسته در اینجا نمایانگر می شود بدین ترتیب که والدینی که می بینند کودکشان این توانایی را دارد که مانند آن ها صحبت کند و یا مسائل دیگر ؛ باید بتوانند که این قابلیت و توانایی را در مسیر مشخص برای کودک رهبری کنند ، تا کودکبتواند در حوزه هایی که برای او سودمند و ثمر بخش است اطلاعات خود را افزایش دهد . در واقع والدین با این جهت دهی ضمن اینکه درس ادب و نزاکت را به کودک خود می آموزند در نهایت کودک موفق و باهوش نیزخواهند داشت . همچنین میتوانید برای راهنمایی و دریافت اطلاعات برای پیشرفت و کمک به کودکتان با متخصصان روانشناسی و یا در صورت عدم دسترسی به مراکز میتوانید با تماس به مشاوران تلفنی و انلاین اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنید .
همه پدر و مادر ها می خواهند کودکانی مودب داشته باشند که به آن ها افتخار کنند و ببالند اما مسئله پرورش و تربیت فرزندان مسئله مهم و در عین حال سختی است آن هم با وجود رسانه های جمعی و شبکه های مجازی بی انتها که روزانه میلیونها اطلاعات و عبارات و فرهنگهای مختلف را وارد خانه های ما و ذهن فرزندانمان میکند . برخی پدر و مادر ها ترجیح می دهند که کودکی کم رو داشته باشند تا کودک پرخاشگر .
. در این مورد که کودک با ادب داشته باشیم یا کودک کم رو با شما سخن خواهیم گفت
مطمئنا با والدینی روبرو شده اید که مرتبا به کودکان خود گوشزد می کنند که ” شلوغ نکن ” ، “گریه نکن ” و عباراتی ازاین دست...
علم روانشناسی ثابت کرده که نباید به کودکان بگوییم چه کار نکن بلکه باید بگوییم چه کار بکن مثلا از آنها بخواهیم در مواجه با بزرگترها طوری رفتار کنند که بزرگتر از او تعریف کند و در قبال کاری که دیگران برای آنها انجام میدهند تشکر کنند و به آنها یاد بدهیم به روحیات دیگران احترام بگذارند نه اینکه سعی شان فقط خوشحال کردن دیگران باشد بلکه در صورت برخورد با فرد ناراحت در برطرف کردن مشکل او بکوشند . به عبارتی روابط اجتماعی کودک را تقویت کنیم .
یک ترفند که برای پرورش این خصلت در شخصیت کودکان میتوان از آن استفاده کرد این است که با استفاده از عکس چهره ها حالات مختلف را به کودک بیاموزیم .
گاهی پیش می اید که پدر و مادرها برای خرید به فروشگاه می روند یا در یک مهمانی خانوادگی شرکت میکنند و کودک شروع به حرفهای بی ادبانه میکنند یا بیقراری و گریه میکند . در این موارد باید کودک را واقع بین سازیم . به این صورت که او را به بیرون از فروشگاه یا محل مهمانی ببریم ، برای او داستان یا مطلبی از کتاب یا گوشی همراه خود بخوانیم بعد از او بپرسیم : حالا آرام شدی ؟ سپس به محل خرید یا مهمانی بازگردیم . این کار به کودک این بینش را میدهد که گریه کردن او والدین را از هدفشان به عقب نمیکشاند . این را یادمان باشد که همانگونه که والدین در خانه با هم صحبت و برخورد میکنند کودکانشان نیز به همان صورت رفتار خواهند کرد . کودکان از همان بدو تولد و یا حتی زمانی که در شکم مادرهستند میشنوند و یاد میگیرند ، پس باید از همان ابتدا مودبانه صحبت کردن در کودکان را در آن ها نهادینه کنیم .
چگونه به کودکان کمرو خود کمک کنیم :
والدین نباید کمرو بودن فرزندان خود را نشانه ادب و متانت او قلمداد کنند اگر والدین خجالتی و کمرویی فرزند خود راشناسایی نکنند ممکن است باعث از بین رفتن استعدادهای بالقوه ی کودک شود . همچنین وقتی میدانند فرزندشان کمی خجالتی و کمرو است به او بر چسب خجالتی نزنند بلکه دلیل این واکنش را از او جویا شوند و علت را شناسایی کنند و در صدد برطرف کردن کردن این مشکل برآیند.
مثلا : در یک جمع وقتی می بینید فرزندتان اعتماد به نفس کافی برای ارتباط با دیگران را ندارد ، نباید بگویید ” فرزند ما خجالتیه” یا در صورت گفتن این عبارت با گفتن اینکه “اما یه نقاش با استعداده ” جبران کنید و اینگونه اعتماد به نفس کودک را تقویت کرده و با فرزندان همدلی کنید ، وقتی می بینید از حضور در جمع یا در میان دوستان دوری می کند به او بگویید من هم احساس تو را داشتم و فکر میکردم همه فقط مرا تماشا می کنند با این کار او احساس تنهایی نمی کند و خود سعی میکند که راهی برای این مشکل بیابد .
در واقع شما میتوانید با رفتارتان به کودک بیاموزید که چگونه کودک شاد و سرزنده باشد . الگوپذیری کودکان از والدین بطور کلی می تواند شخصیت آنها را در زمینه های مختلف شکل دهد . شما با رفتار و برخوردتان تا حد زیادی تاثیرگذار خواهید بود . برای دریافت مشاوره کودک و نوجوان درمورد اینکه کودک باادب داشته باشیم نه کم رو می توانیم از متخصصان روانشناسی کودک و نوجوان یا مشاوران تلفنی و آنلاین راهنمایی بگیرید .
در دنیا نظام های آموزشی متفاوتی وجود دارد که هر کدام می توانند نتایج مختلفی در روند تحصیلی نوجوانان داشته باشند. به طور مثال نظام های آموزشی دانش آموز محور با نظام های آموزشی معلم محور همچون نظام آموزشی ایران تفاوت های زیادی در عملکرد و نتیجه خواهد داشت. در حال حاضر در جامعه شاهد ترک تحصیل نوجوانان به صورت شایعی هستیم و یا در صورت ادامه تحصیل ، بی رغبتی و عدم علاقه به تحصیل مخصوصاً در نوجوانان پسر می بینیم.
دلایل ترک تحصیل نوجوانان :
ترک تحصیل برای نوجوانان می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. افسردگیکه خود یکی از اختلالات سلامت روان می باشد و خود نیز دلایل متفاوتی دارد یکی از دلایل عمده ترک تحصیل نوجوانان است. افسردگی می تواند به علت هدف نداشتن نوجوان ، عدم آموزش و هدایت تحصیلی صحیح ، عدم وجود اشتیاق برای ادامه تحصیل ، تنبلیو غیره باشد. یکی دیگر از دلایل که باعث ترک تحصیل نوجوانان شده تغییر سبک زندگی و البته متناسب با آن تغییر نکردن نظام های آموزشی است. تکنولوژی و گوشی های همراه به شکل بسیار شدیدی زندگی نوجوانان را تحت تغییر داده اند و شرایط زندگی آن ها را بسیار متفاوت کرده اند و می توانند یکی از عوامل مهم حواس پرتی و عدم علاقه نوجوانان به تحصیل و درس خواندن باشد. همین تغییر شرایط باعث شده که آمار ترک تحصیل در نوجوانان در کشورهای همچون ایران که نظام آموزشی متناسب با شرایط تغییر نکرده افزایش یابد.
یکی دیگر از دلایل ترک تحصیل نوجوانان محیط های آموزشی و برخورد معلمان با دانش آموزان است. در شرایطی که در محیط های آموزشی معلمان نتوانند آموزش های صحیح را به نوجوانان بدهند و با برخوردهای درست محیط را برای آن ها امن کنند این محیط ها خود می توانند یکی از دلایل فرار نوجوانان و کودکان از مدرسه باشد. پدر و مادر و محیط خانواده یکی دیگر از دلایل کاهش علاقه نوجوانان به تحصیل می باشد. به صورتی که اگر نوجوان در خانواده و در خانه از سمت پدر و مادر حمایت نشده و دقدقه هایی داشته باشد که برای او دقدقه هایی بزرگ تلقی شود باعث عدم تمرکز کودک و نوجوان در مدرسه شده و به همین علت باعث دور شدن از روند تحصیل و روند آموزش و افت تحصیلی برای او خواهد بود. خود پدیده افت تحصیلی و کاهش رغبت دانش آموزان به تحصیل پدیده ای چند عاملی است که از عوامل آن می توان به موارد زیر اشاره کرد :
سلامت روان وعملکرد تحصیلی نوجوانان رابطه بسیار تنگاتنگ با هم دارند. سلامت روان خود مقوله بسیار پیچیده و تخصصی است که باید همیشه خانواده ها ، کودکان و نوجوانان خود را از این لحاظ بررسی کرده و مراقب آن ها باشند و در صورت لزوم به مرکز مشاوره و روانشناسان متخصص مراجعه کنند. در این مسیر روانشناسان متخصص نوجوانان می توانند بسیار به خانواده ها کمک کنند چرا که آن ها با بحران های ویژه این دوره آشنا بوده و می توانند نوجوان را با مشاوره های خود به مسیر درست هدایت کرده و والدینرا که اکثرا نسبت به روش های صحیح تربیتی و برخورد با نوجوانانناآگاه هستند ، آگاه کنند. در شرایط و مواردی که خانواده ها و حتی خود نوجوانبا بحران هایی روبرو می شوند که باید حتما آن ها را حل کنند و مشکل خود را برطرف کنند درصورت عدم توانایی مراجعه حضوری به مرکز روانشناسی می توانند از خدمات مشاوره تلفنی و یا همچنین از خدمات جدید همچون مشاوره آنلاین استفاده کنند که می توانند بسیار مفید بوده و شرایط زندگی را راحت تر کرده و میزان افت تحصیلی و عدم اشتیاق نوجوانان به تحصیل را کاهش دهند.
داشتن کودک باهوش یکی از آرزوهای والدیناست که برای این کار حاضرند هزینه های زیادی برای فرزند خود متحمل شوند و خدمات آموزشی خاصی را برای او درنظر بگیرند. اما همین موضوع هوش کودکان مقوله ای بسیار پیچیده ای است که باید توسط متخصصان همین زمینه اندازه گیری شود و برای این کار آزمون ها و روش های مختلفی وجود دارد. تست هوش و یا سنجش ضریب هوشی کودکان در مراکز مختلف و با امکانات متفاوت از جمله آزمون های کتبی و یا آزمون های کامپیوتری انجام می شود که این آزمون ها به والدین کمک می کند تا از بهره هوشی فرزند خود آگاه شوند و تشخیص دهند و متناسب با آن خدمات و امکانات آموزشی خاصی را برای کودک خود فراهم کنند و یا در صورت پایین بودن بهره هوشی کودک با اقدامات و آموزش های خاص و یا درمان های ویژه ضریب هوشی و دیگر توانایی های مغزی او را افزایش دهند. از جمله آزمون های هوش می توان به تست دیوید وکسلر اشاره کرد که یکی از پرطرف دارترین آزمون ها برای سنجش بهره هوشی کودکان می باشد که می توان ضریب هوشی آن ها را با توجه به رده سنی آن ها تشخیص داد.
البته خود هوشمقوله پیچیده ای است که تعریف های بسیار متعددی برای آن وجود دارد و می توان المان های مختلفی برای سنجش هوش در نظر گرفت. شاید شما انواع هوش را شنیده باشید، مثلاً هوش هیجانی ، هوش ریاضی ، هوش نقاشی و ... به این دلیل انواع هوش وجود دارد که تعریف یکسان و جامعی برای هوش وجود ندارد ولی معیارهای سنجش می تواند شناخت تقریبی از بهره هوشی کودک به ما بدهد. چیز دیگری که از ضریب هوشی کودکان می توان متوجه شد ، سن عقلی کودک می باشد با این تعریف که هر چه بهره هوشی کودک بالا باشد سن عقلی او نیز بالاتر است.
در آزمون های سنجش هوش و سنجش IQ کودکان انواع مختلف آزمون وجود دارد مانند آزمون های ریاضی و عددی ، آزمون های نوشتاری ، آزمون های تصویری ، آزمون حافظه و ... که این ها با توجه به ردۀ سنی کودکانمی تواند متفاوت باشد. بعد از سنجش هوش کودکان با آزمون های موجود ، هر آزمون طبقه بندی خاصی از میزان هوش کودک را ارائه می دهد. بطور مثال می توان به طبقه بندی آزمون دیوید وکسلر اشاره کرد که کودکان را از کودک کانا تا کودک نابغه طبقه بندی می کند. البته باید خاطر نشان کرد که ضریب هوشی بسیار بالا و بالاتر از مقدار آزمون وکسلر یعنی بالاتر از عدد 150 را می توان در طبقه بندی کودکان استثنایی قرار داد.
کودکی و نوجوانی دوران حساس از زندگی فرد است که فرد باید در آن دوران به شناخت و کشف استعداد های خود برسد تا بتواند برای آینده خود تصمیم خوبی بگیرد. در این دوران نیاز به پشتیبان و سرپرست یک نیاز اساسی است که خانواده مهم ترین و بهترین گزینه است. کودکان و نوجوانانی که به دلایل مختلفی نظیر آسیب های اجتماعی و خانوادگی مانند اعتیاد ، طلاق ، فوت ، بیماری والدین و ... از زندگی در کنار خانواده محروم می شوند و با شرایط بی سرپرست و بد سرپرست وارد جامعه می شوند نیازمند مراقبت و ارایه خدمات روانشناسی خاصی هستند. مراقبتی که آسیب های روحی و خلاء های هیجانی و عاطفی این کودکان (نوجوانان) را پوشش دهد و کمک به رشد همه جانبه و پرورش استعداد های نهفته شان کند.
تکلیف عمده نوجوان کسب هویت و استقلال است. یعنی یافتن پاسخی به این دو سوال: "من که هستم؟" و "چه میکنم؟" این دوره را باید دوره نقشآزمایی دانست، دورهای که فرد ممکن است برای تغییر شخصیت خود، رفتارها، عقاید و علایق مختلفی را مورد آزمایش قرار دهد و دست به هر کاری بزند.
کسب هویت یکی از مراحل مهم تحول روانی-اجتماعی در طول زندگی افراد است. تحول روانی اجتماعی در هر فرد طی 8 مرحله شکل می گیرد که از کودکی تا پیری ادامه دارد. در هر مرحله فرد با تعارضی روبرو می شود و فرد در صورت حل موفقیت آمیز تعارض، مرحله بعدی را نیز بهتر آغاز می کند. در هر مرحله فرد با نیرو های درون روانی و اجتماعی در ارتباط است و این هر دو بر رشد و تحول فرد موثر هستند.
رشد اخلاقی، تمرین، محیط و تعادل جویی از عوامل موثر بر تحول روانی-اجتماعی هستند.
یکی از عوامل محیطی که نقش اولیه در شخصیت افراد دارد، خانواده است. از وقتی که کودک به رشد یافتگی اجتماعی می رسد، خانواده و مدرسه نقش کلیدی بازی میکنند.
بد سرپرستی و بی سرپرستی:
از آسیب های مهم خانواده، بدسرپرستی با بی سرپرستی است.
بی سرپرست به آن دسته از افرادی اطلاق می شود که بنا به دلایلی پدر و مادر خود را از دست داده اند یا اینکه والدین، آنها را رها کرده اند؛ و بد سرپرست به افرادی اطلاق می شود که به علل گوناگون از حمایت، مراقبت و نگهداری موثر توسط خانواده محروم بوده و مورد غفلت خانواده (جسمی یا روانی و هردو) قرار می گیرند.
این کودکان با مشکلات فراوانی روبرو هستند. مشکلات این کودکان نداشتن احساس امنیت و برطرف نشدن نیازهای آنهاست. کودکانی که در مراکز شبانه روزی هستند به دلیل جابه جایی های مکرر از خانه به خانه دیگر و از خانه به شبانه روزی و از شبانه روزی به خانه تغییر سیاست های مرکز نگهداری، تغییر کارمندان امکانات رفاهی و تفریحی احساس بی ثباتی می کنند. کمبود اعتماد به نفس و عدم بیان مشکلات با فرد مناسب و عدم مورد علاقه بودن از دیگر کمبودها و مشکلات روحی رفتاری این کودکان می باشد وجود خشونت رفتاری و بدنی در بین آنها کمبود امکانات و سلیقه های متفاوت آنها احساس محرومیت از خانه و خانواده باعث بروز خشونت در بین آنها شده است.
نحوه رفتار با کودکان بی سرپرست :
با این کودکان نباید طوری رفتار کرد که احساس دلسوزی ، ترحم و تبعیض شما را متوجه شوند. باید طوری رفتار کرد که کودک متوجه خلاء والدینش نشود. مثلاً توجه و مهربانی بیش از اندازه ، خریدن اسباب بازی های متنوع ، ابراز علاقه و محبت بیش از حد ، فرق گذاشتن بین او و سایر کودکان و .. بیش از آنکه کودک را خوشحال کند می تواند لطمات بدی بر روحیه او بگذارد.
:تنها گذاشتن این کودکان در خانه یکی ازنگرانیهااست با وجود خطراتی که انها را تهدید میکند بخصوص سرک کشیدن انها در محیط اشپزخانه و بوجود امدن حوادث درد ناکی که کم و بیش در مورد انها در اخبار حوادث و سایر شبکه های اجتماعی دیده و شنیده ایم .
نگرانی بعدی والدین حضور در مهمانیهاست که با وجود شیطنت کودکان و مشکلاتی که برای صاحب خانه و سایر مهمانها ایجاد میکنند شب مهمانی را برای والدین بسیار سخت میکنند از انجایی که کودکان بیش فعال سعی در جلب توجه هم دارند انرژی زیادی را از والدین میگیرند . کودک بیش فعال با دست و پای خود زیاد بازی میکند و به اصطلاح در جای خود میلولد ، همین مسئله در محیطهای اموزشی نیز هست و معمولا کودک بیش فعال کلاس را ترک میکند و دائم بی قراری میکند.
نکته قابل توجه مغز پر تنش و فعال کودکان بیش فعال است. در مغز این کودکان انتقال دهنده های عصبی با هورمونهای سروتونین ، دوپامین ، نور اپی نفرین زیاد سروکار دارد.
طبق تحقیقات صورت گرفته پسران سه برابر ذختران بیش فعالند و این یک مسئله ثابت شده است پس والدین پسران بیش فعال نباید فعالیت زیاد فرزند خود را به منزله ناتوانی خود در درک فرزندشان یا بی توجهی و بی احترامی فرزندانشان نسبت به خود تعبیر کنند.
درمان کود ک بیش فعال
بدلیل پیچیدگی روحیات کودکان در مان قطعی و ثابتی وجود ندارد اما والدین ویتوانند با رعایت برخی مسائل از وخیمتر شدن اوضاع جلوگیری کنند ، برای مثال هنگام صحبت کردن با کودک ارتباط چشمی خود را با او حفظ کنید ، خود را در جای او قرار دهید ، به کودک آموزش دهید که حواس خود را بر روی شخص گوینده متمرکز کند ، درصورت درست انجام دادن وظایفی که به او محول شده او را مورد تشویق قرار دهید .شما میتوانید این کار را بصورت بازی انجام دهید با اصلاحاتی مانند "نگاهتو ازش برندار"یا "رادارتو روش ثابت کن"
نکته مهم بعدی رعایت رژیم غذایی میباشد ، استفاده از مواد غذایی کافئین دار برای کودکان بیش فعال انرژی آنها را چندین برابر میکند و این مسئله کنترل آنها را برای والدین و اطرافیان کودک بسیارسختتر میکند . تحقیقات بعمل آمده نشان میدهد استفاده از سبزیجات ذر رژ یم غذایی تاثیر مثبتی در رفتار کودکان بیش فعال دارد.
هرساله بسیاری از کودکان و نوجوانان در مدارس کودکان سراسر دنیا در حال آموزش و تحصیل هستند . مدارس باید علاوه بر تحصیل کودکان و نوجوانان محیط هایی سرشار از آموزش های مناسب باشد . آموزش روش های مناسب زندگی ، آموزش نحوه برخورد با مسائل ، آموزش نحوه ایجاد ارتباط با دیگران ، آموزش چگونگی حل کردن مشکلات و ... از جمله مواردی هستند که کودکان و نوجوانان باید درمدارس یاد بگیرند.
در حال حاضر علاوه بر مدارس مهد های کودک نیز نقش بسیار تعیین کننده ای در آموزش و نحوه تربیت کودکان دارند چرا که هر چه سن فرزند شما پایین تر باشد توانایی تاثیر پذیری و انعطاف پذیری در آنها بیشتر است. مهد های کودک باید آموزش های مناسب به کودکان بدهند . این آموزش ها باید علاوه بر تخصصی بودن و سازگاری با فرهنگ ایرانی ، باید متناسب با سن کودکان نیز باشد.
باید در مهد کودک ها مهارت ها را به کودکان یاد دهند. ولی نقش اصلی در تربیت فرزندان را خود والدین ایفا می کنند . هرچند در حال حاضر به دلیل مشغله های کاری والدین وقت کمتری را با کودکان خود سپری می کنند ولی تاثیر آنها بر رفتار فرزندشان بسیار بسیار بیشتر از مهد ها و مدارس است . کودکان والدینشان را نگاه می کنند و از آنها تقلید می کنند .
والدین باید در ابتدای امر خودشان یاد بگیرند که چگونه زندگی و رفتار کنند تا بتوانند الگو های مناسبی برای فرزندان خود باشند .
ترس از مدرسه نیز می تواند یکی از عوامل ترک تحصیلی باشد هرچند این دلیل می تواند ب راحتی با مراجعه به روانشناسان متخصص بهبود و درمان شود . خانواده ها نقش اساسی در تشویق یا دلسرد کردن فرزندشان در رفتن به مدرسه دارند.
درست است که انسان دارای توانایی ذاتی در تفکر خلاقانه است، اما با این وجود نقش محیط در بارورسازی و بروز این توانایی نقشی کلیدی دارد.
در اینجا به شرایط و فضای حاکم بر خانواده که میتواند باعث تقویت خلاقیت شود پرداخته میشود. ** تو آزادی! غالباً کودکان خلاق در خانوادههایی پرورش پیدا کردهاند که دارای آزادی مناسبی بودهاند، به بیان دیگر کودکان میبایست به بررسی و اکتشاف محیط اطراف خود بپردازند. میزان دستوراتی که والدین به منظور رعایت مقررات در خانه به فرزندان میدهند گاه آنقدر زیاد است که شاید در زندانها نیز چنین نباشد. خانواده میتواند با تأمین آزادی مناسب و امنیت روانی برای فرد به شادکامی و تقویت تفکر خلاق بپردازد.
** به همدیگر احترام بگذارید احترام در خانواده باعث افزایش خلاقیت میشود. والدین میبایست فرزندان خود را بهعنوان انسانی منحصر به فرد بپذیرند و از مقایسه کودکان و نوجوانان با یکدیگر بپرهیزند. به یاد داشته باشید که افراد خلاق، جسور و دارای رفتارهای عجیب میباشند و برخی از مطالعات نشان داده که گاه ممکن است این جسارت به برخورد در خانواده بیانجامد. ایجاد جو احترامآمیز در خانواده بر اعتماد به نفس کودکان خواهد افزود و توانایی فرد را برای انجام رفتارهای ابتکاری افزایش میدهد. ** تو یک آدم مستقلی! استقلال از ویژگیهای شخصیتی دانشآموزان خلاق میباشد. لذا وقتی شرایط حاکم بر خانواده بهگونهای باشد که استقلال فرد تقویت شود، خلاقیت او نیز افزایش مییابد. گاه دیده میشود که مادر دارای اضطراب است و ضمن آنکه خود به شوهرش متکی است فرزندش را نیز به خود وابسته نموده است (در واقع مادر به فرزند وابسته است). اینگونه مادران میگویند: تا زمانیکه فرزندم در کنارم میباشد خیالم آسوده است در غیر اینصورت افکار ناخوشایند ذهنم را پر میکنند. بدینسان زمینههای استقلال فردی و فکری فرزندشان را میکاهند و شرایط برای تقویت خلاقیت تضعیف میشود.
** تشویق فعالیتهای خلاق در خانواده اغلب دیده میشود که والدین فرزندانشان را بهخاطر کارهای خوبشان تشویق میکنند و از کنار رفتارهای خلاق عبور میکنند. مثلاً کودکی با چوبهای کبریت و سیبزمینی چیزهای عجیبی همچون سفینه فضایی میساخت. مادرش نه تنها این فعالیت ابتکاری را تشویق نکرده بود بلکه از روانشناس میخواست به او کمک نماید تا رفتارهای فرزندش ادامه پیدا نکند و بهجای آن به کارهایی بپردازد که برای او فایده دارد. بنابراین توصیه شده است که بهجای آنکه تنها به ترغیب بهترین عملکرد فرد بپردازیم به تشویق فعالیتهای خلاق و جدید اقدام کنیم.
** خانواده بهعنوان الگوی خلاق یکی از عوامل مهم پرورش خلاقیت در خانواده، الگوهای خلاق است. گاه دیده میشود که خانواده بهخصوص والدین دچار یکنواختی در زندگی میباشند بهگونهای که کاملاً خسته و دلتنگ میشوند. سالهاست که وقتی از مادران سوال میشود آیا در طول سالهای گذشته نوع و طرز پخت غذاها و نیز سایر الگوهای عادتی خود را تغییر دادهاند پاسخ منفی میدهند. آنها سالهاست که رفتارهای بدیع و نوآورانهای از خود نشان ندادهاند. این دسته از خانوادهها باید بدانند که اگر هر روز را به شکلی نو آغاز نمایند به نشاط و آرامش دست مییابند و کمک میکنند که اندیشههای نو را در خود و فرزندانشان رشد دهند.
** یکم بخندید! در خانوادههای افراد خلاق، شوخطبعی بسیار رایج است. جو حاکم بر این خانوادهها شاد و دارای تفریحات سالم است، بنابراین اگر شرایط حاکم بر خانواده همراه با درگیریهای بین فردی و افسردگی باشد ممکن است خلاقیت بهخوبی پرورش نیابد. سالهاست که شاهد بودهایم پدران خسته از کار باز میگردند و نه تنها دارای نشاط و روحیهای شاد نیستند بلکه روحیه خستهشان را به اعضای خانواده منتقل میسازند و بدینسان شوخ طبعی و شادابی در خانواده بهعنوان شرایط تقویتکننده خلاقیت قربانی چهرههای عبوس و خسته میگردد.
حتما شنیدهاید که عشق، مانند یک گیاه نیاز به مراقبت و رسیدگی دارد و بدون آن پژمرده میشود. اما شاید ندانید که این رسیدگی کار چندان پیچیدهای نیست و تنها چند قانون طلایی دارد. اولین و مهمترین آنها این است که هیچگاه رابطه عاطفی و عاشقانه خود را امری مسلم و همیشگی فرض نکنید، زیرا این رابطه بسیار شکنندهتر از چیزی است که تصور میکنید. به محض آنکه وجود چیزی را بدیهی بدانید و تصور کنید کسی که دوستش دارید همیشه با شما خواهد ماند و همین طور دوستتان خواهد داشت؛ یعنی که در مسیر از دست دادنش قرار گرفتهاید.
رابطههایی که یخ میزنند
شما پیش از ازدواج، در بهترین حالت، درمورد موضوعات مهم و کلی با همسرتان به توافق رسیدهاید و تصور میکنید همه چیز را تحت کنترل دارید. اما اوضاع همیشه مطابق انتظار پیش نمیرود و هر قدر هم که خود را آماده کرده باشید، زندگی مشترک، شگفتیهایی برایتان خواهد داشت. شاید این دست اندازها حتی در دوران عقد مقابل شما قرار گیرند و کم کم شما را از زندگی مشترک دلزده کنند. بخصوص اگر این دوران برایتان طولانی شده باشد.
شما جزو کدام دستهاید؟
از دست دادن علاقه یا کمرنگ شدن آن، به دلایل زیادی اتفاق میافتد. قبل از آنکه تصمیمی بگیرید به خودتان زمان بدهید و خوب فکر کنید که مشکل دقیقا کجاست؟ آیا مسائل جانبی رابطه شما را تحت تاثیر قرارداده یا مشکل جدیتری وجود دارد؟ احساس کینه و خشم میکنید یا صرفا مشکلات معمول روزمره مثل استرس، خستگی، فشار کار، دردسرهای عروسی و رابطه با خانواده همسر و... شما را از هم دور کرده و اجازه نمیدهد به خودتان برسید. زوجهای موفق کسانی هستند که خودشان را در این موقعیت جدید پیدا میکنند و مشکلاتشان را بهخوبی مدیریت میکنند.
در جستوجوی احساس از دست رفته!
اگر تصور میکنید که عشقتان از بین رفته است، دو انتخاب پیش روی شماست. میتوانید برای بازگرداندن آن بجنگید و هر طور شده حفظش کنید یا اینکه رهایش کنید و شانس خود را جای دیگری امتحان کنید. فقط به یاد داشته باشید که هر ازدواجی ارزش جنگیدن دارد و بیرون از یک رابطه همیشه چیز فوقالعادهتری در انتظار شما نیست.
بسیاری از سرخوردگیهای شما به شخص شما یا طرف مقابلتان برنمیگردد، بلکه در ذات زندگی مشترک یا اصولا هر رابطه عاطفی درازمدتی نهفته است. وقتی درگیر چنین رابطهای هستید باید حوصله کنید. برگرداندن عشق و احساسات لطیف به زندگی، رویای دور از دسترسی نیست، فقط مثل همه چیزهای خوب و خواستنی دیگر، نیاز به تلاش و از خودگذشتگی دارد.
بهتر است از خودتان شروع کنید. اشتباهات خود را بپذیرید و قبول کنید در وضعی که پیش آمده شما هم بیتقصیر نبودهاید. اگر تصورتان از زندگی مشترک سراسر گل و بلبل بوده است، کار شما سختتر خواهد بود، زیرا باید در دو جبهه مبارزه کنید؛ اول با انتظارات نابجای خود و پس از آن با مشکلات ریز و درشتی که سر راهتان قرار میگیرد.
هر اندازه هم که شما، تجربه خود از زندگی مشترک را شخصی و منحصر به فرد بدانید، این روابط گذرگاههای مشترکی دارند. دانستن این امر به شما کمک میکند تا درکی واقعبینانه از زندگی داشته باشید و انتظارات خود را به گونهای تعدیل کنید که در مواجهه با این تغییرات دچار یأس و سرخوردگی نشوید
فانتزیهای خود را فراموش کنید!
مطمئن باشید که هر رابطهای هر قدر هم عاشقانه، در دراز مدت فروکش میکند و جزر و مدی گریزناپذیر دارد. شما نمیتوانید برای همیشه در نقطه اوج بمانید و این احتمالا ناامیدکننده است. با این حال، باید بدانید که این روندی طبیعی بوده و به هیچ وجه به این معنا نیست که شریک زندگیتان شما را پس زده یا رابطهتان به بن بست رسیده است. قرار نیست که زندگی مشترک شبیه فانتزیهای ما باشد؛ چیزی که در فیلمها دیدهایم یا در کتابها خواندهایم. قرار نیست که پس از گذشت مدتها، رابطه ما همان هیجان و کشش روز اول را داشته باشد. هیچ رابطه عاشقانهای بدون فراز و نشیب نیست و همه روابط به مرور زمان تغییر میکنند. این بالا و پایینها، سطح پذیرش، درک متقابل، وابستگی و تعهد افراد به هم را تغییر میدهد.
هر اندازه هم که شما، تجربه خود از زندگی مشترک را شخصی و منحصر به فرد بدانید، این روابط گذرگاههای مشترکی دارند. دانستن این امر به شما کمک میکند تا درکی واقعبینانه از زندگی داشته باشید و انتظارات خود را به گونهای تعدیل کنید که در مواجهه با این تغییرات دچار یأس و سرخوردگی نشوید. کافی است این زیر و بمها را بشناسید و به آنها واکنشی منطقی نشان دهید.
همپای رابطهتان بزرگ شوید!
حتما روزهای اول آشناییتان را به یاد میآورید؛ برق خاصی که در نگاهتان بود و شوقی که وجودتان را گرم میکرد. انگار همه دنیا زیر پاهایتان است و هیچ چیز غیرممکنی برای شما وجود ندارد. تا بخواهید راز و نیاز عاشقانه است و وعدههای شیرینی که به فردا حواله کردهاید. همه چیز همسرتان از نظر شما ایدهآل و بینقص است. حرفهایتان تمامی ندارد و یک لحظه هم طاقت دوری هم را ندارید.
معلوم نیست چقدر زمان باید بگذرد اما کم کم احساس میکنید که اوضاع تغییر کرده است. چیزهایی که در مورد او دوست داشتید دیگر چنگی به دل نمیزند، خندههایش آنقدرها که فکر میکردید جذاب و دلنشین نیست. با سر و صدا غذا میخورد، پایش بو میدهد، زیادی در حمام میماند و... . احتمالا از این همه تغییر متعجب شدهاید اما جای نگرانی نیست. اتفاقی که رخ داده این است: شیفتگی و تب و تاب شما فرونشسته و جای خود را به واقعیات داده است. حالا یک آدم دیگر رو به روی شماست، آدمی با نقاط ضعف و قوت خاص خود که میتوانید انتخاب کنید دوستش داشته باشید یا نه.
به هر حال، وارد مرحله جدیدی از زندگی شدهاید. کنار آمدن با همه این تضادها آسان نخواهد بود، اما مطمئنا شما را رشد میدهد. اگر بخواهید همواره در آن سرمستی آغاز آشنایی بمانید هیچگاه چیز باشکوهتری را تجربه نمیکنید. ممکن است لحظاتی که دست هم را در دست میگیرید و به چشمان هم نگاه میکنید کمتر و کمتر شوند، اما با گذشت زمان رابطه شما عمیقتر میشود. به جای آنکه انتظار داشته باشید رابطهتان تازگی و طراوت روز اول را داشته باشد، قدر چیزهایی را که با گذر زمان به دست میآورید بدانید؛ امنیت، صمیمیت و اعتماد متقابلی که حاصل رابطهای مستمر و طولانی است.
برای جلب توجه و افزایش مهر و علاقه همسرتان باید برخی ویژگی های مردانه را در خود تقویت کنید ،مردان نمونه و ایده آل از نظر بانوان مردانی احساساتی ،موفق ،شجاع ،حرف گوش کن و فعال هستند اگر این گزینه ها را در خود تقویت کنید می توانید دل همسرتان را به دست آورید .
مردها نیز مانند زنها از تیپهای شخصیتی متفاوتی برخوردار هستند که این باعث میشود برخی از آنها در کار وازدواج موفقتر ازسایرین باشند، تیپ شخصیتی هر مرد به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد و بر کیفیت زندگی او اثر میگذارد.
مردها مانند هم نیستند، علاوه بر تفاوتهای ظاهری، نژادی و قومیتی مردها دارای تیپهای شخصیتی مختلفی نیز هستند، پس اگر میخواهید در آشنایی، ازدواج و داشتن یک زندگی خانوادگی نمونه موفق باشید باید آقایان را بیشتر بشناسید.
مردهای بازیگوش و طرفدار هیجان و ماجراجویی
این تیپ از مردان علاقه شدیدی به انجام ماجراجویی دارند و معمولاً کوله پشتی و سایر وسایل برای گردش و هیجان را آماده در خانه دارند. این تیپ ازمردان دوران نوجوانی پرهیجانی را پشت سرگذاشته اند که حتی در برخی موارد حاوی اتفاقات نامطلوبی نیز است.
این تیپ شخصیتی از مردان از همسر خود انتظار دارند که مانند آنها به گشت و گذار و ماجراجویی علاقهمند باشد و آنها را درباره اینکه مدت زمان زیادی را خارج از خانه و دردامنه کوهها و جنگلها سپری میکنند مواخذه نکند.
این افراد معمولاً دیر ازدواج میکنند و خاطرات زیادی از ماجراجوییهای خود دارند که برای همسرشان تعریف کنند.
مردان عاشق پیشه، احساساتی و هنرمند
این دسته از مردان نیز معمولاً در زمینه کارهای هنری فعال هستند یا به طور کلی احساساتی و رومانتیک هستند. آنها با وجود جدی بودن در کار تخصصی خود در زمینه احساسات بسیار منعطف و با گذشت هستند و همسران آنها میتوانند از داشتن یک زندگی عاشقانه و توام با آرامش لذت ببرند.
این مردان در ابراز احساسات عاشقانه به همسران خود بسیار توانا هستند و کارهایی مانند خرید گل به مناسبتهای مختلف را هیچ گاه فراموش نمیکنند.
اگر میخواهید با یک مرد هنرمند ازدواج کنید آگاه باشید که نمیتوانید روحیات او را تغییر دهید و از او فردی دیگر بسازید، باید خود را با معیارها و ایده آلهای او هماهنگ کنید.
مردان هنرمند معمولاً در کسب و کار خود موفق و صاحب سبک هستند، اما برخی از آنها دارای روحیاتی ویژه هستند که این میتواند در صورت عدم دوراندیشی به اختلاف با همسر و خانواده منجرشود.
مردان ثروتمند و موفق
این گروه از مردان مورد علاقه بسیاری از خانمها هستند و در اکثر نقاط جهان و از تمام قومیتها زنان دوست دارند با مردی موفق و به ویژه ثروتمند ازدواج کنند.
زنان این مردان را شوهرانی پولدار و دوست داشتنی و پدرانی خوب و مفید برای فرزندان خود میبینند.
کارشناسان هشدار میدهند با وجود رویایی بودن ازدواج با یک مرد ثروتمند، اما همیشه پول خوشبختی نمیآورد و مهم تفاهم، دوستی، عشق و علاقه بین زوجین است.
مردهای موفق و ثروتمند نیز به دستههای مختلفی تقسیم میشوند، برخی از آنها ثروت خود را به صورت ارث بدست آورده و برخی دیگر با کوشش و تلاش، آن دسته از افراد که با کوشش و تلاش به جایگاه پیروزی و موفقیت رسیده اند با وجود مهربان بودن، در برخی مواقع بسیار سخت گیر و مقرراتی هستند و کار، جزئی جدا نشدنی از زندگی آنها است و ممکن است پس از ازدواج مجبور باشید روزهای زیادی را به تنهایی سپری کنید، زیرا همسرتان در حال مسافرت یا کار بر روی یک پروژه جدید کاری است.
مردانی که نقش پدر را ایفا میکنند
این گروه ازمردان نیز به طور غریزی دارای حس کنترل، رهبری، مدیریت و مسئولیت پذیری هستند، روی آنها میتوان حساب کرد و بسیاری از مشکلات را با کمک آنها حل کرد.
بسیاری از دختران در دنیا تمایل دارند با مردی که خصوصیات اخلاقی و حتی سنی مشابه پدرشان دارد ازدواج کنند، برخی از این دختران پدران خود را ازدست داده اند یا به یک مرد جوان نمیتوانند برای ساخت خانواده اعتماد کنند و بیشتر تمایل دارند تا با مردی مسن ازدواج کنند.
این نوع ازدواج میتواند خوب یا بد باشد، اختلاف سنی زیاد با همسر در سالهای بعد میتواند مشکل ساز باشد بویژه اگر مرد دچاربیماری شود، همچنین حالت کنترل، نظارت، بازبینی و حتی شکاک بودن مرد میتواند برای زن غیر قابل تحمل باشد.
درصد کمی از ازدواجهای زنان جوان با مردان سالمند به سالهای طولانی میانجامد به همین دلیل قبل از تصمیم گیری حتماً با متخصص مشاوره انجام دهید.
مردانی که حرف حرف خانمشان است
این دسته از مردان نیز از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستند، آنها معمولاً در دفاع از خود ضعیف هستند و حتی اگر با موضوعی مخالف باشند نمیتوانند آن را بازگو کنند.
این مردان به طور کامل مطیع همسران خود هستند و شخصیتی مهربان، فرمان پذیر و پدری دلسوز هستند، اما در پیچ و خم زندگی امکان دارد شرایطسختی برای خانواده به وجود بیاید و تحقیقات روانشناسی نشان داده است که این مردان قادر به تصمیم گیری درست نیستند مگر آنکه مورد مشاوره و راهنمایی قرار بگیرند.
اگر میخواهید با چنین مردی ازدواج کنید، حتماً قبل از آن مشاوره ازدواج انجام دهید، توصیه میشود زنانی که دارای قدرت رهبری و اعتماد به نفس بالا هستند، میتوانند در مشکلات روی پای خود بایستند و تصمیم گیریهای صحیح انجام دهند با این تیپ شخصیتی از مردان ازدواج کنند.
مردان نابغه و دانشمند
نابغه بودن همیشه به معنای داشتن شغل عالی و درآمد بالا نیست، برخی از افراد بسیارباهوش ساعتها مطالعه و انجام پژوهش درآزمایشگاه را به داشتن یک شغل راحت با درآمد عالی ترجیح میدهند.
این افراد در ازدواج و انتخاب همسربسیار سخت گیر هستند وتوقع دارند که همسرآنها نیزبه تحقیقات علمی علاقهمند باشد و از صحبت کردن در باره موضوعات تخصصی حتی در مهمانی و جمعهای خانوادگی خسته نشود.
این مردان زمان زیادی را صرف کار خود میکنند ومعمولاً در انجام کارهای خانه به همسر خود کمک نمیکنند، کارشناسان توصیه میکنند زنانی که به مطالب علمی علاقهمند هستند و یا خود دراین نوع زمینهها فعال هستند و برای انجام کارهای خانه و تربیت فرزند میتوانند مستقل باشند با این نوع مردان ازدواج کنند.
همسران این مردان معمولاً نیازبه انجام حجم بالایی از فعالیتهای خانه داری و کار و حتی سامان دهی به وسایل و ابزارهای کار همسر خود را دارند.
از نظر روانشناسی رفتارها مناسب پدران با دختران چگونه باید باشد، علاقه و مهر و محبت پدران نسبت به دختران بسیار زیاد است، سعی کنید به مرور فرزند خود را با حجاب و عفاف و خویشتن داری آشنا کنید، آموزش این مفاهیم در آینده تاثیرات فراوانی در شکل گیری رفتارهای فرزندتان در جامعه خواهد گذاشت، محبت خود را از دخترتان دریغ نکنید؛ این موجودات حساس و ظریف و بسیار آسیب پذیر هستند.
گفتن از اثرات حجاب و مضرات بیحجابی از سمت شما که مرد هستید، برای دخترتان مفهوم تازهتری دارد. پس اجازه دهید با نگاه شما به مسئله نگاه کند و با دیدباز و منصفانهتر و به دور از جنجال و جوگیری ماجرا را بررسی کند. پس با آرامش با دخترتان صحبت کنید، مثال بیاورید، اثرات و مضرات را بگویید و از تجاربتان برایش تعریف کنید.
«دخترها بابایی هستند»؛ شما هم این جمله را بارها شنیدهاید. این باور اشاره دارد به اهمیتی که دخترها به پدرهایشان میدهند. شاید اینطور بهنظر برسد که پدر و پسر روابط نزدیکتری با هم دارند چون همجنساند با هم راحتترند.
با اینکه این مسئله را نمیتوان انکار کرد، اما نباید میزان اهمیتی که پدران برای دخترانشان دارند را از نظر دور داشت. حتی اگر تفاوت سنی زیاد یا روابط رسمیتری با هم داشته باشند، باز هم نقش پدرها در زندگی دختران و شخصیت، باورها و تصورشان از جنس مخالف و یافتن هویت جنسی، بسیار حائز اهمیت است. یکی از موضوعاتی که پدران میتوانند در آن نقش جدی و اصولی بازی کنند، موضوع حیا، حجاب و عفاف در میان دختران است. باحجاب بودن یک دختر به عوامل بسیاری وابسته است که نقش تربیتی خانواده یکی از پررنگترین آنهاست. پدر خانواده برای اینکه دختری باحجاب، عفیف و باحیا داشته باشد تنها وظیفهاش نه گفتنهای بیرویه نیست. راه باحجاب شدن دختران، از کودکی یک دختر آغاز شده و تا جوانی او ادامه دارد. در ادامه به برخی رفتارهای پدرانه و اثرات آن بر حجاب دختران خواهیم پرداخت.
به انتخاب خودتان دقت کنید
قبل از هر چیز نیاز است که شما همسری را انتخاب کرده باشید که معتقد به حجاب باشد و آن را رعایت کند. انتخاب فردی که اعتقادی به این مسئله ندارد یا در رعایت آن دچار مشکل است به این امید که «درستش میکنم» کار عقلانیای نیست. بچهها اهل تقلیدند، قبل از آنکه بتوانند درباره چیزی فکر کنند و براساس عقلشان آن را پذیرفته و انجام دهند، نگاه کرده و تقلید میکنند. پس خیلی نمیتوانید توقع داشته باشید که دختر مادری که به حجاب اعتقادی ندارد، محجبه بار بیاید.
حجب و حیا را در او تشویق کنید
دختر شما برایش مهم است که شما چه نظری درباره کارها و رفتار او دارید. اگر شاهد حساسیت و قدرشناسی شما در ارتباط با حجاب باشد، طبعا به آن علاقهمند خواهد شد. چه اشکالی دارد که بارها و بارها عفت، حجاب و متانت همسر و دخترتان در موقعیتهای مختلف را با روشها متنوع تشویق کنید. خریدن یک شاخه گل و با گفتن جملاتی مثل «من به تو افتخار میکنم»، «رفتارت را که دیدم بهخودم بابت داشتنت بالیدم»، « از اینکه دختر/ همسری مثل تو دارم بسیار خوشحال و شاکرم» و… میتواند قوت قلب خللناپذیری به زنهای زندگیتان بدهد.
صحبت کنیم
گفتن از اثرات حجاب و مضرات بیحجابی از سمت شما که مرد هستید، برای دخترتان مفهوم تازهتری دارد. پس اجازه دهید با نگاه شما به مسئله نگاه کند و با دیدباز و منصفانهتر و به دور از جنجال و جوگیری ماجرا را بررسی کند. پس با آرامش با دخترتان صحبت کنید، مثال بیاورید، اثرات و مضرات را بگویید و از تجاربتان برایش تعریف کنید.
ادب کلام را رعایت کنید
حجاب و عفاف رابطه مستقیمی با ادب کلام دارد. مطمئنا یک دختر محجبه و عفیفه، حجابش تنها منحصر به پوششاش نمیشود، یکی از بارزترین مظاهر حجاب، نوع و محتوای کلام است. بنابراین زمانی که با دخترتان به گفتوگو مینشینید و وقتی که در محیط خانواده حضور دارید، کلامتان باید با محل کار و در جمع دوستانتان تفاوتهایی داشته باشد، حتی جنس کلامی که هنگام صحبت با پسرتان دارید، با زمان گفتوگو با دخترتان باید فرق کند.
دخترتان را در آغوش بگیرید
شما نخستین و قدرتمندترین تکیهگاه برای دخترتان هستید. بسیاری از ناهنجاریهای اخلاقی که در دخترتان بروز میکند ناشی از کمبود محبت و نداشتن پشتیبانی قوی و عاطفی است. شاید شما بهعنوان یک مرد نتوانید این مسئله را بهخوبی درک کنید اما اگر پدری مهربان، صبور، قوی و همدل باشید، نصف راه را در تربیت دخترتان رفتهاید. بنابراین از در آغوش کشیدن دخترتان احساس شرم نکنید. او را بارها و بارها در آغوش بگیرید، ببوسید و مورد عنایت و محبت پدرانه خودتان قرار دهید.
منبع محبت باشید
یکی از علل گرایش به بیحجابی و داشتن آرایشهای تند و زننده، نیاز به توجه و جلب محبت از سمت جنس مخالف است. بله، زنها دوست دارند که زیباییشان مورد توجه و ستایش قرار بگیرد اگر شما این توجه و محبت را به دخترتان داده باشید، نیاز او را مرتفع کردهاید. زیباییهایش را ببینید، به زبان آورید؛ «چه موهای زیبایی داری»، «چه چشمهای پاک و معصومی داری»، «چقدر با این لباس زیبا شدهای» و… این محبت و تعریفها اعتماد به نفس را در دخترتان تقویت میکنید. در گفتن این جملات سعی کنید طوری از دخترتان تعریف کنید که تنها به زیبایی ظاهری تکیه نکنید، زیبایی ظاهر و صفات عالیه او را به هم گره بزنید.
قانون پوشش در خانه
در چهاردیواری خانه و در میان خانواده، همه محرماند، بنابراین قوانین حجاب، برداشته میشود اما این بهمعنای بیقانونی نیست. مطمئنا قوانین پوشش در میان همسران، خواهر و برادر، پدر و دختر، پسر و مادر، تفاوتها و خط و مرزهایی دارد.. به دخترتان آموزش دهید که در میان محارم هم باید حدود و خط مرزهایی را رعایت کند. این آموزشها مستلزم این است که خودتان هم اهل رعایت باشید و با این استدلال که «من که باباشم» به حریم شخصی او وارد نشوید. زمان ورود به اتاقش در بزنید و عنوان کنید که در زدنتان برای این بوده که مطمئن شوید او آمادگی ظاهری ورود شما را هم دارد.
آزادی در خانه
در محیط خانه و خانواده آنقدر سختگیر نباشید که دخترتان بهدنبال راه فراری برای نفس کشیدن باشد. به هر حال نوع پوشش در خانه و در میان خانواده باید تفاوتهایی با بیرون از خانه داشته باشد. اگر چه رعایت حدومرزها هم اهمیت دارد. با توجه به این موضوع، اگر دخترتان به لوازم و لباسهایی علاقه دارد که استفاده از آنها در بیرون از خانه و در مقابل نامحرم، محل اشکال است، چه عیبی دارد که اجازه دهید از آنها در خانه استفاده کند و از زیباییاش لذت برده و سرشار شود و دیگر نیازی بهخودنمایی در بیرون از خانه نداشته باشد . حتی در خرید آنها پیشقدم شوید اما موقعیت استفاده از آنها را برایش بگویید تا متوجه حد و مرزها شود.
نگاهتان را حفظ کنید
جمله «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت» شاید خیلی به گوشتان خورده باشد، آنقدر که دیگر چندان به آن فکر نکنید و این وابستگی جدانشدنی را نادیده بگیرید. اگر میخواهید جامعهای با زنان عفیف و باحیا و محجبه داشته باشید، اگر آرزویتان داشتن دختری است که متانت و وقار و حجابش باعث افتخارتان باشد، باید بهعنوان یک مرد، پدر و همسر، نگاهتان را حفظ کنید و به حجاب و حریم همه زنان جامعه به اندازه مادر، خواهر، دختر و همسر خودتان احترام بگذارید.
بدخوابی کودکان معمولا در سنین کودکی نیازی به درمان دارویی ندارند اما اگر دفعات آن تداوم پیدا کرد و کودک هر شب دچار بدخوابی شد نیاز است که به پزشک مراجعه کند تا با استفاده از داروها از بروز این اختلالات جلوگیری شود.
تاثیر حضور مادر در کاهش بدخوابی کودکان
حضور سریع مادر بر بالین کودکی که دچار بدخوابی شبانه شده باعث تثبیت این مشکل در او خواهد شد دکتر کتایون خوشابی در این رابطه افزود: حضور سریع ما در هنگام بدخوابی کودکان باعث تکرار این عادت توسط آن ها در شب های بعد خواهد شد.کودکان از دوسالگی قادرند تا صبح بدون اینکه از خواب بیدار شوند به راحتی بخوابند مگر اینکه بیداری بر اثر تشنگی و یا نیاز به دستشویی صورت بگیرد.
بنابراین به مادران توصیه می شود به محض شنیدن صدای کودک به سراغ او نروند بلکه ابتدا باید کمی تامل کنند.
شمارش اعداد در حین مواجه شدن با بی خوابی کودکان
به گفته ایشان، شمارش اعداد یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با کودکان بدخواب است. مثلا مادر می تواند در دفعات اول ۱۰ ثانیه صبر کرده و در دفعات بعدی این زمان را افزایش دهد. معمولا مادرها پس از مدتی متوجه می شوند زمانی که آنها مشغول شمردن هستند صدای کودک قطع می شود.
دکتر خوشابی تاکید کرد:والدین نباید هنگام بیداری کودک با او بازی کرده یا او را تغذیه کنند زیرا این کار نیز باعث می شود که این عادت برای آنها جا بیفتد.همچنین والدین باید از راه بردن کودک در این هنگام پرهیز کنند.
درمان دارویی بدخوابی کودکان
بدخوابی کودکان معمولا در سنین کودکی نیازی به درمان دارویی ندارند اما اگر دفعات آن تداوم پیدا کرد و کودک هر شب دچار بدخوابی شد نیاز است که به پزشک مراجعه تا با استفاده از داروها از بروز این اختلالات جلوگیری شود.
وی در پایان اظهار کرد: اگر فرد در سنین نوجوانی سابقه تشنج داشته و دچار بدخوابی باشد باید حتما به پزشک مراجعه کند.
علی پسر 9 ساله ای است که کلاس سوم دبستان است و برای ارزیابی و تشخیص ، توسط والدین به روانپزشک کودک ارجاع داده شده است.
والدین علی از سوالات تکرای و اضطراب او شکایت داشته اند . از حدود دو تا سه ماه قبل ،نگرانی های دائمی راجع به بیمار شدن ، شستشوی مکرر دستها ، چک کردن چندباره کیف مدرسه و درب منزل ، وادار کردن والدین به تکرار کلمات خاص در وی داشته است.
برای مثال ، اگر علی و والدینش در ماشین باشند و در خیابان فردی را ببینند که ژولیده و بیمار به نظر برسد ، او شروع به پرسیدن سوالاتی در مورد امکان بیمار شدن و انتقال میکروب ها از راه دور به او می کند. هر چند اطمینانی که والدین به او می دهند تا حدودی کارساز است ، اما به محض رسیدن به خانه علی به حمام می رود . اوهمچنین در انجام کارهایش همواره شک دارد و به طور دائمی از والدین می پرسد که آیا کار من درست بوده است یا خیر؟حرف من درست بوده است یا خیر؟ وعلی رغم تاکید چندباره والدین به نظر می رسد که او مطمئن نمی شود. بررسی تاریخچه خانوادگی نشان می دهد که خواهر بزرگتر علی رفتارهایی این گونه داشته ولی شدت آن درحدی نبوده که در عملکرد روزانه او تداخل کند و او هیچگاه نیازی به دارو درمانی نداشته است ، علی با تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی تحت درمان دارویی و نیز درمان های رفتاری - شناختی قرار می گیرد.
اختلال وسواس فکری – عملی چیست؟
اختلال وسواس فکری – عملی افکار اضطرابی یا تشریفاتی است که شخص توانایی کنترل آن را ندارد. اگر شما دچار وسواس باشید،شاید از افکار و یا تصورات مداوم و ناخواسته یا نیاز ضروری برای انجام یک سری رفتارهای تشریفاتی خسته شده باشید.
شاید شما دچار وسواس آلودگی و کثیفی باشید و به همین دلیل چندین و چند مرتبه دستانتان را بشویید.شاید احساس کنید که باید به طور مکرر چیزی را چک کنید و یا ترس از آسیب رسیدن به نزدیکانتان را داشته باشید . شاید مدت زمان طولانی صرف شمردن ویا لمس کردن اشیاء اطرافتان کنید و یا به طور مداوم دچار نگرانی از وجود نظم و ترتیب و نقارن در اشیاء باشید و یا افکاری مغایر با باورهای مذهبی تان داشته باشید.
این افکار و تصورات آزار دهنده ، وسواس فکری نامیده می شوند و تشریفاتی که شما انجام می دهیدتا مانع آن ها شوید وسواس عملی،خوانده می شوند.هیچ لذتی در انجام چنین تشریفات عملی وجود ندارد تنها این کار رابرای رهایی از آشفتگی که افکار وسواسی برای شما ایجاد کرده اند ،انجام می دهید.
بسیاری از افراد طبیعی جامعه نیز دچار علائمی از وسواس هستند مانند چک کردن چند مرتبه اجاق گاز قبل از خروج از منزل .ولی اختلال ،زمانی تشخیص داده می شود که این رفتارها حداقل یک ساعت در طول روز دوام داشته باشند و اضطراب زیادی ایجاد کنند و در زندگی روزمره مزاحمت ایجاد کنند.
بسیاری از افراد بزرگسال که دچار این اختلال هستند،می دانند آنچه که انجام می دهند ،بی معنی است ولی نمی توانند جلوی خود را بگیرند، با این وجود برخی افراد بخصوص کودکان دچار وسواس ،نمی دانند آنچه انجام می دهند ، بیش از حد طبیعی است.
وسواس فکری – عملی در مردان و زنان به یک میزان شیوع دارد.وسواس می تواند در کودکی ، نوجوانی و یا بزرگسالی بروز کند ولی میانگین سن بروز آن 13 تا 19 سالگی و یا در سالهای ابتدایی بزرگسالی است. یک سوم بزرگسالان وسواسی ،نشانه هایی از وسواس در کودکی را تجربه کرده اند. سیر رشد اختلال متفاوت است. گاهی اوقات علائم آن بروز می کند و رفع می شوند شواهد نشان می دهد که وسواس فکری –عملی در خانواده ،ارثی است .
افسردگی ویا دیگر اختلالات اضطرابی می توانند با وسواس همراه شوند . علاوه بر آن این افراد از موقعیتهایی که باید با وسواس خود مواجه شوند دوری می کنند.اگر وسواس به میزان زیادی پیشروی کند ، در انجام وظایف شغلی و مسئولیتهای روزانه فرد اختلال ایجاد می کند . ولی در بیشتر موارد این اختلال تا این حد پیشروی نمی کند. در پژوهشی که توسط محققین انجام شده است نشان می دهد که مصرف داروها و رفتار درمانی می تواند به افراد دچار وسواس کمک زیادی کند. ترکیب دو نوع درمان (دارویی و رفتار درمانی) برای بیشتر بیماران مفید است. برخی افراد به یک نوع درمان پاسخ می دهند و برخی دیگر به نوع دیگر درمان پاسخ بهتری را می دهند.داروهای موثر در درمان وسواس ،فلووکسامین (Fluvoxamine) پاروکستین (Paroxetine) سرترالین (Sertraline) فلوکستین (Fluoxetine) کلومیپرامین (Clomipramine) است.
ثابت شده رفتار درمانی به خصوص رفتار درمانی تحت عنوان مواجهه دادن و منع پاسخ دهی برای درمان وسواس ، مفید است . این کار شامل مواجه کردن شخص با عامل ایجاد مشکل است سپس کمک به فرد در خودداری از انجام اعمال تشریفاتی است. برای مثال دست زدن به شی آلوده و خودداری از شستن دستها نمونه ای از مواجه کردن است. این روش درمانی اغلب برای بیمارانی مفید است که به طور کامل در جلسات درمان شرکت می کنند و البته در مورد افرادی که علاوه بر وسواس دچار افسردگی نیز هستند نتایج چندان مطلوب نیست.
وسواس فکری – عملی در کودکان و نوجوانان
اختلال وسواس فکری – عملی به طور معمول در نوجوانی و یا ابتدای بزرگسالی بروز می کند و به طور متوسط از هر 200 کودک یا نوجوان یک کودک و یا نوجوان دچار وسواس است. وسواس فکری – عملی با تفکرات وسواسی شدید و یا اعمال اجباری همراه است که در زندگی روزمره ، اختلال ایجاد می کند. وسواس ها افکار مداوم ، تکانه ها و تصورات نا خواسته ای هستند که اضطراب و تنش ایجاد می کنند.اغلب این تفکرات ، غیر واقعی و نامعقول هستند.اعمال اجباری ،رفتارهای تکراری و یا تشریفاتی (مانند شستن دستها،مرتب کردن دائمی اشیاء ،چک کردن چیزی چندین و چند مرتبه) و یا اعمال ذهنی (مانند: شمارش ،تکرار برخی واژه ها به صورت زمزمه).
در وسواس فکری – عملی افکار و یا اعمال وسواسی در فرد اضطرب زیاد و یا تنش ایجاد می کند و یا در اعمال روزمره نظیر درس خواندن و یا اعمال اجتماعی و روابط شخص، مزاحمت ایجاد می کند. افکار وسواسی در سنین مختلف کودکی متفاوت هستند و شاید در طول زمان نیز تغییر کنند. کودک دچار وسواس شاید افکاری در مورد صدمه رسیدن به خود و یا اعضای خانواده اش را داشته باشد.
برای مثال کودک به طور اجباری تمام درها و پنجره های خانه را بعد از اینکه والدینش خوابیدند چک می کند تا بتواند از این طریق اضطرابش را کاهش دهد . پس کودک ترس از این دارد که شاید به طور تصادفی یک پنجره یا در باز مانده باشد در حالی کهبه تازگی درها را چک کرده و آنها را قفل کرده است و این کار را به طور اجباری بارها و بارها انجام می دهد.
کودک بزرگتر یا نوجوان وسواسی ترس از بیماری ناشی از آلودگیها ، ایدز و ... را دارد و برای مقابله با این احساس او تشریفاتی را انجام می دهد (رفتارها و عملکردهای تکراری).گاهی اوقات افکار و اعمال اضطرابی با هم متصل می شوند "من می ترسم که اگر چک کردنم یا شستشوی دستانم راقطع کنم،اتفاق بدی بیافتد بنا براین نمی توانم جلوی آن را بگیرم یا اینکه می دانم این کار بی معنا است."
پژوهش ها نشان می دهد که اختلال وسواس فکری اغلب به صورت موروثی است هر چند به این معنا نمی باشد که کودکی که یک والد وسواسی دارد حتما دچار وسواس خواهد شد.مطالعات مجدد نیز نشان می دهد که گاهی وسواس ، با عفونت باکتریایی استرپتوکوکی (گلو درد چرکی) پیشرفت می کند و بدتر خواهد شد و نیز این احتمال وجود دارد کودکی دچار وسواس شود که هیچ سابقه خانوادگثی وسواسی نداشته باشد.کودکان و نوجوانان اغلب در مورد وسواس خود،احساس خجالت و شرمساری ی کنند. بسیاری از آن ها از اینکه بخواهند در رابطه با افکار و رفتارها یشان صحبت کنند تردید دارند . ارتباط موثر بین والدین و کودکان فهم مشکل را آسان می کند تا کودکشان را حمایت کنند . بیشتر کودکان دچار وسواس با ترکیبی از روان درمانی (بخصوص روش شناختی و تکنیک های رفتاری) و مصرف داروها بهبودی می یابند. حمایت خانواده و اطلاعات نیز نکات لازم برای درمان است. درمان آنتی بیوتیکی در مواردی که وسواس در ارتباط با عفونت گلو درد چرکی باشد، موثر است.کمک خواستن از روانپزشک کودک ونوجوان در مورد شناخت مشکلات ناشی از وسواس به اندازه درمان آن ها مفید است.
تاثیرات جانبی داروهای ضد وسواس چیست؟
داروها گاهی تاثیرات جانبی از جمله دل بهم خوردگی، خواب آلودگی ،و سردرد دارند. تاثیرات جانبی خفیف شامل فعالیت زیاد کودکان و نوجوانان است اما تغییر خلق،به شکل خوشحالی غیر معمول ویا افسردگی غیر معمول می باشد. در چنین مواقعی مشاوره با روانپزشک الزامی است.
طول مدت دارو درمانی چقدر است و در طول این مدت توصیه های پزشکی چیست؟
تمام داروهای ضد وسواس به کندی تاثیر می گذارند.دارو زمانی تجویز می شود که میزان وسواس کودک افزایش یافته و در کودک و خانواده او تنش ایجاد کرده باشد. حتی گاهی دو یا سه ماه طول بکشد تا دارو درمانی تاثیرات خود را نشان دهد و البته تاثیرات آن بین حدود 12 هفته تا یک سال بعد از شروع دارو درمانی باقی خواهند ماند. طول درمان وسواس در کودکان به طور دقیق مشخص نیست.بسیاری از متخصصین مصرف به مدت 9 تا 18 ماه رابعد از تشخیص و تثبیت علائم وسواس ،در کودک توصیه می کنند که البته با افزایش خفیف میزان دارو همراه است.بازگشت بیماری در اثر قطع مصرف دارو نسبت به بازگشت آن در اثر قطع درمان رفتاری - شناختی بسیار محتمل تر است . زیرا بیشترین اثر مطلوب ناشی از درمان ترکیبی ، استفاده از دارو و روش های رفتاری – شناختی است.
بهترین زمان برای فرزند دار شدن زوج های جوان دو سال بعد از زندگی زناشویی آنان است و البته بهتر این است دو طرف با یکدیگر برای زمان فرزند آوری تفاهم داشته و از اعماق وجود بخواهند که فرزند دار شوند.
چه آمادگی های روحی برای فرزند دار شدن در زوجین باید وجود داشته باشد؟
بهترین زمان برای بارداری زوجین حداقل دو سال بعد از زندگی مشترک آنها است چون در این زمان زوجین با نقش های جدید همسری خود آشنا می شوند و باید بتوانند تفاهم لازم را کسب کنند، همدیگر را بشناسند و ساز و کار های زندگی مشترک را به طور نسبی مشخص کنند؛ به همین دلیل بهتر است دو سال اول برای شناخت همدیگر و درک آنها از یکدیگر و بررسی اهداف آنها در زندگی صرف شود.
در کشور ما بسیاری از بارداری ها ناخواسته است.
او با اشاره به اینکه ازدواج و فرزند آوری یکی از مهم ترین اتفاقات هر فرد در زندگی اوست اظهار کرد: اما بعضی افراد برای این کار مهم حتی کم تر از خرید لباس وقت می گذارند و زوجین با هم تصمیم گیری نمی کنند و سر زمان فرزند دار شدن تفاهم ندارند. متاسفانه هنوز در کشور ما بسیاری از بارداری ها ناخواسته است و بسیاری از زوج ها در زمانی باردار می شوند که آمادگی روحی و روانی برای این فرآیند ندارند. بنابراین تفاهم کامل زوجین برای زمان فرزند آوری ضروری است. در بعضی از موارد شاهد هستیم که یکی از زوجین خواهان فرزند دار شدن است در صورتی که زوج مقابل این آمادگی را ندارد؛ از نظر ما بهترین حالت این است که هر دو بر سر زمان این مساله به تفاهم برسند و زمان آن را تعیین کنند.
از نظر روانشناختی آمادگی خانم برای پذیرش نقش مادری بسیار مهم است.
این که خانم از خودش چه انتظاراتی دارد و چه آینده ای را برای خود در نظر دارد نکته مهمی است. نکته قابل تامل این است که افراد در زمانی که علایم افسردگی و اضطراب دارند، از راه حل بچه دار شدن برای حل این مشکلات استفاده نکنند چون یک زن برای قبول و پذیرش این نقش باید همه آمادگی های روانشناختی را داشته باشد و با وجود خود بخواهد که مادر باشد. یکی دیگر از نکات قابل اهمیت در این زمینه مسئولیت پذیری است. این یکی از عوامل بسیار مهم در مورد تصمیم گیری فرزند دار شدن است ، اینکه فرد در همه نقش های خود مسئولیت پذیری خود را نشان دهد؛ یکی از علائم نشان دادن آمادگی این مسئولیت است.
آیا زوجین قبل از فرزند دار شدن باید تحت آموزش قرار بگیرند و این مساله در کشورهای دیگر به چه صورتی است؟
در بسیاری از کشورها کلاس هایی برای دوره قبل از بارداری و حین بارداری وجود دارد که معمولا هر دو زوج در آن شرکت می کنند. در کلاس های حین بارداری مسایل و مشکلاتی که زنان در این دوران با آن مواجه هستند به زوجین آموزش داده می شود از طرفی در بسیاری از کشورها کلاس هایی تحت عنوان فرزند پروری وجود دارد که البته در کشور ما نیز هست اما متاسفانه در کشور ما افراد زمانی از این کلاس ها استفاده می کنند که فرزند خود را به دنیا آورده اند و یا با فرزند خود به مشکل برخورده اند.
در کلاس های آموزش مهارت های فرزند پروری در مورد روش های نوین تربیتی با خانواد ها کار می شود بنابراین حضور در این کلاس ها مخصوصا برای زوجینی که برای بار اول فرزند دار شده اند ضروری است. در کنار این کلاس ها، استفاده از کتاب هایی که آموزش صحیح فرزند داری توصیه می شود بنابراین منابع مختلف دیداری شنیداری برای اینکه والدین با این راهکارها آشنا شوند، وجود دارد.
گاهی زوجین نسبت به والدین خود دید منتقدانه دارند و این زنگ خطر برای زوجین است.
دکتر کتایون خوشابی تجربه هر فرد از مادری و یا پدری کردن مادر و پدر خود را نکته ای مهم دانست و اظهار کرد: این تجربیات بسیار مفید است گاهی زوجین نسبت به والدین خود دید منتقدانه دارند و این زنگ خطری برای زوجین است چون امکان دارد این افراد به طور ناخودآگاه از همین روش ها استفاده کنند.
مثلا عموما والدینی که فرزندان خود را تنبیه بدنی می کنند وقتی از آنها سوال می شود که آیا آنها در دوران کودکی با تنبیه های بدنی مواجه بوده اند پاسخ آنها مثبت است. بنابراین در صورتی که تجربه منفی از روش تربیتی والدین خود داریم بهتر است قبل از اقدام به بارداری برای استفاده از روش های اصولی مشاوره بگیریم.نباید فرزند دوم و یا سوم را قربانی رفع مشکلات رفتاری و یا اخلاقی فرزند اول کنیم
منظور از آمادگی های روحی زوجین چیست؟
مهم ترین آمادگی روحی خواستن فرزند است . خیلی از مواقع افراد به دلیل اینکه فرزند اول تنها نباشد اقدام به بارداری می کنند و خودشان آمادگی و پذرش روحی آن را ندارند در صورتی که ما فرزند دوم را باید فقط به خاطر خودش بخواهیم و نباید فرزند دوم و یا سوم را قربانی رفع مشکلات رفتاری و یا اخلاقی فرزند اول کنیم. فرزند دوم زمانی باید آورده شود که برنامه زندگی روی دو فرزند و یا چند فرزند برنامه ریزی شده باشد، پدر و مادر با هم هماهنگ باشند و آمادگی پذیرش او را داشته باشند . منظور از آمادگی روحی و روانی در حقیقت کنار آمدن با این تصمیم است که فرزند دیگری اضافه شود و از نظر عاطفی پذیرای او باشند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه بسیاری از زوج ها به دلیل مسایل اقتصادی فرزند دار نمی شوند از نظر شما این مساله چقد مهم است گفت: مطمئنا فرمول خانواده ها برای مسایل مالی می تواند کاملا متفاوت باشد البته باید خانواده ها از نظراقتصادی برای رفع نیازهای اولیه فرزند مانند بهداشت، آموزش، خوراک و پوشاک او آمادگی داشته باشند بنابراین مسایل اقتصادی یکی از زیربنایی ترین مسایل است، چون ناخواسته باردار شدن بزرگترین ضربه را اول به والدین و بعد به فرزند ما وارد خواهد کرد و در صورتی که این اتفاق رخ دهد امکان دارد این فرزند برای همیشه مهمان ناخوانده و به عنوان مزاحم نگاه شود
آرش دانش آموز کلاس دوم و 8 ساله است آرش فقط در درس دیکته دچار مشکل است بطوریکه اختلاف نمره فاحشی بین نمره دیکته و سایر درس ها وجود دارد مثلا نمره دیکته او معمولا بین 12-5 در نوسان است در حالیکه نمره سایر دروس از جمله ریاضی بین 18 تا 20 است معلم او عنوان می کند که آرش از نظر هوشی در حد طبیعی است زیرا در سایر دروس هماهنگ با دیگر دانش آموزان پیش می رود و نمرات او در حد خوب است غلطهای دیکته شامل انواع مختلفی است : مثلا حروف مشابه را با هم اشتباه می کند (مقازه به جای مغازه ،رازی به جای راضی ،هوله به جای حوله) . کلمات را همانگونه که می شنود می نویسد (رفتن به جای رفتند ، پمبه بجای پنبه ،زمبور به جای زنبور) ، وارونه نویسی و قرینه نویسی دارد و یا یک حرف از یک کلمه را حذف یا به آن اضافه می کند.
علاوه بر غلط های املائی واضح که ذکر گردید غلط های حاکی از بی دقتی مثل نگذاشتن نقطه ها سرکش ((گ و ک)) اشکال در گذاشتن دندانه ها و تشدید هم در دیکته تعدادی از کلمات را نیز جا می اندازد نتیجه آزمون هوش نشان داده است که آرش از نظر هوشی در گروه طبیعی قرار دارد معاینات پزشکی هیچگونه مشکل جسمی را در او نشان نمی دهد سنجش بینایی و شنوایی نشان می دهد که او از نظر بینایی و شنوایی سالم است و متخصص مغز و اعصاب نیز عنوان کرده است که او هیچ مشکلی که نشان دهنده آسیب مغزی باشد ندارد با توجه به مشکلات فوق برای آرش اختلال یادگیری دیکته نویسی مطرح می شود.
انواع اختلالات یادگیری:
اختلالات یادگیری دسته ای از اختلالات مربوط به یادگیری می شوند که شامل سه اختلال یادگیری در دیکته نویسی ، روخوانی و ریاضی می باشد،تعدادی از کودکان که مشکل دیکته نویسی دارند اختلال روخوانی هم دارند و بالعکس کودکان نارسا خوان دیکته نویسی هم دارند این اختلالات در پسران بیشتر از دختران دیده می شود.
سبب شناسی :
ژنتیک در بروز این اختلالات نقش مهمی دارند بطوریکه در تعدادی از موارد مشکل مشابه کودک در دیکته نویسی یا روخوانی در اقوام درجه اول مثل پدر و مادر یا درجه دوم خانواده پدری و مادری نیز وجود دارد یکی از تئوریهای هنوز هم مطرح در اختلالات یادگیری عدم برطرفی جانبی در کودک است. بطوریکه در پایان شش سالگی راست دستی و یا چپ دستی در کودک مشخص می شود . بطور طبیعی در کودکان راست دست پای راست ، گوش راست و چشم راست برتری دارند (توپ زدن با پای راست شنیدن صدای ساعت مچی با گوش راست نگه کردن به داخل کاغذ لوله شده با چشم راست)در تعدادی از کودکانی که دارای اختلالات یادگیری هستند برتری جانبی اتفاق نمی افتد و مثلا آنها چپ دست راست پا چپ چشم و راست گوش هستند در صورتی که کودک اختلال یادگیری داشته باشد و برتری جانبی نیز مشخص نشده باشد بهتر است با تمرین های خاص این برتری جانبی را ایجاد نود عوامل دیگری هم در سبب شناسی این اختلالات مطرح می شوند که هیچ یک قطعی نیستند اما بهر حال بنظر می رسد حافظه دیداری و حافظه شنیذاری این کودکان دچار اختلال است.
اختلالات مربوط به خواندن :
این گروه از کودکان واژه های بسیاری را می دانندو به راحتی صحبت می کنند ولی قادر به خواندن نشانه های نوشتنی و یا چاپی نیستند برخی می توانند واژه ها را بخوانند ولی مفهوم آنها را نمی فهمند گاهی دشوای های خواندن در این کودکان با مشکل هیجی کردن نیز همراه است اختلال رو خوانی (دیس لکسیا)یا نارسا خوانی اصطلاحی است که برای کودکانی علیرقم هوش طبیعی قادر به خواندن درست و روان نمی باشد بکارمی رود چنین کدکان از نظر مغزی بینایی و شنوایی سالم هستند وشاید علائمی مانند اضطراب ،افسردگی و کاهش اعتماد به نفس ثانوی به نارسا خوانی داشته باشند . علائم مربوط به نارسا خوانی متعدد و متنوع هستند مثلا حذف برخی از حروف از کلمه هنگام خواندن (داد به جای دادن)جا به جایی برخی از حروف بجای هم (لواکش بجای لواشک) آیینه خوانی یا وارونه خوانی کلمات مانند بجای زور اشتباه کردن کلمات به هم مانند چای و جای اشکال در بخش کردن کلمات اشکال در صداکشی اشکال در ترکیب صداها و ساختن کلمه حفظ کردن کلمات از روی شکل آن بدون توانایی تشخیص حروف آن کم کردن سطرها و کلمات عدم رعایت نشانه های دستوری مثل نقطه کاما ، کند خوانی و بسیاری از اشکالات دیگر موقع روخوانی جزو علائم نارسا خوانی هستند.
اختلالات مربوط به ریاضی:
کودک بطور اختصاصی علی رقم هوش طبیعی در عملکرد ریاضی بسیار ضعیف عمل می کند و اختلاف نمره ریاضی باسایر دروس کاملا مشخص است در هر مقطع تحصیلی کودک در کسب مهارتهای ریاضی مربوط به همان مقطع اشکال دارد مشکلات شایع در این گروه کودکان شامل عدم فهم اصطلاحات ریاضی عدم درک اعمال و مفاهیم ریاضی عدم شناخت نمادهای عددی و یا گروه بندی ارقام، عدم رعایت مراحل ریاضی شمارش اشیاء و یادگیری جدول ضرب و اشکال در مهارتهایی که نیاز به تمرکز دارد مانند کپی کردن درست اعداد و به خاطر سپردن اعداد در تعدادی از کودکان دارای اختلالات یادگیری علائم مربوط به کمبود تمرکز نیز وجود دارد که اشتباهات ناشی از بی دقتی نیز به علائم اختلالت یادگیری اضافه می شوند که درصورت وجود هر دو اختلال یادگیری و کمبود تمرز استفاده از داروهای اختصاصی برای افزایش تمرکز کمک کننده است علائم همراه دیگر شامل اضطراب ،افسردگی ،بی علاقگی به انجام تکالیف مدرسه، بی میلی برای حضور در مرسه بدلیل کاهش اعتماد به نفس در کودک شایع است.
تشخیص
این کودکان از بهره هوشی طبیعی بزخوردار هستند از نظر حواس بینایی و شنوایی سالم هستند دارای امکانات محیطی و آموزشی نسبتا مناسبی هستند محدودیتهای شدید عاطفی ندارند اما با وجود این که در یک یا چند زینه درسی دچار مشکلات اساسی هستند عملکرد تحصیلی در زمینه درس دیکته یا روخوانی پایین تر از حد انتظار با توجه به بهره هوشی می باشد برای تشخیص انواع اختلال یادگیری در کلاس اول بایستی حداقل شش تا نه ماه از شروع سال تحصیلی گذشته باشد زیرا بسیاری از اشالات ذکر شده در شروع سواد آموزی طبیعی تلقی می شوند برای تشخیص اختلال یادگیری دیدن دفتر دیکته ،ریاضی و مشاهده روخوانی کودک الزامی است و در صورت داشتن آگاهی از این اختلالات بهترین مرجع تشخیص معلمین می باشند.
درمان
از نظر درمانی این کودکان نیازمند آموزش های خاص هستند و موثر ترین راه استفاده از آموزشهای کمکی است در تهران دو مرکز ویژه اختلالات یادگیری وابسته به سازمان آموزش و پرورش و تعدادی مراکز خصوصی که برای این دسته از کودکان برنامه آموزشی خاص دارند وجود دارد.
بهر حال دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مظلوم ترین کودکان در نظام آموزشی هستند که با تشخیص زودرس و درمان به موقع در بسیاری از موارد مشکلات یادگیری آنها حل می شود.
بابک پسری 4 ساله است که از طرف پزشک متخصص اطفال جهت بررسی به روانپزشک اطفال معرفی شده است.والدین اظهار میکنند که کودک تا سن 1/5 سالگی از نظر گردن گرفتن ،نشستن و راه افتادن کاملآ طبیعی ولی شروع تکلم با تاخیر بوده است.در حدود 2 سالگی خانواده متوجه پس رفت تکلمی کودک شده اند به طوری که کلمات قبلی را استفاده نمی کرده و یا نابجا و غلط استفاده می کرده است.در حال حاضر در برقراری روابط با همسالان مشکل دارد و قادر به دوست یابی نیست .هنگام حضور در مهد کودک بصورتی رفتار می کند که گوئی هیچ کس در کلاس حضور ندارد .تماس چشمی محدود است ویا خیره می شود.
در مقابل رفتار محبت آمیز والدین واکنش نشان نمی دهد.در خانه بیشتر در خودش است و به نظر می رسد در دنیای خیالی خودش سیر میکند.کلمات و جملات دیگران را بدون درک مفاهیم تکرار میکند و گاه عبارات شنیده فعلی را تکرار می کند.کمتر از ضمیر من استفاده میکند و خودش را به نام صدا میکند.مفاهیم و دستورات را درک می کند ولی توجه و تمرکز خیلی کم است بطوریکه کوچکترین محرک محیطی موجب حواس پرتی در او می شود.حرکات تکراری دارد مثلآ مدتها با چرخ ماشین اسباب بازیش سرگرم می شود ویا ساعتها کلید برق را خاموش و روشن می کند ویا با دکمه های کنترل تلوزیون بازی می کند.علاقه ی خاصی به وسایل مکانیکی دارد مثلآ حرکت پنکه،ماشین لباسشویی و یا صدای جارو برقی توجه او را جلب می کند.از طرف دیگر به آگهی های تبلیغاتی علاقه ی خاصی نشان می دهد و ریتم کلام و آهنگ ها را به صورت طوطی وار تکرار می کند.گاهی اوقات دستش را در وضعیت غیر عادی نگه می داردو یا مرتب با دست به صورتش ضربه می زند.مدتها درکیر تکان خوردن،چرخیدن،....می شود.عادات خاصی دارد مثلآ درخانه از مسیر مشخصی حرکت می کند.با اسباب بازی هایش درست بازی نمی کند مثلآبا ترتیب معین آنها را در رختخوابش می چیند بطوریکه خلاف آن موجب آشفته شدن او می گردد.
از طرف دیگر در بررسی های آزمایشگاهی ، نوار مغزی و سیتی اسکن انجام شده مورد خاصی نشان داده نشده است .با توجه به تارخچه ،ارزیابی روانشناسی و روانپزشکی ،کودک مبتلا به اختلال اتیستیک است .
اتیسم چیست ؟
اتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتار های ارتباطی و کلامی غیر طبیعی مشخص می شود .علایم این اختلال در 3 سال اول زندگی بروز می کند .علت اصلی اختلال ناشناخته است و در پسران شایعتر از دختران است.وضعیت اقتصادی ، اجتماعی ،سبک زندگی و سطح تحصیلات والدین نقشی در بروز اتیسم ندارد .این اختلال بر رشد طبیعی مغز در حیطه تعاملات اجتماعی و مهارتهای ارتباطی تاثیر می گزارد .کودکان و بزرگسالان مبتلا به اتیسم در ارتباط کلامی و غیر کلامی ،تعاملات اجتماعی و فعالیت های مربوط به بازی مشکل دارند .این اختلال ارتباط با دیگران و دنیای خارج را برای انان دشوار می سازد .در بعضی موارد رفتار های خود آزارانه و پرخاشگری وجود دارد .در این افراد حرکات تکراری (دست زدن ،پریدن ) و یا مقاومت در مقابل تغییر نیز دیده می شود و ممکن است در حواس بینائی ،شنوائی ،لامسه ،بویائی و چشایی نیز حساسیتهای غیر معمول نشان دهند . هسته مرکزی مشکال در اتیسم اختلال در ارتباط است.
پنجاه درصد کودکان اتستیک قادر نیستند از زبان به عنوان وسیله اصلی برقراری ارتباط با سایرین استفاده نمایند .عدم بکار بردن ضمیر "من" از ویژگیهای کلامی این کودکان است . از مسایل دیگر تکلمی تکرار کلمات و جملات اطرافیان است .
انواع اختلالات نافذ رشد چیست ؟
چندین اختلال در زیر گروه اختلالالت نافذ رشد وجود دارد.در اختلالات نافذ رشد آسیب شدید در چندین حوزه رشدی وجود دارد.افرادیکه در طبقه بندی اختلالات نافذ رشد قرار می گیرند در برقراری ارتباط اجتماعی دچار مشکل هستند ولی شدت آن متفاوت است.
نکات عمده ای که تفاوت میان اختلالات را بیان می کنند در زیر مطرح شده است:
اختلال اتیستیک:
ارتباط،تعامل اجتماعی و بازی تخیلی بطور مشخص آسیب دیده است.علائق محدود مشخص می گردد.تاخیر در شروع تکلم وجود دارد ولی در حقیقت مبتلایان مشکلات تکلمی کمتری دارند.هوش معمولا طبیعی یا بالاتر از طبیعی است.
اختلال رت:
سیر پیشرونده ای دارد که فقط در دختران دیده می شود.در ابتدا مراحل رشد طبیعی است ولی بعد مهارتهای بدست آمده قبلی وتوانایی استفاده هدفدار از دستها را از دست می دهند و بجای آن حرکات تکرار شونده دست ایجاد می شود که بین سنین یک تا چهار سالگی شروع می شود.
اختلال فروپاشنده دوران کودکی:رشد حداقل در دو سال اول زندگی طبیعی است.از دست دادن جدی مهارتهایی که قبلا داشته است مشاهده می شود.
اختلال نافذ رشد غیر اختصاصی:
به تنهایی علائم مشخص هیچ یک از اختلالالت بالا را نداشته و نمی توان آن را جزو یکی از طبقه بندیهای فوق الذکر جای داد.
علت اتیسم چیست؟
اتیسم یک ناتوانی طولانی مدت است که منجر به اختلال عملکرد عصبی- روانی در فرد می شود.گرچه اتیسم عارضه نادری است اما شیوع اتیسم حتی تا 20 مورد در هر000/10 تولد زنده می رسد.اگر چه علت اصلی کاملا شناخته شده نمی باشد اما در سالهای اخیر تحقیقات و مطالعات زیادی در این زمینه صورت گرفته است.تحقیقات تاکید زیادی بر منشا زیست شناختی و عصب شناختی در مغز دارد.در بسیاری از خانواده ها سابقه اتیسم و یا اختلالات مربوط به آن وجود داشته است که مسائل مربوط به ژنتیک و ایمنی شناسی در بحث سبب شناسی مطرح می گردد.تا بحال ژن خاصی که مربوط به اتیسم باشد شناخته نشده است و پژوهشگران در مورد نقش ژنتیک در علت شناسی اتیسم اختلاف نظر دارند اما عده ای از آنها ترکیب چندین ژن را بعنوان علت اختلال مطرح می کنند.چندین نظریه درباره اتیسم مطرح شده که هیچ یک به طور دقیق اثبات نشده است.
علائم اتیسم چیست؟
بطور معمول افراد مبتلا به اتیسم حداقل نصف علائمی را که در زیر عنوان شده است نشان می دهند.این نشانه ها از خفیف تا شدید متغیر هستند.در موقعیتهای کاملا متفاوت رفتارهایی که با سن کودک تطابق ندارد مشاهده می گردد.
-اصرار به یکسانی داشته و در مقابل تغییر مقاوم هستند.
-مشکلات شدید تکلمی دارند.
-در بیان نیازها مشکل دارند و بجای استفاده از کلمات از اشارات و حرکات استفاده می کنند.
-کلمات و یا جملات دیگران را تکرار می کنند.
-خنده و گریه بی دلیل داشته و یا بدون علت مشخص نگران و مضطرب می شوند.
-قشقرق به پا می کنند و برای دلائلی که برای دیگران آشکار نیست شدیدا پریشان می شوند.
-قادر نیستند با دیگران رابطه برقرار کنند.
-دوست ندارند در آغوش گرفته شوند و یا دیگران را در بغل گیرند.
-تماس چشمی ندارند یا تماس آنها اندک است.
-به روش آموزش معمول پاسخ نمی دهند.
-با اسباب بازی درست بازی نمی کنند.
-چرخیدن و تاب خوردن را خیلی دوست دارند.
-احساس درد کمتر یا بیشتر از حد دارند.
-از خطرات نمی ترسند.
-پر تحرک ویا کم تحرک هستند.
-نسبت به اطرافیان واکنش عاطفی نشان نمی دهند.
-به صحبتها و یا صداها پاسخ نمی دهند بطوریکه بنظر می آید ناشنوا هستند اگر چه حس شنوائی سالم است.
-هفتاد در صد کودکان اتیسم ناتوانی هوشی دارند.
-در برخی از کودکان اتیستیک توانائیهای خاص وجود دارد.
باورهای غلط درباره اتیسم:
1-کودکان مبتلا به اتیسم هرگز ارتباط چشمی برقرار نمی کنند.
2-کودکان اتیستیک نبوغ دارند.
3-کودکان مبتلا به اتیسم صحبت نمی کنند.
4-کودکان اتیستیک قادر به نشان دادن محبت خود نیستند.
5-اتیسم یک بیماری روانی است.
6-منظور از پیشرفت این کودکان یعنی اینکه کاملا شفا یابند.
7-کودکان مبتلا به اتیسم نمی توانند به دیگران لبخند بزنند.
8-کودکان اتیستیک تماس جسمی محبت آمیز برقرار نمی کنند.
ما می دانیم که این کودکان تحریکات حسی را بگونه ای متفاوت درک می کنند که موجب اشکال در ابراز محبت و بر قراری ارتباط عاطفی در آنها می گردد.اما به هرحال این کودکان می توانند محبت کنند.در صورتیکه این کودکان را باور کنیم قادر به داد و ستد عاطفی با آنها هستیم.
تعدادی از روشهای درمانی-توانبخشی شامل موارد زیر هستند:
نوروفیدبک آموزش مستقیم مغز است.اگر شما وسیله ای داشته باشید که وضعیت ضربان قلب یا فشار خونتان را نشان می دهد خیلی سریع یاد می گیرید که چگونه با کنترل ضربان قلبتان فشار خون خود را تنظیم کنید.چنانچه وسیله ای وجود داشته باشد که شما را از چگونگی فعالیت مغزتان آگاه کند آنگاه خواهید توانست کارکرد مغز خود را تنظیم کنیدکه به این روش نوروفیدبک می گویند.در واقع نوروفیدبک با استفاده از تعامل مغز وکامپیوتر تاثیر خود را بر مغز میگذارد.این روش آموزش،تدریجی است.
نوروفیدبک برای چه مواردی مفید است؟
نوروفیدبک ناهماهنگی مغز را مورد هدف قرار می دهد که البته این ناهماهنگی ها بسیار متعدد می توانند باشند.آنها شامل اختلال بیش فعالی /کمبود توجه و تمرکز،اضطراب،افسردگی،اختلالات متعدد خواب،سردردها و میگرن ها و آشفتگی های هیجانی هستند.این دستگاه همچنین برای اختلالات دیگر مانند صرع،طیف اوتیسم،نیز مفید است.
آیا نوروفیدبک نقش درمانی در این اختلالات را دارد؟
در بسیاری از اختلالات،این دستگاه بیش از آنکه درمان کننده باشد،وسیله ای کمکی برای بهتر کردن عملکرد مغز است و زمانی که صحبت از ناهماهنگی مغز می شود،باید بگوئیم که این مشکل یک بیماری نیست که نیاز درمان داشته باشد.زمانی که ناهماهنگی مشکل باشد بهترین روش خود تنظیمی خواهد بود وبهتر است که از واژه درمان استفاده نشود.از این روش بیشتر به عنوان مکمل درمانی در اختلالات مختلف استفاده می شود.
نوروفیدبک چگونه کار می کند؟
در ابتدا الکترودها بر روی پوست سر نصب می شود تا بتوان عملکرد امواج مغزی را دریافت نمود.ازطریق کامپیوتر سیگنال های مغز دیده می شوند و به مراجع ارائه می شود.وقتی به مغز اطلاعاتی در مورد خودش و نحوه کارکردش داده شود، توانایی بسیار زیادی برای تغییر کردن پیدا می کند(همه فرکانس های امواج مغزی با یکدیگر هماهنگ هستند،ولی برخی دیگر هماهنگ تر هستند)با این روش،بالا و پایین رفتن امواج مغزی به مراجع ارائه می شود و او سعی می کند سطح فعالیت مغز خود را تغییر دهد تا عملکرد امواج مغزی مراجع به فرم دلخواه یعنی"هماهنگ تر"شکل می گیرد.
استفاده از نوروفیدبک در چند جلسه توصیه می شود؟
به منظور هر چه بهتر شدن نتایج بدست آمده و پایداری بیشتر اثرات آن 30 تا 40 جلسه مستمر استفاده از دستگاه توصیه می شود.برخی از افراد به جلساتی بیش از این تعداد و برخی به جلسات کمتری احتیاج دارند.تعداد جلسات باید در حدی باشد که درمان تکمیل شود و تغییرات به وجود آمده در مغز حک شوند و به شکل عادت در آیند.
فاصله بین جلسات باید چقدر باشد؟
بسته به نوع مشکل مراجع،حداقل دو تا سه جلسه در هفته توصیه می شود.بدیهی است که مستمر بودن جلسات نقش اساسی در روند بهبودی و بالا بردن توجه و تمرکز مراجع خواهد داشت.
پس از چند جلسه اثرات درمان ظاهر می شود؟
ممکن است در چند جلسه اول مرجع متوجه هیچ تغییری نشود اما پس از گذشت 10 جلسه روند رو به مثبت بطور محسوس در مراجع دیده شود.
اگر مراجعین از دارو نیز استفاده کنند روند درمان چگونه خواهد بود؟
استفاده توام مصرف دارو با نوروفیدبک نه تنها عوارض بدی نداردبلکه باعث افزایش تاثیر دارو می شود.اگر فردی دارو مصرف کند وهمزمان برای درمان با نوروفیدبک مراجعه می کند حتما باید مسئله را با روانپزشک در میان بگذارد زیرا ممکن است پس از مدتی استفاده موفق از نوروفیدبک لازم باشد دوز دارو کاهش یابد وباید پزشک از این موضوع اطلاع یابد.
آیا نوروفیدبک عوارض جانبی دارد؟
نوروفیدبک روشی کاملا ایمن است که عوارض جانبی ندارد.نباید نوروفیدبک را جایگزینی برای دارو دانست ویا آن را ضد دارو نامید.در بسیاری از موارد نوروفیدبک موازی درمان دارویی است ومراجعین همزمان از دارو و دستگاه نوروفیدبک استفاده می کنند.
فواید نوروفیدبک چیست؟
_روشی کاملا ایمن است که عوارض جانبی ندارد.
_توجه وتمرکز به شکل محسوسی افزایش می یابد.
_اثرات درمانی تا چندین سال پس از اتمام دوره پایدار می ماند.